دانلود و خرید کتاب اسپینوزا و ما آنتونیو نگری ترجمه فواد حبیبی
تصویر جلد کتاب اسپینوزا و ما

کتاب اسپینوزا و ما

معرفی کتاب اسپینوزا و ما

کتاب اسپینوزا و ما نوشتهٔ آنتونیو نگری و ترجمهٔ فواد حبیبی و امین کرمی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب سیاست و پست‌مدرنیسم.

درباره کتاب اسپینوزا و ما

کتاب اسپینوزا و ما (Spinoza for Our Time) دربردارندهٔ چهار سخنرانی از آنتونیو نگری دربارهٔ اسپینوزا است که در قالب درس‌گفتارها و کنفرانس‌های گوناگون بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ میلادی ارائه شده است. این کتاب سومین اثری است که آنتونیو نگری پس از نابهنجاری وحشی و اسپینوازبرانداز، به طور کامل به اسپینوزا اختصاص داده است. در ابتدای متنِ چهار سخنرانی حاضر در این کتاب، مقدمه‌ای مبسوط از نویسنده آمده است که همزمان وظایف گوناگونی را به انجام می‌رساند؛ یادآوری تزهای اصلی نابهنجاری وحشی، مروری بر آرای چهره‌های اصلی مطالعات قاره‌ای در باب اسپینوزا در چند دههٔ گذشته و به دست دادن تصویری از پروژهٔ فلسفیِ در دست تکوینِ خودِ او درون صحنهٔ گسترده‌تر فلسفهٔ سیاسی قاره‌ای معاصر. دغدغهٔ کتاب «اسپینوزا و ما» در مجموع این است که چگونه اسپینوزا از قفای مدرنیته به روزگار پست‌مدرنِ حاضر جهیده تا ما را نه‌فقط به تأملی براندازانه در مقابل گفتارهای غالب روزگار معاصر وا دارد، بلکه ما را به عملی مشترک فرا بخواند که هنوز خود نیز به بزرگی و عظمت آن واقف نیستیم.

«باروخ اسپینوزا» (Baruch Spinoza) در قرن ۱۷ میلادی در هلند زندگی می‌کرد. ایالت‌های متحد و ثروتمند در کنار کمپانی هند شرقی هلند، امپراتوری‌های اسپانیا و فرانسه را برای تسخیر هلند وسوسه می‌کردند. سیاست‌های داخلی هلند اوضاع خوبی نداشت و مبارزه میان جناح‌های سیاسی، مذهبی و حتی فلسفی در همه جای کشور آشکار بود. در چنین فضایی بود که اسپینوزا آثار سیاسی خود را نوشت. فیلسوفان انگلیسی - آمریکایی، عمدتاً آثار اسپینوزا را از دریچهٔ متافیزیکی و اخلاقی تفسیر می‌کنند و نوشته‌های سیاسی او را در بهترین حالت ناسازگار با نظریه‌های فلسفی او می‌دانند. «شرح اصول فلسفهٔ دکارت» یکی از آثار اوست.

خواندن کتاب اسپینوزا و ما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب سیاست و پست‌مدرنیسم و اسپینوزا پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آنتونیو نگری

آنتونیو نگری (Antonio "Toni" Negri) متولد یکم اوت ۱۹۳۳ میلادی و فیلسوف مارکسیست - اسپینوزیست، استاد علوم سیاسی در دانشگاه پاریس و دانشگاه پادووا در رم بود. او از رهبران جنبش‌های چپ رادیکال و ضد جهانی‌شدن بود که همزمان با ناآرامی‌های مهٔ ۱۹۶۸ در فرانسه، در ایتالیا رهبری جنبش نیروی کارگر را بر عهده داشت. برخی از اعضای این گروه به مبارزهٔ مسلحانه روی آوردند و خود آنتونیو نگری نیز متهم به قتل ده نفر و همکاری در آدم‌ربایی و قتل «آلدو مورو»، نخست‌وزیر وقت ایتالیا و رهبر حزب دموکرات مسیحی ایتالیا شد؛ به همین دلیل در دانشگاه به او لقب «استاد بد» دادند. منتقدان او معتقد بودند که او الهام‌بخش خشونت سیاسی در میان معترضان بود. خودِ نگری بعدها پذیرفت که با مواضع خشونت‌آمیز در چپ نزدیکی داشت، اما معتقد بود که انحراف ناشی از تلاش‌های سازمان مسلح چریکی «بریگاد» سرخ ایتالیا در جهت عدالت مردمی وحشتناک است. اعضای آن سازمان، ترور را به‌عنوان ابزاری برای مبارزهٔ سیاسی مشروع می‌دانستند. در ۱۲ دسامبر ۱۹۶۹ بمبی که از سوی فاشیست‌ها کار گذاشته شده بود، در میلان منفجر شد و در پی آن ۱۲ نفر به قتل رسیدند و کمونیست‌ها عامل انفجار معرفی شدند؛ سپس در ۷ آوریل ۱۹۷۹ بیش از ۱۵۰۰ نفر دستگیر شدند که نگری هم از جملهٔ آن‌ها بود. نگری متهم بود که رهبری مخفیانهٔ شبکه‌ای تروریستی را بر عهده دارد. زمانی که او به‌همراه سه نفر دیگر در یک سلول زندان منتظر محاکمه به‌اتهام براندازی بود، یکی از پرآوازه‌ترین کتاب‌های خود را نوشت که در قالب نامه‌هایی از زندان به یک دوست جوان در فرانسه بود. او از اتهام رهبری و سازماندهی فعالیت‌های تروریستی تبرئه شد و از زمانی که در زندان بود برای مطالعهٔ اندیشهٔ اسپینوزا استفاده کرد. آنتونیو نگری در ژانویهٔ سال ۲۰۰۴ به ایران آمد و در مرکز بین‌المللی گفت‌وگوی تمدن‌ها، خانهٔ هنرمندان ایران و دفتر انتشارات قصیده‌سرا سخنرانی کرد. «انبوه خلق»، «اسپینوزا ما را تا کجا خواهد برد؟»، «اسپینوزا و ما»، «اسمبلی» و «هنر و مالتیتود» از جمله آثار این فیلسوف هستند. او در ۱۶ دسامبر ۲۰۲۳ درگذشت.

بخشی از کتاب اسپینوزا و ما

«وظیفه من ترسیم طرح تکوین مفاهیم انبوه خلق و تکینگی در تفکر اسپینوزاست، اما از خواننده استدعا دارم که من را به سبب گریزی کوتاه [به مطلبی دیگر] در ابتدای بحث ببخشاید. در جریان آماده‌سازی این مقاله، مجبور شدم به بعضی نویسندگان توجه کنم که در سال‌های اخیر در مجلات فلسفی بین‌المللی و در انتشارات دانشگاهی جایگاهی مناسب برای خود دست و پا کرده‌اند. آنچه گفتار این نویسندگان بدان خلاصه می‌شود انکار ریشه‌ای رابطه یا علقه میان تکینگی‌ها و انبوه خلق است. چنین رابطه‌ای، رابطه‌ای همزمان گشوده و کاملاً اساسی، در هسته مرکزی اسپینوزیسمِ دموکراتیک حدود سال ۱۹۶۸ قرار دارد، رویکردی که قرائت خود من از اسپینوزا طبیعتا از آن نشئت می‌گیرد، و چیزی است که هدف واقعی انکار نویسندگان مزبور است. بنابراین می‌خواهم از این فرصت برای پاسخگویی ــ به شیوه‌ای اجمالی اما کاملاً صریح ــ به این گرایش‌های جدید تفسیری و تأیید مجدد ایستار دموکراتیکی بهره گیرم که کماکان از آن پیروی می‌کنم. این امر شاید تا حدودی موجب دور شدن من از موضوع مؤکدی شود که در عنوان مقاله اعلام شده است، زیرا می‌خواهم لحظاتی اندک، این‌جا و آن‌جا، برای انجام این دیگر وظیفه (نظری؟ سیاسی؟) توقفی کنم؛ اما احساس می‌کنم راهی جز این ندارم.

اجازه دهید در مقام نقطه عزیمت نسبتا بعید خویش، قطعاتی از نیچه را برگزینم که وی در آن‌ها دست به ارزیابی اسپینوزا می‌زند، و بگذارید کانون بحث را با کنار گذاشتن قطعاتِ متعددِ تأییدکننده محدود کنم ([زیرا] به هر روی، نیچه جوان تا حدودی با خواندن اخلاق اسپینوزا شکل گرفته بود) و صرفا به قضاوت‌هایی توجه کنم که منفی به نظر می‌رسند. فی‌المثل، این‌ها قطعاتی هستند که در حکمت شادان در گزین‌گویه‌های ۳۴۹ و ۳۷۲ یافت می‌شوند:

خواست صیانت نفس سیمپتوم وضعیتی است ناامیدکننده، وضعیت تحدید غریزه واقعا بنیادین زندگی که قصدش بسط و گسترش قدرت است و، در طلب آن، به طور مداوم صیانت از خویش را به مخاطره می‌اندازد و حتی قربانی می‌کند. این را باید امری سیمپتوم‌وار تلقی کرد، آن‌گاه که برخی از فیلسوفان ـ فی‌المثل، اسپینوزای مسلول ـ غریزه صیانت از خویش را امری سرنوشت‌ساز قلمداد کرده‌اند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۴۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان