دانلود و خرید کتاب شش شخصیت در جستجوی نویسنده لوئیجی پیراندللو ترجمه پری صابری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب شش شخصیت در جستجوی نویسنده

کتاب شش شخصیت در جستجوی نویسنده

معرفی کتاب شش شخصیت در جستجوی نویسنده

کتاب الکترونیکی شش شخصیت در جستجوی نویسنده نوشتۀ لوئیجی پیراندللو با ترجمۀ پری صابری در انتشارات قطره چاپ شده است. این کتاب دربارۀ شش شخصیت ناتمام است که به دنبال نویسنده‌ای برای تکمیل داستان خود هستند. این نمایشنامه در سال ۱۹۲۱ به زبان ایتالیایی نوشته شده و از آن زمان به‌عنوان یکی از آثار برجستۀ تئاتر مدرن شناخته می‌شود. این اثر به‌عنوان نمونه‌ای از تئاتر پوچ‌انگار و فراتئاتر، تأثیر قابل‌توجهی بر تئاتر و ادبیات نمایشی داشته است.

درباره کتاب شش شخصیت در جستجوی نویسنده

«شش شخصیت در جستجوی نویسنده» نمایشنامه‌ای در دو پرده است که در سال ۱۹۲۱ توسط لوئیجی پیراندللو، نویسندۀ ایتالیایی، نوشته شده است. این نمایشنامه به بررسی مرزهای واقعیت و خیال در تئاتر می‌پردازد و مفهوم هویت و وجود را به چالش می‌کشد.

داستان با گروهی از بازیگران آغاز می‌شود که در حال تمرین نمایشی هستند. ناگهان شش شخصیت ناتمام وارد صحنه می‌شوند: پدر، مادر، دختر، پسر، پسربچه و دختربچه. این شخصیت‌ها ادعا می‌کنند که توسط نویسنده‌شان ناتمام رها شده‌اند و به دنبال کسی هستند تا داستان آن‌ها را کامل کند.

پدر توضیح می‌دهد که او و خانواده‌اش در میانهٔ داستانی تراژیک قرار دارند که هرگز به پایان نرسیده است. او از کارگردان می‌خواهد تا داستان آن‌ها را به صحنه ببرد. کارگردان ابتدا مردد است، اما به تدریج به داستان آن‌ها علاقه‌مند می‌شود و تصمیم می‌گیرد آن را اجرا کند.

در طول نمایش، تنش بین شخصیت‌ها و بازیگران افزایش می‌یابد. شخصیت‌ها بر اصالت احساسات و تجربیات خود تأکید می‌کنند، در حالی که بازیگران سعی می‌کنند این احساسات را بازآفرینی کنند. این تضاد به پرسش‌هایی دربارهٔ ماهیت واقعیت، هنر و خلاقیت منجر می‌شود.

«شش شخصیت در جستجوی نویسنده» به‌عنوان یکی از آثار مهم تئاتر مدرن شناخته می‌شود. این نمایشنامه در زمان خود واکنش‌های متفاوتی را برانگیخت؛ در نخستین اجرای آن در تئاترو والهٔ رم، برخی از تماشاگران با فریادهای «دیوانه‌خانه!» و «غیرقابل اندازه‌گیری!» اعتراض کردند. با این حال، در اجراهای بعدی و به‌ویژه پس از انتشار ویرایش سوم در سال ۱۹۲۵، که پیراندللو مقدمه‌ای برای توضیح ساختار و ایده‌های نمایشنامه افزود، استقبال بهتری از آن شد.

این نمایشنامه به زبان‌های مختلفی ترجمه شده و در تئاترهای سراسر جهان به اجرا درآمده است. همچنین، اقتباس‌های متعددی از آن در قالب‌های مختلف هنری صورت گرفته است، از جمله اپرایی به همین نام که در سال ۱۹۵۹ توسط هوگو وایسگال ساخته شد. لوئیجی پیراندللو (۱۸۶۷-۱۹۳۶) نویسنده و نمایشنامه‌نویس ایتالیایی بود که با آثار نوآورانه‌اش تأثیر بسزایی در تئاتر مدرن داشت. او در سال ۱۹۳۴ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد.

کتاب شش شخصیت در جستجوی نویسنده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به تئاتر مدرن، فلسفهٔ هنر و کسانی که به مباحث مرتبط با واقعیت و خیال در هنر علاقه‌مندند، مناسب است.

بخشی از کتاب شش شخصیت در جستجوی نویسنده

«هنرپیشهٔ زن: آن‌قدر سخت نگیرید بابا. آمدم.

کارگردان: تو مثل اینکه قسم‌خورده‌ای همیشه دیر بیایی.

هنرپیشهٔ زن: به خدا تاکسی گیرم نیامد، تو را خدا این سگ را اینجا نگه دارید.

کارگردان: خودتان کم بودید حالا یک سگ هم با خودتان آورده‌اید؟ (به اطراف نگاه می‌کند.) اینجا که مثل دخمه تاریک است.

(به مدیر صحنه) چند تا از این نورافکن‌ها را روشن کن ببینم.

مدیر صحنه: چشم.

خارج می‌شود و لحظه‌ای بعد پروژکتورها روشن می‌شوند.

کارگردان: خیلی خب. شروع کنیم. (به سوفلور) پردهٔ دوم را می‌گیریم.

کارگردان می‌نشیند. تغییر و تبدیل در وضع هنرپیشگان.

سوفلور: (می‌خواند.) منزل لئون دوگالا. دفتر و ناهارخوری مجلل.

کارگردان: (به مدیر صحنه) می‌خواهم رنگ این سالن قرمز باشد. یادت نرود.

مدیر صحنه: قرمز. بسیار خب.

سوفلور: (ادامه می‌دهد.) یک میز تحریر. یک میز کار پر از کتاب و کاغذ. یک قفسه مملو از کتاب. یک جعبهٔ آینه پر از ظروف چینی و بلور. در ته صحنه یک در که به اتاق‌خواب لئون باز می‌شود. در دیگری در طرف چپ است که به آشپزخانه باز می‌شود. طرف راست در راهرو.

کارگردان: (بلند می‌شود.) متوجه شدید؟ اینجا راهروست، اینجا هم آشپزخانه است. (به یک هنرپیشه) تو هروقت می‌آیی تو و می‌روی بیرون از این در می‌آیی. (به مدیر صحنه) تو هم یک طبل تهیه کن و بگذار این گوشه.»

93
۱۴۰۳/۱۲/۰۴

مناسب هنرجویان تئاتر.

تمام بدبختی ما از همین‌جا ناشی می‌شود. از کلمات. هرکدام از ما برای خودمان دنیایی داریم و این دنیاها همه باهم فرق دارند. و ما چطور می‌توانیم مقصود همدیگر را درک کنیم؟ چون کلماتی را که من می‌گویم معنا و ارزش بخصوصی دارد که مربوط به دنیای خود من است درحالی‌که به‌ناچار همین کلمات برای شنوندهٔ من معنا و ارزش دیگری پیدا می‌کند. چون این کلمات به دنیای خود او مربوط می‌شود. مردم خیال می‌کنند که همدیگر را می‌فهمند درصورتی‌که هرگز این‌طور نیست
کاربر ۴۱۸۰۶۰۹
همهٔ مردم خودشان را در مقابل دیگران باوقار جلوه می‌دهند. ولی همه می‌دانیم که چه چیزهای ناگفتنی در وجود ما هست که در وقت تنهایی بروز می‌کند. همهٔ ما اغلب دچار وسوسه می‌شویم ولی بلافاصله جلو خودمان را می‌گیریم تا باعجلهٔ تمام دوباره متانت خودمان را که مثل سنگ قبر محکم و سنگین است به دست بیاوریم. همه همین‌طورند ولی هرکسی جرئت اقرار آن را ندارد.
کاربر ۴۱۸۰۶۰۹
پدر: تمام بدبختی ما از همین‌جا ناشی می‌شود. از کلمات. هرکدام از ما برای خودمان دنیایی داریم و این دنیاها همه باهم فرق دارند. و ما چطور می‌توانیم مقصود همدیگر را درک کنیم؟ چون کلماتی را که من می‌گویم معنا و ارزش بخصوصی دارد که مربوط به دنیای خود من است درحالی‌که به‌ناچار همین کلمات برای شنوندهٔ من معنا و ارزش دیگری پیدا می‌کند. چون این کلمات به دنیای خود او مربوط می‌شود. مردم خیال می‌کنند که همدیگر را می‌فهمند درصورتی‌که هرگز این‌طور نیست... مثلاً... (مادر را نشان می‌دهد.) ترحمی را که من نسبت به این زن دارم، او پهلوی خودش حیوانی‌ترین ظلم‌ها می‌داند.
sarah
همهٔ مردم خودشان را در مقابل دیگران باوقار جلوه می‌دهند. ولی همه می‌دانیم که چه چیزهای ناگفتنی در وجود ما هست که در وقت تنهایی بروز می‌کند. همهٔ ما اغلب دچار وسوسه می‌شویم ولی بلافاصله جلو خودمان را می‌گیریم تا باعجلهٔ تمام دوباره متانت خودمان را که مثل سنگ قبر محکم و سنگین است به دست بیاوریم. همه همین‌طورند ولی هرکسی جرئت اقرار آن را ندارد.
sarah
متوجه نیستید که تمام حقیقت وجود امروزی شما محکوم به این است که فردا صورت خواب‌وخیال را پیدا کند؟
کاربر ۶۹۶۳۰۰۷
حوادث مثل کیسه‌هایی‌اند که اگر خالی باشند، اتکایی ندارند. برای اینکه حادثه معنا و مفهوم حقیقی خودش را داشته باشد، باید قبلاً از دلایل و احساساتی که باعث به وجود آمدن آن شده‌اند حرف زد.
sarah
بشر هیچ‌وقت بیشتر از آن زمانی که درد می‌کشد قادر نیست فکر کند. می‌خواهد بداند چرا درد می‌کشد، مسئول درد او کیست و آیا مستحق این درد هست یا نه؟ درحالی‌که وقتی خوشبخت است، عقلش را به کار نمی‌اندازد فکر می‌کند این خوشبختی حق مسلم اوست.
sarah
یک شخصیت تئاتر همیشه دنیای مخصوص خود و حرکات و رفتار مشخص دارد. همیشه برای خودش «کسی» است. درحالی‌که یک آدم معمولی ممکن است هیچ‌کس نباشد.
کاربر ۶۹۶۳۰۰۷
من بدبختی را در این می‌بینم که پی برده‌ام هریک از ما وجود واحدی هستیم. ولی این وجود واحد مطابق امکانات درونی هرکدام از ما می‌تواند صدها و یا هزاران نوع و حتی بیشتر تغییر شکل پیدا کند. در برخورد اول با هرکسی وجود انسان تغییر پیدا می‌کند. ما به اشتباه تصور می‌کنیم که همان فرد واحد هستیم و درمورد همه‌کس یکسانیم. فرد واحدی که در تمام اعمال و رفتارمان به وجود او معتقدیم. درحالی‌که این اشتباه است. اگر خدای‌نکرده در اعمالی که انجام می‌دهیم لغزشی به وجود بیاید، آن‌وقت متوجه می‌شویم تمام وجود ما در آن لحظهٔ ضعف، سهیم نبوده و این کمال بی‌انصافی است اگر بخواهند به‌خاطر همین عمل دربارهٔ ما قضاوت کنند و برای تمام عمر ما را به سکوی محکومین ببندند. درست مثل اینکه تمامی زندگی ما در این عمل خلاصه شده باشد.
sarah
سرنوشت ما عوض نمی‌شود. اختلاف در اینجاست. ما عوض نمی‌شویم. ما نمی‌توانیم عوض بشویم. نمی‌توانیم آدم‌های دیگری بشویم. ما برای ابد همین‌طور می‌مانیم. وحشتناک است. برای ابد. شما اگر واقعاً آگاه و بیدار بودید، باید از اینکه به ما نزدیک شده‌اید وحشت می‌کردید. اگر واقعاً می‌دانستید که واقعیت امروزی شما به‌مرورزمان تبدیل به خواب‌وخیال زودگذری می‌شود. واقعیتی که بنابر مقتضیات و احتمالات امروز به شکلی و فردا به شکل دیگری می‌بینید. تصوری از واقعیت... تصوری از کمدی پوچ زندگانی... که سرانجامی ندارد و نمی‌تواند داشته باشد.
sarah

حجم

۴۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۸۲ صفحه

حجم

۴۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۸۲ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان