کتاب هایدگر
معرفی کتاب هایدگر
کتاب هایدگر نوشتهٔ دیوید آر. سربون و ترجمهٔ محمود دریانورد است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی آرای مارتین هایدگر.
درباره کتاب هایدگر
کتاب هایدگر (perplexed) که «راهنمای سرگشتگان» نامیده شده، به آرای شخصیتی پرداخته که مشتاق بوده است نهالِ حیرت را در ذهن خوانندهٔ خود بنشاند. هدف کتاب حاضر کاستن از حیرت است، اما کوشش برای از بینبردن یکسرهٔ آن هم نامعقول دانسته شده است. نویسنده میخواهد باتوجهبه حیرت، نگاهی دوباره به مسائل بیندازد؛ بهطوریکه سروکاریافتن خلاقانه با مسائل آسان شود. او حیرت را از سردرگمی صِرف جدا کرده و حیرت را حالتی بالقوه ثمربخش و پویا دانسته است، اما سردرگمی صِرف وضعیتی پریشانکننده است که فقط منجر به قطع پژوهش میشود. مارتین هایدگر نوشتههای خود را با حیرت آمیخته است و نویسندهٔ کتاب حاضر، وظیفهٔ خود میداند این سردرگمی را کاهش دهد تا بتوانیم با هم حیرت واقعی را احساس کنیم. او میخواهد با ازبینبردن سردرگمی، نقطهٔ اتکایی بیابد که از آن نقطه بتوانیم نگاهی جامع به آثار هایدگر بیفکنیم، از او یاد بگیریم، او را به پرسش بکشیم، با او به مخالفت برخیزیم و شاید حتی در گسترش آن نوع تفکری که او طرح افکنده است، یاریاش کنیم.
دیوید آر. سربون کتاب حاضر را در دو بخش نوشته است؛ «فلسفهٔ متقدم هایدگر» و «فلسفۀ متأخر هایدگر». «پیشنهادهایی برای مطالعهٔ بیشتر» بخش پایانی این کتاب است. میدانیم که مارتین هایدگر در ۲۶ سپتامبر ۱۸۸۹ به دنیا آمد و در ۲۶ مهٔ ۱۹۷۶ درگذشت. او یکی از معروفترین فیلسوفان قرن بیستم میلادی و اهل آلمان بود. مطالعهٔ الهیات را از سال ۱۹۰۹ در دانشگاه فرایبورگ آغاز کرد و پس از آن به فلسفه روی آورد. مدتی از اعضای حزب نازی و نمایندهٔ این حزب در دانشگاه فرایبورگ بود. فعالیت ذهنی و فلسفی او همواره تحتتأثیر استادش «ادموند هوسرل» بود. فلسفهٔ او بر دیدگاههای بسیاری از فیلسوفها اثر گذاشت؛ از جمله «میشل فوکو»، «ژاک دریدا» و «هانس گئورگ گادامر». هایدگر با شیوهای نو به تفکر دربارهٔ وجود هستی پرداخت. او عالم را نه مجموعهای از اشیا و موجودات بلکه شبکهٔ نسبتهای دازاین با وجود میدانست و ازاینرو در عالم بودن را بهعنوان یکی از عناصر وجود دازاین معرفی میکرد. از زمان انتشار کتاب «هستی و زمان» (۱۹۲۷)، مارتین هایدگر یکی از تأثیرگذارترین چهرهها در اندیشهٔ معاصر باقی مانده است. او به مفاهیمی مانند زمان، حدود نظریه، تاریخ هستی، منشأ اثر هنری، زبان، اثر ادبی و شعر و سیاست پرداخته است. در نظر هایدگر، تاریخ متافیزیک برابر است با تاریخ غفلت از وجود و افتادن در ورطهٔ موجودانگاری. مقصود او از این تعبیر آن است که تاریخ کنونی فلسفه با خلط موجودشناسی و وجودشناسی، از شناخت وجود بهمعنای اصیل آن بازمانده است. از کتابهای او میتوان به «متافیزیک نیچه»، «پدیدارشناسی روح هگل»، «مسائل اساسی پدیدارشناسی»، «متافیزیک چیست؟»، «چه باشد آن چه خوانندش تفکر»، «پایان فلسفه» و «سرآغاز کار هنری» اشاره کرد.
خواندن کتاب هایدگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه و آرای مارتین هایدگر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هایدگر
«هایدگر آشکارا قصد آن دارد که نوشتههای متأخرش در مقابل این دیدگاه قرار گیرد که تکلیف میکند نوشتهٔ فلسفی نوعاً باید چگونه باشد و چه دستاوردی به همراه داشته باشد. بنابراین، اینکه به سادگی بگوییم: «نوشتههای او ظاهری عجیب و ترسناک دارد» به هیچ وجه نقدی بر نوشتههای او به حساب نمیآید. اصلاً خلاف انتظار هایدگر نیست که ما در مقابل نوشتهها و اندیشههای وی مقاومت کنیم. به باور من، بخشی از مسئلهٔ نوشتههای او دقیقاً عبارت است از تصریح معنای آن مقاومت به طوری که بتوان با آن روبهرو شد و دربارهاش به تأمل پرداخت. اگر ما به سادگی با این گفته که نوشتههای او «عجیب و ترسناک» است راضی نشویم، آنگاه سؤال این است که مشکلات دقیقاً در کجا ریشه دارند. اگر معلوم نباشد که او برای توصیف چیزها چه راهی اختیار میکرد، نه تنها در چیزهای سادهای مانند پارچ یا پل بلکه همچنین موضوعات پیچیدهتری مانند تکنولوژی و اگزیستانس انسانی ــ پس بنیان نقدهای ما چیست؟ با چه معیارهایی موفقیت یا شکست اندیشهٔ وی را ارزیابی کنیم؟ با بیپاسخ گذاشتن موقتی این پرسش، قصد ندارم بگویم هیچ معیاری برای چنین ارزیابیای وجود ندارد، بلکه مرادم فقط این است که بگویم پرسش از معیارها در فلسفهٔ متأخر هایدگر پرسشی بسیار زنده است. او به ویژه فکر میکند ما اغلب با درآمیختن معیارها و سنجههایمان دچار اشتباه میشویم، به طوری که مثلاً برای نقد شعر از روش علمی استفاده میکنیم (تلفیقی از معیارها که به جهاتی کاملاً به جمهوری افلاطون بازمیگردد). بنابراین، بار دیگر، درست همانطور که هایدگر در هستی و زمان تلاش میکرد تا با حیرت ما را بیدار کند، به همین سان در نوشتههای بعدیاش هم تلاش دارد تا توجه بیشتری به گرایشها و نگرشهای ما، پیشفرضها و تعهدات ما پرورش دهد. این نوع بیدارسازی (یا دوباره بیدار کردن) که فلسفهٔ متقدم او مستلزم آن بود در فلسفهٔ متأخرش نیز بسیار مورد توجه است.»
حجم
۴۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه
حجم
۴۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۰ صفحه