دانلود و خرید کتاب پلیکان آگوست استریندبرگ ترجمه پرویز تاییدی

معرفی کتاب پلیکان

کتاب پلیکان نوشتهٔ آگوست استریندبرگ و ترجمهٔ پرویز تاییدی است. نشر قطره این نمایشنامهٔ سوئدی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب پلیکان

کتاب پلیکان برابر با یک نمایشنامهٔ سوئدی است. این متن نمایشی به جدال و تنش میان اعضای خانواده‌ای اشاره دارد که در نهایت به وقوع یک فاجعه منجر می‌شود. پدر خانواده اخیراً از دست رفته است. پلیکان به‌عنوان نمادی از پدر فداکار ظاهر می‌شود که به‌علت نارضایتی همسرش از ارتباط مخفیانه‌ای که با داماد خانواده دارد، در دل ناامیدی فرو می‌رود. مادر تنها به‌شکلی تظاهر به مادربودن می‌کند و حتی از پذیرش غذا برای فرزندانش خودداری می‌کند. او دختر خود را به‌عنوان وسیله‌ای برای تحقق خواسته‌های نفسانی خودش می‌بیند و همچنین پسرش که به‌تازگی تحصیلات وکالت خود را به پایان رسانده، درگیر مشکلات جدی است و به الکل پناه می‌برد. داماد خانواده را نمایندهٔ نقشه‌های ناپسندی دانسته‌اند که برای ارث‌ومیراث خانوادگی دنبال می‌شود. بعضی از منتقدان اروپایی این نمایشنامه را به‌عنوان یک نمایشنامهٔ واقع‌گرایانه (رئالیستی) توصیف کرده‌اند که واقعیت‌های تلخ زندگی را به تصویر کشیده است. در نظر دیگران، این نمایشنامه نمایانگر زمینهٔ جنگ جهانی اول در اروپا است که به‌جای یکپارچگی، کشورهای اروپایی به‌تدریج به هم در آمیختند و اروپا خود را به آتش کشید. نمایشنامهٔ پلیکان به قلم آگوست استریندبرگ سه پرده دارد.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب پلیکان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشیِ قرن ۱۹ و ۲۰ سوئد و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آگوست استریندبرگ

یوهان آوگوست استریندبری (آگوست استریندبرگ) در ۲۲ ژانویهٔ ۱۸۴۹ در استکهلم به دنیا آمد و در ۱۴ مهٔ ۱۹۱۲ در همین شهر درگذشت. او نویسندهٔ داستان کوتاه، رمان و نمایشنامه‌نویس پرکار سوئدی بود که در کنار هنریک ایبسن، سورن کی‌یرکگور و هانس کریستیان آندرسن از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین نویسندگان اسکاندیناوی به شمار می‌آید. استریندبرگ از بنیان‌گذاران تئاتر مدرن شمرده می‌شود و در وطن خود به «شکسپیر سوئد» معروف بوده است. او استاد مسلم اکسپرسیونیسم در تئاتر است. گفته شده است که استریندبرگ در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد و در طول زندگی خود به حرفه‌های گوناگونی همچون معلمی، بازیگری، روزنامه‌نگاری و کتابداری پرداخت. در سال ۱۸۷۵ با دختری نجیب‌زاده که بازیگر هم بود، ازدواج کرد و در دوران زندگی مشترکش کتابی ۲جلدی با عنوان «متأهل» نوشت. این کتاب به‌دلیل بیان مسائلی که در آن روزگار ناشایست به شمار می‌رفت، باعث شد استریندبرگ به کفرگویی متهم شود. او از این اتهام تبرئه شد، اما تأثیر منفیِ آن تا زمان مرگش همواره با او بود و همیشه خود را قربانی و در این امر همسرش را مقصر می‌دانست. استریندبرگ در سال ۱۸۹۱، به‌دلیل اختلافات شدید، از همسرش جدا شد و نتوانست حضانت ۴ فرزندش را بگیرد. این امر تأثیر فراوانی بر او و آثارش گذاشت.

یوهان آگوست استریندبرگ از پیشگامان نوگرایی در ادبیات سوئد بود و مجموعه آثارش به زبان سوئدی به ۵۵ اثر می‌رسد. از او کتاب‌ها و نمایش‌نامه‌های متعددی به فارسی ترجمه و چاپ شده است. از رمان‌های این نویسندهٔ سوئدی می‌توان به «اتاق سرخ» اشاره کرد. «ماجراها و تقدیرهای سوئدی» مجموعه‌داستانی از اوست و نمایشنامه‌های او عبارتند از «سفر پیتر خوش‌شانس»، «پدر»، «بانو جولیا»، «طلبکارها»، «به‌سوی دمشق»، «همراه با آتش»، «تعهد»، «همه‌جا جنایت است و جنایت»، «اریک چهاردهم»، «عید پاک»، «رقص مرگ»، «یک نمایش رؤیایی»، «پلیکان»، «طوفان»، «خانهٔ سوخته»، «سونات اشباح» (یا «سونات شبح»)، «بزرگراه باشکوه»، «قوی‌تر»، «پاریا» و «یاغی».

بخشی از کتاب پلیکان

«آگسل: (با یک چوب کلفت در دست وارد می‌شود.) خب، بالاخره دربارهٔ بیرون بردن نیمکت چه تصمیمی گرفتی؟

الیزه: تصمیمم را عوض نکرده‌ام.

آگسل: پس نمی‌خواهی نیمکت بیرون برده بشود؟ (تهدید می‌کند.)

الیزه: آها، حالا دیگر دارم کم‌کم چیزهایی می‌فهمم.

آگسل: عجب!... ضمناً بدان که ما در این خانه نمی‌توانیم سیر بشویم، برای همین هم من و گردا می‌خواهیم خودمان برای خودمان تدارک ببینیم.

الیزه: و آن‌وقت من؟

آگسل: تو مثل یک خمره چاقی، غذای زیاد لازم نداری، می‌بایستی به‌خاطر سلامتت و به تلافی گذشته کمی لاغرتر شوی، همان‌طور که ما در گذشته مجبور بودیم این‌طور باشیم. خب، گردا برای یک لحظه برو بیرون، از همهٔ این حرف‌ها گذشته، بایستی اینجا را هم خوب گرم کنیم!

گردا بیرون می‌رود.

الیزه: (از خشم می‌لرزد.) چوب در بخاری هست.

آگسل: نه، آنجا فقط چند تکه هیزم افتاده، برو یک تودهٔ هیزم بیاور که تمام بخاری را پر کند.

الیزه: (مردد) باید آدم پولش را آتش بزند؟

آگسل: نه، اما چوب باید بسوزد و گرما بدهد... زود باش.

الیزه: (تردید می‌کند.)

آگسل: یک... دو... سه! (با شمارش اعداد چوب را بر روی میز می‌زند.)

الیزه: فکر می‌کنم دیگر چوب نداشته باشیم.

آگسل: یا دروغ می‌گویی یا پول خرید هیزم را اختلاس کرده‌ای... باید در کوتاه‌ترین مدت، چوب اینجا آماده باشد.

الیزه: حالا متوجه می‌شوم که تو چه آدمی هستی.

آگسل: (در صندلی راحتی می‌نشیند.) تو این را قبلاً متوجه شده‌ای، زمانی که سن، تجربه و مکاری تو، جوانی من را به دیوانگی کشاند. برو زودتر چوب بیاور... و الا... (چوب را بلند می‌کند.)

می‌رود و فوراً با چوب برمی‌گردد.

آگسل: حالا یک آتش درست و حسابی روشن کن ـ نه آتشی که فقط یک نوری داشته باشد!... یک، دو، سه!

الیزه: وقتی در صندلی راحتی او می‌نشینی خیلی به او شبیه می‌شوی.

آگسل: روشن کن.

الیزه: (مطیع و رام، ولی خشمگین) الان، الان.

آگسل: خب حالا بنشین و از آتش مواظبت کن تا ما شام را صرف کنیم.

الیزه: من چه برای شام بخورم؟»

معرفی نویسنده
آگوست استریندبرگ

یوهان آگوست استریندبرگ در ۲۲ ژانویه سال ۱۸۴۹ در استکهلم به دنیا آمد. او دوران کودکی خاطره‌انگیز و جذابی را پشت سر نگذاشت. پدرش در کشتیرانی کار می‌کرد و مادرش خدمتکار بود. او در زندگینامه‌اش از عنوان «پسر یک پیشخدمت» برای خود استفاده کرد. استریندبرگ دوران کودکی خود را ناامن و ناآرام توصیف کرد. دنیایی که در دست فقر اسیر شده بود و بعد از فوت مادر، که خیلی زود اتفاق افتاد، احتمالاً سخت‌تر از پیش گذشت.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۰۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۶۷ صفحه

حجم

۴۰۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۶۷ صفحه

قیمت:
۱۷,۰۰۰
۵,۱۰۰
۷۰%
تومان