مایکل هارت | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

مایکل هارت

زندگینامه و معرفی کتاب‌های مایکل هارت

مایکل هارت (Michael Hardt) در ۱۹۶۰ در مریلند به دنیا آمد و در حومه‌ی واشنگتن دی سی بزرگ شد، جایی که پدرش به‌عنوان شوروی‌شناس و متخصص اقتصاد در کتابخانه‌ی کنگره کار می‌کرد. او فیلسوف مارکسیست، نظریه‌پرداز اجتماعی و منتقد فرهنگی است که بیشتر به‌ دلیل کتاب‌های مشترکش با آنتونیو نگری، فیلسوف مارکسیست ایتالیایی و از رهبران جنبش‌ چپ رادیکال شناخته می‌شود.

بیوگرافی مایکل هارت

مایکل هارت در طول بحران انرژی در دهه‌ی ۱۹۷۰ در کالج سوارثمور در پنسیلوانیا در رشته‌ی مهندسی تحصیل کرد. انتخاب رشته‌ی او با انگیزه‌ی سیاسی و برای کمک به توسعه‌ی فناوری انرژی جایگزین برای فقرا بود. پس از اتمام دوره‌ی لیسانس و در ۱۹۸۳ به سیاتل نقل‌مکان کرد تا دوره‌ی دکتری ادبیات تطبیقی را بگذراند. به نظر انتخابی هوشمندانه‌ و بهترین راه برای پیشبرد تفکر سیاسی‌اش بود. در زمان دانشجویی، در «جنبش پناهگاه‌های مسیحی» در گواتمالا و السالوادور داوطلب شد. این جنبش تلاشی برای تأمین سرپناه برای پناهندگانی بود که از جنگ‌های داخلی کشورشان می‌گریختند؛ اما با محدودیت دولت فدرال درباره‌ی مهاجران مواجه بودند. در طول این مدت، هارت درگیر جنگ‌هایی بود که با بودجه‌ی ایالات متحده در سرتاسر آمریکای مرکزی انجام می‌شد. به‌گفته‌ی خودش، او در طول این دهه به‌تدریج رادیکال‌تر شد.

آثار مایکل هارت

در تابستان ۱۹۸۷، هارت به پاریس سفر کرد تا با آنتونیو نگری ملاقات کند؛ زیرا مشغول ترجمه‌ی کتابش درباره‌ی اسپینوزا با عنوان «نابهنجاری وحشی» بود. در آن ملاقات، نگری به او پیشنهاد کرد که به پاریس برود و به هیئت تحریریه‌ی مجله‌ای بپیوندد که او تأسیس کرده بود. کاری که هارت انجام داد. بعد از سردبیری در انتشارات دانشگاه مینه‌سوتا، از نگری خواست مجموعه‌ای از نوشته‌های اولیه‌اش را برای انتشار جمع‌آوری کند، نگری پیشنهاد را پذیرفت و حاصل آن، کتاب مشترکی با مایکل هارت بود که به مسائل معاصر می‌پرداخت. این همکاری آغاز مسیری بود که برای هر دو شهرت جهانی به‌همراه آورد. هارت البته کتاب تک‌نگاری دیگری پیش‌تر نوشته بود که رساله‌ی دکترایش بود با عنوان «ژیل‌ دلوز: کارآموزی در فلسفه» (۱۹۹۳). هارت از ۱۹۹۴ به گروه ادبیات دانشگاه دوک رفت و آنجا منصوب شد. بعد از چند سال همکاری مشترک با نگری کتاب مشهور آن‌ها به نام امپراتور (۲۰۰۰) منتشر و به کتابی پرفروش در سطح جهان تبدیل شد و عنوان مانیفست کمونیست قرن بیست‌ویکم گرفت. از زمان انتشار تا امروز، امپراتور به‌عنوان اثری استثنایی از چپ سیاسی در نظر گرفته می‌شود. این کتاب، جلد اول سه‌گانه‌ای است که این دو طی همکاری با هم نوشتند. دو کتاب دیگر از این سه‌گانه «انبوه خلق: جنگ و دموکراسی در عصر امپراتوری» (۲۰۰۴) و «ثروت مشترک» (۲۰۰۹) نام دارند. هارت اکنون استاد ادبیات در دانشگاه دوک و استاد فلسفه در مدرسه‌ی تحصیلات تکمیلی اروپا (EGS) است.

کتاب انبوه خلق

مایکل هارت و آنتونیو نگری در کتاب انبوه خلق معتقدند که برای درک انبوه خلق باید در سطح مفهومی آن را از دیگر مفاهیم مربوط به سوژه‌های اجتماعی، مثل مردم و توده‌ها و طبقهٔ کارگر متمایز کرد. مردم به‌طور سنتی مفهومی یکپارچه بوده است؛ البته مفهوم جمعیت با تمام انواع تفاوت‌ها مشخص می‌شود. مردم این تنوع را به یکپارچگی فرو می‌کاهد و به جمعیت هویت واحدی می‌بخشد؛ مردم یکی است و به‌عکس، انبوه خلق بی‌شمار است. انبوه خلق از تفاوت‌های درونی فراوانی تشکیل شده است که هرگز نمی‌توان آن‌ها را به وحدت و هویت واحدی تقلیل داد.

کتاب ثروت مشترک

کتاب ثروت مشترک (بدیلی فراسوی سرمایه) [Commonwealth] با بحث درمورد جهانی كه در آن زندگی می‌كنیم، آغاز شده است. با همهٔ ویرانی‌ها، ناكامی‌ها، رنج‌ها، بحران‌ها و فجایعی كه به‌یمن «كاپیتالیسم فاجعه» هرروزه گوشه‌ای از دنیا را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد، درست در همین جهان و در همین جامعه است كه امكان‌ها و كنش‌هایی در راستای تولید یک هستی جدید و جامعه‌ای سعادتمند رخ می‌نماید. مایکل هارت و آنتونیو نگری به این موضوع پرداخته‌اند. این دو نویسنده بیرون از دوگانهٔ امر خصوصی و عمومی، ثروت مشترک را در مقام بدیل وضعیت مفصل‌بندی کرده‌اند. این دو فیلسوف و نظریه‌پرداز، امر مشترک را در مسیری دموکراتیک، یک خودحکومتی مبتنی بر ثروت اشتراکی دیده‌اند که با فهم وضعیت معاصر، بدیلی برای بیرون‌شدن از شرایط فقدان هستی است که ناگزیری و محتومی این چیزی است که جهان نولیبرال برای ما ساخته است؛ در واقع ثروت مشترک، تبیین امکان‌های ساختن بهشت است، در جهنم. 

مسئله، موضوع و درون‌مایه‌ی نوشته‌های مایکل هارت

موضوع و مضمون مشترک در تمام کتاب‌های هارت، تحلیل انتقادی، گسترده و تمام‌عیار از جامعه‌ی معاصر است. تمام نوشته‌های او حول مفاهیمی چون امپراتوری، انبوه خلق، امر مشترک، کار غیرمادی و تناقض‌ها و بحران‌های کاپیتالیسم و با دیدگاه پسامدرن است. او در کتاب «امپراتوری»، به مفهوم جهانی‌شدن حمله می‌کند و در کتاب «انبوه خلق»، قدرت به‌وجودآورنده‌ی ناامنی در جهان را امپراتوری می‌نامد و معتقد است نیرویی که آن را به چالش می‌گیرد و سرنگون می‌کند انبوه خلق است. از نظر او انبوه خلق تفاوت‌های درونی فراوانی دارند که هرگز نمی‌توان آن‌ها را به وحدت و هویت واحدی تقلیل داد. فرهنگ‌ها، نژادها، قومیت‌ها، جنسیت‌ها و جهت‌گیری‌های مختلف جنسی، اشکال مختلف کار، شیوه‌های مختلف زندگی این چندگانگی را تأیید می‌کنند. کتاب‌های امپراتوری و انبوه خلق به‌وضوح تمرین و به‌کارگیری دقیق سیاست دلوزی هستند: تأملی نظری درباره‌ی جنبش مقاومت جهانی در برابر سرمایه‌داری. هارت اعتقاد دارد نیروهای متعددی که بر زندگی معاصر مسلط هستند؛ مانند ستم طبقاتی، جهانی‌شدن و کالایی‌شدن خدمات، ظرفیت ایجاد جرقه‌ی تغییرات اجتماعی در ابعاد بی‌سابقه را دارند. نوشته‌های مایکل هارت، اشکال جدید سلطه را در جهان معاصر و همچنین جنبش‌های اجتماعی و دیگر نیروهای آزادی‌بخشی را که در برابر آن‌ها مقاومت می‌کنند و نیز جنبه‌های سیاسی، حقوقی، اقتصادی و اجتماعی جهانی‌شدن را بررسی و آلترناتیوهای سیاسی و اقتصادی را مطالعه می‌کنند که به‌زعم او می‌تواند به جهانی دمکراتیک‌تر منجر شود. برای مثال در کتاب «ثروت مشترک»، در برابر امر خصوصی و امر عمومی، امر مشترک را پیشنهاد می‌کند و با نسبت‌دادن ویرانی‌ها، رنج‌ها و بحران‌ها و فجایع به کاپیتالیسم از ضدمدرنیته دفاع می‌کند و از پروژه‌ای اخلاقی می‌گوید که ناظر به کنش سیاسی دمکراتیک و در برابر امپراتوری است.