با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب شاه خاکستری چشم
نویسنده:آنا آندرییونا آخماتووا
مترجم:شاپور احمدی
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
از ۷ رأیخواندن نظرات
۴٫۳
(۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب شاه خاکستری چشم
«شاهِ خاکستری چشم» مجموعه اشعار آنا آخماتوا(۱۹۶۶-۱۸۸۹) شاعر نوگرای روس است. او از جمله مورد ستایشترین نویسندههای روس به حساب میآید.
حکومت استالینی بر او جفا میکرد. نشر کتابهایش را باز میداشت و او را دشمنی خطرناک به شمار میآورد، اما در همان حال که به خاطر شعرهای آغازینش مورد توجه مردم بود، و حتی استالین چندان آشکارا بر او نمیتاخت، زندگانی آخماتوا سخت میگذشت. بزرگترین شعرش رکوییم (آمرزشخوانی) رنج مردم روسیه را در یوغ استالین بیان میکند بویژه عذاب زنانی که با آخماتوا در بیرون زندانها به صف میایستادند، زنانی که مانند او صبورانه انتظار میکشیدند، با حسی از اندوهی عظیم و ناتوانی، تا بخت آورند و قرص نان یا پیامی کوتاه به شوهران و پسران و دلدادگان خود بفرستند. این شعر در داخل روسیه تا سال ۱۹۸۷ منتشر نشد، گرچه سرودن آن را گویا هنگام دستگیری پسرش آغاز کرد. دستگیری و حبس، و سپس دستگیری همسرش پونین، موقعیتی برای بنمایهی ویژهی این شعر فراهم ساخت، که رشتهای است از شعرهایی غنایی دربارهی حبس و تأثیر آن بر کسانی که عزیزانشان یا دستگیر شده بودند، یا محکوم، و یا در پشت دیوارهای زندان در بند بودند.
در نمونهای از اشعار او میخوانیم:
قلبم چایید و کرخ شد
اما پاهایم سبک بودند.
دستکش دست چپم را کشیدم
بر دست راستم.
به نظر پلههای بسیاری بودند.
میدانستم فقط سه پله بودند.
خزان به نجوا از میان درختان افرا
تمنا میکرد: «همراهم بمیر!»
اندوهگنی مرا فریب داده است.
با سرنوشتی دروغین دگرگون شدهام.»
پاسخ دادم: «جانم، جانم!
من نیز: با تو خواهم مرد.»
این است ترانهی آخرین دیدار.
خانهی تاریک را نگاهی کردم.
فقط در اتاقخواب شمعها میسوختند
با شعلهای زرد و بیخیال.
مرثیه برای پدرم![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
مارک استرند
صد غزل عاشقانهپابلو نرودا
آهنگ دیگرمنوچهر آتشی
جیمز جویس، مجموعه کامل شعرهافرید قدمی
سراشیب شرقاکتاویو پاز
صد قطرهی بارانی که پشت سر میدویدندآرسنی تارکوفسکی
چهرهات شبیه نخستین روزهای جمهوریت بودایلهان برک
بنام عشق؛ نامههایی از بوناپارت، بتهوون، بایرون، بورخسکاوه میرعباسی
خاطرهای در درونم استآنا آندرییونا آخماتووا
هوای عشق بارانی استریچارد براتیگان
فردا شاید یکشنبه باشدعلی شاهمرادی
عشق با صدای بلنداحمد پوری
نه من و آمد و رفتساموئل بکت
این عکس من استمارگارت اتوود
بدبینی خوشبینانهچارلز بوکوفسکی
از سکوت به سکوتهانری مشونیک
کرم زنده در سیب جهانسرگون بولص
عطسه های نحساندیشه فولادوند
آن چیزها که میتوانستند باشندخورخه لوئیس بورخس
باغ انار از این طرف استعلی باباچاهی
در خواب هایم چاقویی به دست دارم![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
اشلی وینستد
آرزوی بدشگون ملونی یوشیموراواکا تی. براون
مقصر تو نیستیرامانی دورواسولا
سرنخ هایی به سوی کهکشانکریستینا لی
گرگ و میشپائولا هاوکینز
این دروغگوهای دل فریبکارن ام. مک منس
می خوای یه راز رو بدونی؟فریدا مک فادن
همکارفریدا مک فادن
جاسوس بزرگدیوید کد
آدیا کلبارا و نسل فراموش شده شمن هاایسی هندریکس
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
قیمت:
۱۹,۵۰۰
۱۳,۶۵۰۳۰%
تومان
نظرات کاربران
(۷-۳۱-[۱۷۴]) آنا آخماتوا از شاعرانیه که در زمان استالین می زیسته و مضمون اکثر شعرهاش رنج های انسانی و مرگه که میشه گفت شعرهاش آیینه ی قدنمایی از اتفاقات عصر خودشه؛ به نظرم "آمرزشخوانی" از بقیه شعرهاش قشنگ تر بود، فقط
عاااااالی✌👏😊
سلام کتاب خیلی خوبی بود محمدرضا ملکی نژاد شوشتری MIS با تشکر