کتاب چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند
معرفی کتاب چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند
کتاب چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند نوشتهٔ ریمون بودن و ترجمهٔ مرتضی مردیها است. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند
کتاب چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند (Pourquoi les intellectuels n'aiment pas le libéralisme) را اثری قابل تأمل دانستهاند که به قلم یک جامعهشناس فرانسوی و در سال ۲۰۰۴ میلادی منتشر شده است. ریمون بودون در این کتاب به دلایلی پرداخته است که چرا به نظر میرسد بسیاری از روشنفکران نسبت به لیبرالیسم دارای قیدوبند یا حتی خصومت هستند. او با بررسی ابعاد مختلف لیبرالیسم در سیاست، اقتصاد و جامعهْ انتقادات رایجی را که توسط روشنفکران بیان میشود، تحلیل کرده و کوشیده است دلایل اصلی مخالفتهای گستردهٔ آنها را درک کند. یکی از زمینههای اصلی اختلاف در سوءظن نسبت به اقتصادهای بازار است. برخی از روشنفکران، لیبرالیسم اقتصادی را به این دلیل مورد انتقاد قرار میدهند که سودجویی، ممکن است نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را تشدید کند یا ارزشهای اخلاقی را بهنفع کارایی اقتصادی به خطر بیندازد. تنش ذاتی بین آزادی اقتصادی و عدالت اجتماعی، موضوعی تکراری است و منتقدان استدلال میکنند که پیگیری بیرویهٔ منافع فردی میتواند رفاه جمعی را تضعیف کند. گفته شده است که عنوان کتاب حاضر ممکن است بهعنوان یک تعمیم تلقی شود. این کتاب نشان نمیدهد که تمامی روشنفکران، لیبرالیسم را رد میکنند؛ برعکس، بودون تنوع عقاید درون جامعهٔ روشنفکری را به رسمیت میشناسد و بهدنبال درک انگیزههای پشت انتقادهایی است که توسط روشنفکران خاص نسبت به لیبرالیسم بیان میشود. این نویسنده با درگیرشدن با این نقدها خوانندگان را دعوت میکند تا پیچیدگیهای پیرامون رابطهٔ بین اندیشه روشنفکری و اصول لیبرالی را بررسی و درک دقیقی از گفتوگوی چندوجهی بین روشنفکران و سنت لیبرال را تقویت کنند.
خواندن کتاب چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب علوم اجتماعی و سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند
«اما افسونزدایی حکماً لازمهاش قیچی کردن معنا نبود؛ همانطور که کنار گذاشتن آرمانشهر به معنای نبودِ برنامه برای پیشرفت نیست. لیبرالیسم خودش پر است از معنا و جهت؛ و این قبل از هر چیز با ایدۀ ساده و نیرومندی که توی خودش دارد: تلاش برای تأمین استقلال و رفاه فرد. از این عقیده برنامهای بیرون آمده است که مقابل چشم همهٔ ما حیوحاضر است. بسیاری از روشنفکران این را میفهمند؛ در بین اقتصاددانها و هم البته میان بسیاری از کسانی که یکجورهایی درگیر فکرکردن روی فرد و جامعه هستند، لیبرالیسم پرطرفدار است. با اینهمه، باید گفت از همین حالا میشود پیشکی دید که لج افتادن با لیبرالیسم و لگدپرانی به آن در سواد اعظم روشنفکران ادامه پیدا خواهد کرد.
اولاً به این دلیل که نظریهای را رو نمیکند که شاهکلیدی باشد برای باز کردن همهٔ قفلهای این دنیا؛ و دوم برای اینکه با بعضی عقاید و ایمانیاتِ آسمانی و زمینی ناساز است؛ و سوم به جهت اینکه لیبرالیسم نمیتواند بهفوریت اهدافی که قولش را میدهد، بگذارد روی پیشخوان و بگوید بفرمایید. گرچه با همۀ زور و قوّه برای آنها تلاش میکند: رعایت شأن و شخصیت همه، دادن شانس مساوی به همه، حقهای برابر برای همه، و درافتادن با و ورانداختنِ هر مقدار که بشود از عوارض بدِ ناخواسته، که پیگیری این هدفها به بار میآورد.
ضدلیبرالها چه میگویند؟ حرف حساب، هیچ. یک مشت بهقول شعرا حدیث آرزومندی. آرزو که بد نیست، اما با برنامه فرق دارد. حرف مثبت که ندارند، همهاش نقد و نفی است. نمیدانم اگر نقد منفی نبود اینها چیزی هم برای گفتن داشتند. اما من به شما میگویم حرفی هست که قبول دارند اما نمیزنند و آن اینکه لیبرالیسم بدترین نظامها است، الّا اینکه بقیۀ نظامها از آن بدترند.
غصهداریِ قضیه اینجا است که این بدسگالیها و دشمنخوییها با لیبرالیسم، باعث بهبودی آن نمیشود، بلکه نقصها و عوارض منفی آن را بدتر هم میکند. فیالمثل توجه کنید به کسانی که در فرانسه پا ایستادهاند که نظریۀ برابری شانسهای تحصیلی، که لیبرالها میگویند، خوب نیست و با آن مخالفت میکنند؛ حاصلش چه شد؟ پسرفت نظام آموزشی. پیشنهاد حضرات چه بود؟ یکسانسازی محض. همۀ مدرسهها مثل هم شوند. بر همین مبنا هم، بندوبساطی به نام «مدرسۀ واحد» و «مدرسه محل زندگی» راه انداختنتد. این برنامهشان کمکی به کم کردن نابرابری شانسهای تحصیلی نکرد؛ اما نمیشود گفت هیچ حاصلی نداشته؛ داشته: بیسوادی و خشونت در مدارس را زیاد کرده است.»
حجم
۲۷۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۷۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه