کتاب دین، قدرت، جامعه
معرفی کتاب دین، قدرت، جامعه
کتاب دین، قدرت، جامعه نوشتهٔ ماکس وبر و ترجمهٔ احمد تدین است. انتشارات شرکت کتاب هرمس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی چندین مقاله.
درباره کتاب دین، قدرت، جامعه
کتاب دین، قدرت، جامعه حاوی مجموعهای از مقالات ماکس وبر است که به چهار بخش تقسیم شده است. بخش اول در دو فصل با عنوانهای «سیاست در مقام حرفه» و «علم در مقام حرفه»، به علم و سیاست پرداخته است. بخش دوم به قدرت، بخش سوم به دین و بخش چهارم به بررسی ساختارهای اجتماعی میپردازد. برخی از مقالههایی که در این کتاب آمده، در ترجمههای دیگر آثار ماکس وبر از جمله «اقتصاد و جامعه» و «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری» نیز آمده است، اما بهطور کلی کوشش شده تا این کتاب، مقالهها و رسالههایی از وبر که سه مفهوم دین، قدرت و جامعه را داشتهاند، در خود جای دهد. در کتاب «دین، قدرت و جامعه»، موضوع اصلی بحثهای ماکس وبر درمورد دین، قدرت و جامعه، این است که در مذهب نیز با زدودن حالتهای غیرقابلتوجیه و فهم انسانی از دین، عقلانیت حاکم میشود. از نگاه این جامعهشناس، تاریخدان، حقوقدان و استاد اقتصاد سیاسی آلمانی، جهان نوین خدایانش را رها کرده و همهچیز را عقلانی کرده است. او سعی میکند نشان دهد چگونه پیامبران با جاذبههایی که داشتند، توانستند قدرتهای کاهنان را که بر سنت مبتنی بود از اعتبار بیندازند و چگونه با پیدایش دین مبتنی بر کتاب، دوران پرشکوه برای دین آغاز شد. ماکس وبر از جمله مهمترین اندیشمندانی است که سعی کرده تا روشهای مطالعه و تحقیق در علوم اجتماعی و فرهنگی را جدا از حوزۀ علوم طبیعی دانسته و روشهای مطالعۀ علوم اجتماعی را بر مبنای جامعهشناسی تفهمی یا درک کنشگران و رجوع به ذهنیات آنان مورد مطالعه قرار دهد. با او همراه شوید در کتاب دین، قدرت، جامعه.
خواندن کتاب دین، قدرت، جامعه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد دین، قدرت و جامعه در قالب مقاله پیشنهاد میکنیم.
درباره ماکس وبر
ماکس وبر با نام کامل «کارل ماکسیمیلیان امیل وبر» در ۲۱ آوریل ۱۸۶۴ به دنیا آمد و در ۱۴ ژوئن ۱۹۲۰ درگذشت. او جامعهشناس، تاریخدان، حقوقدان و استاد اقتصاد سیاسی آلمانی بود که بهعنوان یکی از اثرگذارترین نظریهپردازان توسعهٔ مدرن جهان غرب شناخته میشود. ایدههای او بهطور عمیق بر نظریهٔ اجتماعی و پژوهش اجتماعی تأثیر گذاشت. ماکس وبر در کنار «آگوست کنت» و «کارل مارکس» و «امیل دورکیم» بهعنوان یکی از پدران جامعهشناسی شناخته میشد، اما خودش را نه جامعهشناس بلکه بیشتر تاریخنگار میدانست. از کتابهای او میتوان به «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری»، «سوسیالیسم»، «شهر در گذر زمان»، «بنیانهای عقلانی و اجتماعی موسیقی»، «دین، قدرت، جامعه» و «مفاهیم اساسی جامعهشناسی» اشاره کرد.
بخشی از کتاب دین، قدرت، جامعه
«همه ساختارهای سیاسی از زور استفاده میکنند، اما از جهت دامنه و نحوه توسل به زور یا تهدید به استفاده از آن علیه سایر سازمانهای سیاسی با یکدیگر متفاوتاند. این تفاوتها نقش ویژهای در تعیین شکل و سرنوشت جماعتهای سیاسی دارند. همه ساختارهای سیاسی به یک اندازه «توسعهیابنده» نیستند، و همه آنها درصدد برنمیآیند قدرت خود را رو به بیرون توسعه دهند و نیروهایشان را برای کسب قدرت سیاسی و اعمال سلطه بر سرزمینها و جماعتهای دیگر، از طریق الحاق یا وابسته کردن آنها، بسیج کنند. بنابراین سازمانهای سیاسی هم، مثل ساختارهای سیاسی، از جهت تمایل به توسعه بیرونی متفاوتاند.
ساختار سیاسی سوئیس، با ضمانت جمعی قدرتهای بزرگ، «بیطرف» است. سوئیس به دلایل مختلف برای ادغام شدن در یکی از قدرتهای بزرگ چندان مطلوب نبوده است. حسادتهای متقابل همسایگانی که از نظر قدرت برابرند، سوئیس را از دچار شدن به چنین سرنوشتی در امان داشته است. سوئیس، و نیز نروژ، کمتر از هلند که مستعمراتی دارد، در معرض تهدید است، و هلند کمتر از بلژیک تهدید میشود، چرا که مستعمرات بلژیک چشمگیرتر و بیدفاعترند، درست مثل خود بلژیک در صورت بروز جنگ میان همسایگان قدرتمندش. سوئد نیز در معرض خطر جدی قرار دارد.
نگرشی که ساختارهای سیاسی نسبت به بیرون دارند ممکن است «انزواطلبانه» یا «توسعهطلبانه» باشد. اما این نگرشها تغییر میکنند. قدرت ساختارهای سیاسی از پویایی درونی خاص برخوردار است. ممکن است اعضا براساس این قدرت، مدعی «اعتبار» ویژهای باشند و همین ادعایشان چه بسا بر عملکرد بیرونی ساختارهای قدرت تأثیر بگذارد. تجربه نشان میدهد که ادعای «اعتبار» همیشه در بروز جنگها نقش داشته، اما تعیین میزان این نقش دشوار است. مسئله حیثیت، که با «نظام منزلتی» در یک ساختار اجتماعی قابل قیاس است، نیز به روابط متقابل ساختارهای سیاسی مربوط میشود.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۶۷ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۶۷ صفحه