کتاب زندان خانه زبان
معرفی کتاب زندان خانه زبان
کتاب زندان خانه زبان نوشتهٔ فردریک جیمسن و ترجمهٔ حسین صافی پیرلوجه است. نشر نیماژ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر که از مجموعهٔ «پلتیک» این نشر است، با نگاهی انتقادی، ساختارگرایی و فرمالیسم روسی را مورد بررسی قرار میدهد.
درباره کتاب زندان خانه زبان
کتاب زندان خانه زبان علاوهبر نقد روششناسی ساختارگرایی و فرمالیسم روسی، به بررسی نسبتهای ممکن میان زبانشناسی همزمانی «سوسور» و واقعیتهای درزمانی و تاریخی میپردازد. فردریک جیمسون، منتقد ادبی و فیلسوف مشهور آمریکایی، در این کتاب پیشفرضهای بنیادین و بدیهی این دو مکتب را تبیین میکند. او در فصل اول از سوسور و زبانشناسی همزمانی و درزمانی سخن میگوید. نویسنده در فصل مربوط به فرمالیسم از اغلب دیدگاهها و نظریههای نظریهپردازان این جنبش را بررسی میکند؛ از جمله این نظریهپردازان میتوان به «ویکتور اشکلوفسکی»، «یوری تینیانوف»، «ولادیمیر پراپ»، «بوریس آیخنباوم»، «رومن یاکوبسن» و «بوریس توماشفسکی» اشاره کرد. جیمسن در فصل سوم با عنوان «در نمایی ساختارگرایانه» نشان میدهد که چگونه فرانسویها، از جمله «لوی اشتروس»، بیش از آثار هنری به ساختارهای آنها در کنار هم توجه داشتهاند. ساختارگرایی مانند فرمالیسم، جنبشی یکپارچه نبود و اندیشمندان این مکتب، روشهایی متفاوتی برای پیشبرد نظریهٔ خود انتخاب میکردند. فردریک جیمسن در پایان این کتاب، مقتضیات ساختارشناسی همزمانی و خودآگاهی تاریخی را با یکدیگر پیوند میدهد.
خواندن کتاب زندان خانه زبان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران زبانشناسی و نقد ادبی پیشنهاد میکنیم.
درباره فردریک جیمسن
فردریک جیمسن (Fredric Jameson) در ۱۴ آوریل ۱۹۳۴ زاده شد. او منتقد و نظریهپرداز مارکسیست آمریکایی است که بیشتر بهخاطر تحلیل روندهای فرهنگی و تحلیل پستمدرنیته و سرمایهداری شهرت دارد. از آثار برجستهٔ جیمسن میتوان به «پستمدرنیسم: منطق فرهنگی سرمایهداری متأخر»، «ناخودآگاه سیاسی» و «زندان خانه زبان» اشاره کرد. جیمسن استاد ادبیات تطبیقی در دانشگاه دوک بوده است. او در سال ۲۰۱۲ توانست جایزهٔ «یک عمر تلاش آکادمیک» را از انجمن آمریکایی زبان نوین دریافت کند.
بخشی از کتاب زندان خانه زبان
«میتوان به شباهتهای میان شیوههای تفسیریِ لویاستروس و شگردهایی پی برد که فروید در تعبیر خواب به کار بسته است. این هر دو، در شیوهٔ راززدایی از عناصر برسازندهٔ «متونِ» مورد تحلیل خود، عمیقاً بافتوابستهاند. رؤیا از نظر فروید پرولی است که تنها در پسزمینهٔ لانگِ مخصوص به خودش تعبیر میپذیرد، و این لانگِ بیهمتا، همان سرگذشت و سرنوشت شخص رؤیابین، شامل رویدادها و پیشآمدهایی است که وی در طول زندگی خویش شخصاً از سر گذرانده است. درست به همین قیاس، ارزش هریک از عناصر اسطوره نیز در نظر لویاستروس همواره به تجربههای اجتماعی و جغرافیاییِ خاص هر قوم بستگی دارد، و به رمزگذاریهای مقولهشناختی، اتفاقات تاریخی- البته تا جایی که به گذشتهٔ همان قوم برمیگردد- و شرایط اقلیمی و سازمان اجتماعی و مانند اینها. پس «نماد» به هر دو رو، نشانهای عمیقاً اختیاری است- تا وقتی کیسهٔ نازک استدلالهای مغذیِ آن پاره، و بند نافاش از زهدان گمانههای هپروتی بریده نشده، تصوری است بسیار روشن، و پس از آن، یکجور علامت اختصاریِ بهخود وانهادهٔ مجهولالنسب. بنابراین، مثلاً جگوار را تحت شرایط خاصی میتوان به نمایندهٔ مضمون آتش، و در واقع، به تجسمی از نخستین بنمایههای آن تعبیر کرد: جگوار جانوری است گوشتخوار، و چون گوشت را نپخته نمیتوان خورد، پس الّاولابد او راز آتش را میداند؛ اما معلوم نیست چرا آن را به آدمی در میان نهاده است: پس باید به تراشیدن پاسخی (از جنس روایت) برای این معما برآمد که چرا جگوار با گشودن راز آتش بر آدمی، خود آن را از یاد برده است.۱۵۲ با این حساب، تصویر جگوار را پرهیب فراموششدهای از اینگونه خیالبافیهای دور و دراز در هیئت تعلیلهای شبهمستدل باید دید؛ نیز شاهدی بر چوبینگیِ هر دو پای استدلال (خواه روانشناختی باشد، یا قومنگارانه) در تحویل فوری و فوتیِ متن به پسزمینهٔ تاریخیِ آن از طریق هرمنوتیکِ بافتوابسته.»
حجم
۲۵۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۵۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه