دانلود و خرید کتاب شکسپیر و فلسفه؛ جستارهایی درباره هملت ساخی زمیر ترجمه فرزام امین صالحی
تصویر جلد کتاب شکسپیر و فلسفه؛ جستارهایی درباره هملت

کتاب شکسپیر و فلسفه؛ جستارهایی درباره هملت

معرفی کتاب شکسپیر و فلسفه؛ جستارهایی درباره هملت

کتاب شکسپیر و فلسفه؛ جستارهایی درباره هملت مجموعه جستاری گردآوری‌شده توسط ساخی زمیر و پل وودراف با ترجمهٔ فرزام امین صالحی و صالح نجفی است و انتشارات خوب آن را منتشر کرده است. «هملت فیلسوف نیست. ولی شاید بیش از هر شخصیت ادبی دیگر، موفق به تجسم حال‌وهوای شور و شیدایی فلسفی می‌شود.»

درباره کتاب شکسپیر و فلسفه؛ جستارهایی درباره هملت

هملت فیلسوفی اصیل است یا فیلسوف‌نما؟ او مظهر نوعی از اندیشه‌ورزی است که تجربه‌ها را به‌خاطر شالوده‌های انتزاعی‌شان زیر سؤال می‌برد یا بیشتر نمونهٔ پس‌نشستن از زندگی به درون حباب‌های اندیشه است و به‌جای روشنگری مترصد گریز؟ وقتی فلاسفه نگاه دقیقی به هملت می‌اندازند، برداشت‌های متفاوت آن‌ها یحتمل در نحوهٔ پاسخ‌گویی‌شان به این سؤال‌های مقدماتی ریشه دارند. آن‌هایی که هملت را متفکری اصیل می‌دانند، در تجریدهای او دقیق می‌شوند و در آن‌ها دنبال بصیرت‌هایی دربارهٔ فناپذیری یا ماتم ذاتی یا احساس غنا و عظمت جهان می‌گردند. آن‌هایی که معتقدند هملت فقط با فلسفه ور می‌رود، نظر به بصیرت‌هایی دارند که در پیوند میان افکار واهی و شرایط حاد مؤثرند.

کتاب شکسپیر و فلسفه؛ جستارهایی درباره هملت سعی دارد شخصیت هملت را از زوایای گوناگونِ فلسفی بررسی کند.

فصل‌های این کتاب از این قرار هستند:

«دربارهٔ (ن) شناساندن خویشتن» از جوزف مَسی

«به صحنه آوردن خرد از طریق هملت» از پل وودراف

«تردید در باب خویشتن خویش به‌مثابهٔ خودتحقق‌بخشی» از پل اِی. کاتمن

««اکنونِ» وجودِ درونیِ هملت» از سَنفُرد بودیک

«با خویشتن خویش کمابیش صادق باشید؛ هملتِ شکسپیر در مقام الگویی صوری» از جاشوآ لَندی

««باز کردنِ درِ دل»؛ چرا گفتنِ «دوستت دارم» در السینورِ هملت ممکن نیست؟» از دیوید اسکالویک

«اخلاق هملت» از سارا بک‌ویث

«تفسیر هملت؛ استقبالِ اولیهٔ آلمانی‌ها» از کریستین یِسدال

خواندن کتاب شکسپیر و فلسفه؛ جستارهایی درباره هملت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران فلسفه، نقد ادبی و ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شکسپیر و فلسفه؛ جستارهایی درباره هملت

«هملتِ شکسپیر خرد را برای تماشاگرانش روی صحنه می‌برد. از این گفته دو منظور دارم: نمایشنامه محصول خرد مؤلف است و تماشاگران اگر بخردانه به نمایشی بنگرند که بخردانه روی صحنه می‌رود، خود نیز در معرض تحصیل خرد قرار می‌گیرند. ولی این امری است خلاف انتظار. شکسپیر برای جلب رضایت تماشاگران می‌نوشت تا سودی عایدش شود و نباید انتظار داشت که با روی صحنه آوردن خرد توانسته باشد به این هدف دست یابد. افلاطون خیلی وقت پیش گفته بود شاعری که هدفش جلب رضایت مخاطب باشد، قادر به روی صحنه آوردن خرد نیستچنین شاعری در بهترین حالت خرد را جعل می‌کند.

اگر نمایشنامه‌ای بخواهد خرد را روی صحنه بیاورد، کجا باید آن را یافت؟ در بخش‌های آشکار هملت اثری از خرد نیستنمی‌توان چیزی یافت که آن را اخلاقیات داستان هملت بنامیم، و در هیچ‌یک از پیام‌هایی که شخصیت‌ها در گفتارشان بر زبان می‌آورند، چیز چندان عاقلانه‌ای یافت نمی‌شود. ولی اگر در اخلاقیات یا پیام‌های هملت از خرد اثری نیست، کجا می‌تواند باشد؟

اخلاقیات و پیام‌ها چیزهایی‌اند که من آن‌ها را بدل خرد می‌ناممچیزهایی که فقط به نواله‌های خرد شبیه‌اند. فضایل می‌توانند بدل‌های فراوانی داشته باشند. مثلاً، بی‌پروایی بدلی از شهامت است. بی‌پروایی به شهامت شبیه است و مردم اغلب گول این شباهت را می‌خورند. در برخی موارد، بی‌پروایی چیز خوبی به نظر می‌رسد. ولی در موارد دیگر خرابی‌های احمقانه‌ای به بار می‌آورد. در اصل (جای دیگری دربارهٔ آن بحث کرده‌ام)، شهامت نوعی خرد است، درست مثل عدالت. خرد اسامی و بدل‌های مختلفی دارد.

خرد (مادام که خرد باشد) قطعاً عاقلانه است، ولی پیام‌ها و اخلاقیات شاید از بعضی جهات عاقلانه باشند و شاید از جهات دیگر احمقانه. شاید پیروی از حرف‌های کلیشه‌ای پولونیوس در بعضی شرایط عاقلانه، اما در شرایط دیگر احمقانه باشد. مثلاً نصیحت پولونیوس دربارهٔ «به زبان نیاوردن اندیشه‌ها» گاهی نصیحت خوبی است، ولی نه در اغلب موارد. چنین پیام‌های موجزی به خرد شباهت دارند، ولی صحنه‌آرایی شکسپیرکه از نظر تئاتری مسحورکننده استبه‌وضوح نشان می‌دهد که خرد نیستند. پولونیوس مضحکه است.

در این جستار، بر اساس برداشتی افلاطونیسقراطی از خرد دست به تحلیل می‌زنم، چرا که می‌خواهم از هملت برای پاسخ‌گویی به پرسشی استفاده کنم که از وقتی افلاطون آن را مطرح کرد، در فلسفه حی‌وحاضر بوده است. ادراک نهفته در مرکز چنین برداشتی از خرد این است کهدرحالی‌که خرد الهی شیوهٔ زندگی را به ما می‌آموزدخرد بشری ارزش چندانی ندارد. به‌قول سقراط، خرد بشری چیزی است که انسان هر روز در حال یادگیری و یادگیری مجدد آن استاین خرد درسی نیست که بتوان یک بار برای همیشه آموخت. او خرد را با تأمل بر قضاوت‌هایش در هنگام مبادرت به آن‌ها و با اندیشیدن به زندگی‌اش در حین صیرورت آن یاد می‌گیرد.

شاید عجیب به نظر برسد، اما می‌توانیم این نوع خرد بشری را از تجربه‌مان از اجرای هملت بیاموزیم و دوباره بیاموزیم. ما به‌طریقی باید امکانش را بیابیم که رفتار هملت را تماشا و هم‌زمان به زندگی خودمان فکر کنیم، به‌نحوی که خردمان را ارتقا دهد. شکسپیر، نه با مطالعهٔ افلاطون، بلکه بر اساس تجربه‌اش در تئاتر یاد گرفت که چطور خرد را روی صحنه ببرد. برای خرد بشری تئاتر معلم معرکه‌ای است. شکسپیر نمایشنامه‌هایش را از طریق شیوهٔ تئاتری کردن آن‌ها، یعنی تماشایی کردنشان، بخردانه می‌کرد. او این کار را در هملت به‌صورتی باشکوه انجام می‌دهد. خرد نمایشنامه از تئاتری بودنش نشئت می‌گیرد.

من دو سؤال سخت برای خودم مطرح کرده‌ام: اول، چطور می‌توانیم از طریق تجربهٔ تماشای تئاتربالاخص، از طریق تجربهٔ تماشای هملتعاقل‌تر شویم؟ و دوم، چطور یک نمایشنامه‌نویس بر اساس تجربهٔ تئاتر می‌تواند یاد بگیرد که به‌منظور تحقق این هدف چه باید بکندبالاخص، چطور شکسپیر توانسته یاد بگیرد هوشمندانه نمایشنامه‌ای نظیر هملت بنویسد؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
آن‌هایی که هملت را متفکری اصیل می‌دانند، در تجریدهای او دقیق می‌شوند و در آن‌ها دنبال بصیرت‌هایی دربارهٔ فناپذیری یا ماتم ذاتی یا احساس غنا و عظمت جهان می‌گردند. آن‌هایی که معتقدند هملت فقط با فلسفه ور می‌رود، نظر به بصیرت‌هایی دارند که در پیوند میان افکار واهی و شرایط حاد مؤثرند. هرچند این سوگیری‌ها آشتی‌ناپذیرندیکی محتوای دعوی‌های هملت را جدی می‌گیرد
طلا در مس

حجم

۳۶۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۳۶۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۱۳۹,۰۰۰
تومان