کتاب استخر شیرجه
معرفی کتاب استخر شیرجه
کتاب استخر شیرجه سه رمان کوتاه نوشتهٔ یوکو اوگاوا یکی از شناختهشدهترین نویسندههای زن ژاپن با ترجمهٔ میثم فرجی است و انتشارات آده آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب استخر شیرجه
یوکو اوگاوا، نویسندهٔ پرآوازهٔ ژاپنی در هر سه رمان کوتاه این کتاب زندگی زنانی تنها دورافتاده و بریده از اطرافیان را روایت کند. دختری که هر روز به تماشای شیرجهزدن یکی از پسرهای یتیمخانه در استخر مینشیند؛ خانم جوانی که حالات روزانه خواهر باردارش را در دفتری ثبت کند؛ دیدار خاطرهانگیز زنی از خوابگاه دوران دانشگاهش در حومهٔ توکیو. استخر شیرجه قاب عکسی سه تکه از داستان زنانی است که در انزوا و روزمرگی هیولایی درون خود پرورش میدهند.
خواندن کتاب استخر شیرجه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات ژاپن و داستانهایی نوشتهٔ زنان پیشنهاد میکنیم.
درباره یوکو اوگاوا
یوکو اوگاوا، ریاضیدان و نویسندهٔ ژاپنی در سیام مارس ۱۹۶۲ در ژاپن متولد شد. او آثار داستانی جذاب زیادی آفریده است که از میان مشهورترین آنها میتوان به خدمتکار و پروفسور اشاره کرد. مترجمان و ناشران زیادی این رمان را ترجمه و منتشر کرده اند. از آثار مشهور دیگر اواگاوا می توان به مردی که دستبند میفروخت (۱۹۹۸)، عبور (۱۹۹۶)، کافهای در شب و استخر زیر باران (۱۹۹۱)، روزشمار بارداری (۱۹۹۱)، استعداد ریاضیات (۲۰۰۳)، استخر شنا (۱۹۹۱) و هتل آیریس (۱۹۹۶) اشاره کرد.
بخشی از کتاب استخر شیرجه
«امروز خواهرم رفت کلینیک M. از آنجا که کمتر پیش میآید پیش دکتر دیگری جز دکتر نیکایدو برود، این ملاقات دستپاچهاش کرده بود. از بس نگران بود چه بپوشد و چهطور باید با دکتر صحبت کند، تا آخرین مهلت پذیرش بیمارِ امسال، آن را به تعویق انداخت. با تمام این اوصاف امروز صبح باز هم ناآرام بود.
«نمیدانم جدول دمای بدن چند ماه را باید نشانشان بدهم.» آشفته، از پشت میز صبحانه نگاهم کرد، اما هیچ حرکتی برای بلند شدن نکرد.
جواب دادم «چرا همه را نمیبری؟»
قاشقش را توی ماست چرخاند و گفت «مال دو سال است. بیست و چهار جدول که فقط در چند روزش اطلاعات مربوط به بارداری هست. فکر کنم فقط مال این ماه را ببرم کافی است.»
«پس دو سال هر روز ثبت کردن درجهٔ تب برای چی بود؟»
«حوصله ندارم یک دکتر بخواهد جلوِ چشمم هی با این جدولها وَربرود، مثل این است که کسی بخواهد تمام جزئیات چهطور باردار شدنم را کنکاش کند.»
ماست چسبیده به قاشقش را وارسی کرد. وقتی دوباره توی ظرف میافتاد، سفید، چسبناک و لرزان بود.
درِ ظرف ماست را بستم و آن را داخل یخچال گذاشتم. «داری خیلی گندهاش میکنی. فقط چندتا جدول است.»
دستآخر تصمیم گرفت همه را با خودش ببرد، اما جمعوجور کردنشان کمی طول کشید.
نمیدانم چرا با وجود وسواسی که در گرفتن تب داشت، در نگهداری نمودارها بیدقت بود. برگههای نمودار که باید در اتاقش نگه میداشت، روی قفسهٔ مجلات و میز تلفن پراکنده بودند، گاهی هم وقتی در حال ورق زدن روزنامه یا تلفن زدن بودم میدیدمشان. حالا میفهمم چرا بعضی یافتههایم از این برگهها اینقدر نوسان داشت و فکر میکردم، شاید زمان تخمکگذاریاش بوده، یا این ماه دمای پایهٔ بدنش هنگام تخمکگذاری پایین بوده.»
حجم
۱۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۱۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
نظرات کاربران
طاقچه جان، کتاب می خوای هدیه بدی جان هر کی دوست داری کتاب درست و حسابی بده !!! آخه این چه کتابیه ؟؟؟
دلش رو ندارید کتاب رایگان نذارید، تو این مدت یه کتاب خوب رایگان نکردید
کتاب اشغاله اگه میخواین کتاب های خوب و رایگان شده رو اخر هفته ها یا روز های خاص بگیرید برید کتابراه بهترین کتابارو رایگان میکنن واقعا حتی ارزش اون نوتیفی که اومد رو هم نداره این کتابه
من تموم آثار خانم یوکو اوگاوارا خوندم و به جرعت میتونم بگم رمان های "پلیس حافظه" و "پروفسور و خدمتکار" یکی از قشنگ ترین رمان هایی بودن که در زندگیم خوندم! در آثار ایشون چیزی که به یقین میبینید قلم
خب دوست ندارین نخونین نمیشه طبق سلیقه شما رایگان کرد من عاشق کارای یوکو اوگاوام خیلی خوشحال شدم دیدم رایگان شده و حتما میخونمش ویرایش: خوندم و به شدت اتمسفر و شخصیت پردازی هر سه داستان رو دوست داشتم
من نسخه چاپی این کتاب رو خوندم و به غیر از اینکه ترجمه خیلی خوبی داشت خیلی هم داستانهای جالبی داشت. سه داستان کوتاه که با پایانشون به شدت خواننده رو حیرتزده میکنند. مرسی از طاقچه
دیوانه وار،سرشار از تخیلات سادیستیک،فاقد هیچ نوع جاذبه و لطافت ادبی
این کتاب فوق العاده هست میگن اگر میخواین به ارزش یک کار پی ببرید به انتقاد هایی که ازش میشه توجه کنید، تمام کامنت های منفی این کتاب در هفتهای که رایگان شده (هفته اول دی ماه ۱۴۰۲) رو بخونید، دریغ
وای باورم نمیشه این کتابو میخواستم بخرمش ممنونم که رایگان در اختیارمون گذاشتین😍
کتاب ،زندگی روزمره سه زن با سنین مختلف و دغدغه فکری متفاوت رو نشان میده کتاب ساده و روانی است با پایانی باز و نباید انتظار اتفاق غیر منتظره ای رو در روند داستان داشت برای سرگرمی و گذراندن اوقات