احمد غزالی
زندگینامه و معرفی کتابهای احمد غزالی
احمد غزالی (Ahmad Ghazali) فقیه، زاهد، واعظ، صوفی و عارف قرن ششم هجری قمری که جانشین برادرش در مدرسهی نظامیهی بغداد شد و سالها در آنجا به تدریس علوم دینی مشغول بود.
بیوگرافی احمد غزالی
مجدالدین ابوالفتح احمد بن محمد غزالی مشهور به احمد غزالی در روستای طابران طوس به دنیا آمد. او برادر کوچکتر امام محمد غزالی است و چون تاریخ و محلّ تولّد او چندان مشخص و مستند نیست، به حدس و گمان و براساس سال تولد محمد غزالی گفتهاند متولّد سالهای ۴۵۲ یا ۴۵۳ هـ.ق. است. احمد غزالی از همان ابتدا به تحصیل علوم دینی پرداخت و بیشتر تمرکز خود را بر زهد و تصوف و وعظ گذاشت و به عرفان متمایل شد. وی در تصوف مرید شیخ ابوبکر نساج طوسی بود و گویا این شیخ با چند واسطه یکی از مریدان جنید بغدادی بوده است. پس از آنکه برادر بزرگترش امام محمد غزالی از تدریس در نظامیهی بغداد کنارهگیری کرد، احمد جانشین او و سالها به تدریس مشغول میشود؛ یعنی از حدود سالهای ۴۸۸ تا ۴۹۸ هـ.ق. ابن شهرآشوب، شیخ ابوالفضل بغدادی، عینالقضات همدانی، ابوالنجیب سهروردی، سنایی غزنوی از جمله مشهورترین شاگردان احمد غزالی بودهاند. ابوالفضل بغدادی در طریقت راه استادش را ادامه میدهد و جانشین او میشود. شاید جالب باشد بدانید که در سلسلهی نعمتاللهیه (یکی از شاخههای تصوف که نسبت خود را به حضرت علی (ع) میرسانند)، نسبت خرقهی شاهنعمتاللهولی به احمد غزالی و شاگردش شیخ ابوالفضل بغدادی میرسد. به عبارتی احمد غزالی هم از مشایخ طریقت نعمتاللهیه است. غزالی رسالههایی به فارسی و عربی نوشته است که مهمترین آن سوانحالعشاق است که در بخش آثار بیشتر دربارهی آن میگوییم. احمد همچنین طبع شاعری نیز داشته و شعرهایی به فارسی و عربی سروده است. برخی منابع تاریخ وفات وی را سال ۵۲۰ هـ.ق. نوشتهاند. غزالی هنگام فوت در شهر قزوین بوده است، از این رو وی را در همانجا به خاک میسپارند. آرامگاه او در جایی است که امروزه مقبرهی احمدیه خوانده میشود و بنای آن متعلق به دورهی قاجار است.
مروری بر آثار احمد غزالی
احمد غزالی آثار زیادی ندارد و بعضی از رسالههایی که به نام اوست درواقع منسوب است و هنوز بهطور قطع و یقین ثابت نشده که از احمد غزالی است. احمد اغلب به نثر نوشته است و شعرهایش آن اندازه نیست که در اثر مستقلی چاپ شده باشد.
کتاب سوانح العشاق
تا پیش از این هجویری در کتاب معروف خود یعنی کشفالمحجوب یا امام محمد غزالی در کیمیای سعادت بخشی را به موضوع عشق اختصاص داده بودند، اما سوانح العشاق احمد غزالی نخستین رسالهی منثور مستقل به زبان فارسی است که دربارهی عشق نوشته شده است. ضمن آنکه صرفاً به خود عشق میپردازد. درواقع احمد غزالی در این موضوع بهنوعی پیشگام بوده است. نکتهی دیگر دربارهی این اثر عرفانی این است که علاوه بر جنبهی صوفیانهی آن اهمیت ادبی نیز دارد، چراکه زبانی شاعرانه دارد و آمیخته به اشعار خود یا شاعران قرن پنجم است. در ذکر احوالات عاشق و سوزوگدازهای وی این اثر را میتوان در نوع خود یکی از شاهکارهای روانشناسی عاشقانه تلقی کرد. گفته شده این رساله بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر بزرگانی چون عینالقضات همدانی (در لوایح منسوب به وی)، فخرالدین عراقی (در لمعات)، نجمالدین رازی (در مرصادالعباد و عشق و عقل) و سعدی شیرازی (در گلستان)، عبدالرحمان جامی (در لوایح) اثر گذاشته است.
پس از سوانحالعشاق در طی قرون کسانی این رساله را منظوم یا شرح کردهاند. عزالدین محمود کاشانی عارف قرن هشتم در رسالهای با عنوان «کنوز الاسرار و رموز الاحرار» سوانح را به نظم درآورده است. کتابی به اسم شرح سوانح در کتابخانهی ملی ملک که نام شارح ذکر نشده است. یک شرح سوانح دیگر که در کتابخانهی نور عثمانیهی استانبول وجود دارد و آن هم بدون نام شارح است. نظامالدین تهانیسری در قرن یازدهم سوانح را شرح میکند و کتاب خود را بحرالتصوف مینامد. آخرین شرح سوانح به سال ۱۳۶۹ خورشیدی برمیگردد از حشمتالله ریاضی به اسم آیات حسن و عشق. (در کتابی با عنوان «شروح سوانحالعشاق» به تحقیق احمد مجاهد این پنج کتاب با موضوع پنج شرح سوانح بررسی شدهاند.)
مکاتیب
غزالی در میان آثارش نامههایی هم دارد که از آن به مکاتیب یاد میشود. در این میان نامههای خطاب به عینالقضات مشهورتر است که به نظر پاسخ به پرسشهای عینالقضات بوده است. مضمون نامههای غزالی اغلب موعظه و ارشاد مریدانش است.
التجرید فی کلمه التوحید
«التجرید فی کلمه التوحید» عنوان اصلی رسالهای از غزالی است، اما عبدالرحیم تجلی که آن را به فارسی ترجمه کرد عنوان دژ توحید را برای آن برگزید و با مقدمهی نصرالله پورجوادی و تقریظ حسن فتحی آن را به چاپ رساند. غزالی این رساله را در شرح و تفسیر یک حدیث از پیامبر اسلام نوشته است. آن حدیث را حضرت علیبن موسی الرضا به نقل از پدرش که گفته شده از پیامبر روایت آن را شنیدهاند برای جماعتی از مردم میخواند: کلمهَ لا الهَ الّا الله حِصنی فمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی؛ یعنی کلمهی توحید (لا اله الّا الله) حصار محکم من است. هرکس داخل آن گردید، از عذاب من ایمن خواهد شد.
قابل ذکر است آثار بسیار دیگری را در فهرست آثار احمد غزالی نوشتهاند اما اغلب آنها منسوب به اوست.