مطابق عقاید لیبرالی، تضمینِ این حقها بسته به این است که باید ـ نبایدهای وضع شده از سوی دولت برای شهروند قابل قبول باشد. این هم دیگر گفتن ندارد که این حقوق که به رسمیت شناخته شده، باید برای همه باشد؛ یعنی همه حق مساوی از این آزادیها داشته باشند. دولت حقوقمدار قبل از هر چیز دولتی است که این نوع به یک چشم نگاه کردنِ همه را قول میدهد. افراد تشکیلدهندۀ یک جامعه لیاقت و منزلتی هماندازه دارند، به همین دلیل لیبرالیسم میخواهد که همه تاحد ممکن از برابری شانسها و موقعیتها برخوردار باشند. یادتان که هست پیشتر اشاره کردم این توقع آخری، علیالخصوص، مال لیبرالهای معتدل و میانهحال مثل رالز است؛ با وجود این، برابریِ حقوقیِ همگانی در روحیۀ لیبرالیسم، صرفنظر از مِلل و نِحَل این مدرسهٔ فکری، اصلاً سرشته شده
AliReza
طبق نظر این جماعت، داروینیسم یک قصهٔ جهنمی و تحملنکردنی درخدمت «مدرنیسم» است. دستهجات معتقد به آفرینش عالم در شش روز، کار را به آنجا کشاندند که خواستار حذف هرگونه بحثی راجع به دایناسورها از کتابهای درسی دانشآموزان امریکایی شدند. البته این به معنای شک داشتن آنان در وجود تاریخی این موجودات نیست. زیر بار این میروند که این زبانبستهها که حکماً به دست خداوند خلق شده بودهاند، زیر پای یک بلای طبیعی از بین رفتهاند. لیکن ایرادشان به این حیوانهای بیگناه این است که بدجوری عقاید تکاملگرایانهٔ زیستی را تقویت میکنند.
AliReza