کتاب آزادی فرد و قدرت دولت
معرفی کتاب آزادی فرد و قدرت دولت
کتاب آزادی فرد و قدرت دولت نوشتهٔ تامس هابز و جان لاک و جان استوارت میل و ترجمهٔ محمود صناعی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب حاوی بحث در عقاید سیاسی و اجتماعی هابز، لاک و استوارت میل با ترجمه گزیدهای از نوشتههای آنان است.
درباره کتاب آزادی فرد و قدرت دولت
در مقدمهٔ کتاب آزادی فرد و قدرت دولت بیان شده است که پایهٔ حکومت ملی، تربیت ملی است. تربیت برای حکومت ملی، یکی باید تربیت وسیع و تمام باشد که اساس آن خواندن و نوشتن و آگاهی کسان از جهانی است که در آن زیست میکنند، اما جنبهٔ دیگر آن، تربیت خاص است و آن تربیت مردم برای حکومت ملی است. در راه تربیت مردم برای حکومت ملی کارهای بسیار باید کرد. یکی از آن کارها، آشناکردن مردم با افکار سیاسی و اجتماعی و عادتدادن آنها به تفکر اجتماعی است. انتشار کتابهای مربوط به این رشته، یکی از کارهایی است که در این راه میتوان کرد. کتاب آزادی فرد و قدرت دولت، تلاشی در همین مسیر است. این کتاب منحصر به حکمای انگلستان است و برای اینکه خوانندگان قبل از پرداختن به عین نوشتههای این حکیمان، به صورت کلی با زندگی و افکار آنان آشنا شوند، مقدمهای از شرح حال و افکار هریک نوشته شده است.
خواندن کتاب آزادی فرد و قدرت دولت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزههای علوم سیاسی و فلسفهٔ سیاست پیشنهاد میکنیم.
درباره توماس هابز
توماس هابز (Thomas Hobbes) در ۵ آوریل ۱۵۸۸ در انگلستان زاده شد. پدرش، کشیش کلیسای منطقه بود. عموی هابز تاجر بود و خرج زندگی او را تأمین کرد. او در ۱۵سالگی به زبان لاتین و زبان یونانی مسلط بود و برای ادامه تحصیل به دانشگاه آکسفورد رفت. پس از اتمام دورهٔ دانشگاه در خانواده کوندیش معلم خصوصی شد. سفرهایی به اروپا کرد. در پاریس به تحصیل علوم طبیعی و ریاضی پرداخت و معلم چارلز دوم شد که بعداً به پادشاهی انگلستان رسید. هابز از ۴۰سالگی، نگارش آثار علمی و دانشگاهی را آغاز کرد. در سال ۱۶۴۲ در پاریس کتاب «اصول فلسفه سیاسی» را به لاتین نوشت. ا. بیشتر به سبب کارهایش در فلسفهٔ سیاسی و کتاب «لِویاتان» (Leviathan) شهرت دارد. هابز این کتاب را در سال ۱۶۵۱ نوشت. با ارائهٔ لویاتان، هابز روش استدلال عقلانی را در فلسفه و اندیشه سیاسی و اجتماعی نمایش داد. در سال ۱۶۵۲، هابز به انگلستان بازگشت و باقی عمر را در آنجا زیست و دیگر آثارش را به لاتین و انگلیسی در لندن منتشر کرد. او در سال ۱۶۷۹ درگذشت.
درباره جان لاک
جان لاک (John Locke) در ۲۹ اوت ۱۶۳۲ در سامرست در بریتانیا به دنیا آمد. او فیلسوف و سیاستمداری انگلیسی بود. او پیرو مکتب تجربهگرایی بود. بسیاری از کارشناسان جان لاک را بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای عصر روشنگری میشناسند. از جمله برجستهترین و شناختهشدهترین افرادی که از جان لاک تأثیر پذیرفتهاند میتوان به «ولتر» و «ژان ژاک روسو» اشاره کرد. امروزه رویکرد تساهل و بهعبارتی مدارا یکی از اصلیترین ارکان تحقق عدالت در جامعه به شمار میرود؛ درصورتیکه در گذشتههای نهچندان دور حکمرانان و دینداران معتقد بودند که به هر طریقی حتی بهزور هم که شده، باید بندگان خدا را به بهشت برد. جان لاک یکی از افرادی بود که در آن زمان با این رویکرد به مخالفت پرداخت و در پی اعتراض خود «نظریهٔ تساهل» را مطرح کرد.
پس از آنکه در دانشگاه آکسفورد پزشکی خواند، در ۱۶۶۱ منشی آنتونی اشلی کوپر، ارل اول شافتسبری، شد. عقاید جان لاک بر اساس پیشینهٔ انقلاب انگلستان پرورش یافتند. این عقاید را اغلب توجیهگر «انقلاب باشکوه» سال ۱۶۸۸ میدانند که به فرمانروایی استبدادی پایان داد و پس از آن ویلیام آرینج، پادشاهی مبتنی بر قانون اساسی را برقرار کرد. لاک از اندیشمندان اصلی لیبرالیسم نخستین بود و بر حقوق طبیعی یا حقوق خدادادی (که از آن به نام حق حیات، آزادی و مالکیت یاد میکرد) تأکیدی خاص داشت. ازآنجاکه او طرفدار حکومت نمایندگی و اصل مدارا بود، نظرهایش تأثیر بسیاری بر انقلاب امریکا گذاشت. مهمترین نوشتههای سیاسی جان لاک عبارتند از: «نامهای دربارهٔ تساهل» و «دو رساله دربارهٔ حکومت». جان لاک در ۲۸ اکتبر ۱۷۰۴ درگذشت.
درباره جان استوارت میل
جان استوارت میل (John Stuart Mill) در ۲۰ مهٔ ۱۸۰۶ در لندن متولد شد و در ۸ مهٔ ۱۸۷۳ بر اثر حملهٔ ناگهانی قلبی در آوینیونِ فرانسه درگذشت. او فیلسوف و متفکر بزرگ بریتانیایی قرن نوزدهم بود که در عرصههای اخلاق، منطق و اقتصاد آثاری نوشت و در زمینهٔ علوم و فلسفهٔ سیاسی نیز در زمان خود شخصی فعال به حساب میآمد. این نویسنده در فلسفه، پیرو مکتب «اصالت تجربه» و «اصالت سود» شد؛ مکتبی که پدرش یکی از بنیانگذاران آن بود. پدر او، «جیمز میل»، آموزشهای گسترده و ریاضتکشانهای به او داد و نتیجهٔ این آموزش سختگیرانه پریشانی روانی او در ۲۰سالگی بود؛ از آن پس او فلسفهٔ انسانیتری را تحتتأثیر کولریج و ایدئالیستهای آلمان به وجود آورد. مهمترین نوشتههای جان استوارت میل عبارتند از «دربارهٔ آزادی»، «ملاحظات دربارهٔ حکومت نمایندگی و انقیاد زنان» و کتاب «حکومت انتخابی». نوشتههای گوناگون و پیچیدهٔ او در هر دو سوی تقسیمبندی لیبرالیسم کلاسیک و مدرن قرار میگیرد. بیاعتمادی او نسبت به دخالت حکومت در اقتصاد، عمیقاً در اصول لیبرالیسم سدهٔ نوزدهم ریشه داشت، اما تأکیدش بر کیفیت و چگونگی زندگی فرد و نیز همدلی با جنبشهایی مانند حق رأی زنان و تعاونیهای کارگران، نمایانگر نگاه پیشبینانهٔ او به تحولات سدهٔ بیستم میلادی است.
بخشی از کتاب آزادی فرد و قدرت دولت
«جرمی بنتام (۱۷۴۸-۱۸۳۲) در اصل حقوقدان بود و مقصد اصلیاش آن بود که قوانین و مؤسسات قضایی انگلستان را اصلاح کند. در پی آن بود که اصولی به دست آورد که هم رهنمای قانونگذار باشد و هم در سنجیدن ارزش تأسیسات اجتماعی به مصلحان اجتماع کمک کند. معتقد بود محرک اصلی آدمی در کارها کسب خوشی و فرار از رنج است. وقتی آنچه را نیک و بد میخوانیم تحلیل کنیم، به این نتیجه میرسیم که نیک آن چیزی است که به فرد یا جامعه خوشی میدهد و بد آن است که موجب درد و رنج میشود. بنابراین علم اخلاق که علم نیک و بد است درحقیقت علم خوشی و رنج میشود و سیاست و اقتصاد و سایر علوم اجتماعی که بر پایهٔ اخلاق بنا شدهاند نیز دور محور خوشی و رنج میچرخند. این نظریه در تاریخ فلسفه البته تازه نیست و شاید قدیمیترین کسی که از آن بحث کرده است اپیکور معروف، شاگرد سقراط باشد. اما در دست بنتام این نظریه به صورت نویی درآمد و دستگاه مفصلی شد. در نظر بنتام هرکس سود خود را میجوید و از زیان میگریزد و سود و زیان جز خوشی و رنج نیست. نظریهٔ بنتام را بعداً، چنانکه خواهیم دید، جان استوارت میل به تفصیل بیشتر بیان کرد و در آن تغییراتی داد و این نظریه به «سودگری» معروف شد.»
حجم
۴۲۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۵۱ صفحه
حجم
۴۲۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۵۱ صفحه