دانلود و خرید کتاب صوتی بیخود و بیجهت
معرفی کتاب صوتی بیخود و بیجهت
کتاب صوتی بیخود و بیجهت، رمانی از شهلا حائری، داستان زندگی و برخورد اتفاقی دو زن به نامهای ندا و یاسمن است که فرصتی برای تغییر زندگی به آنها میدهد.
شنیدن کتاب صوتی بیخود و بیجهت با صدای زیبای خود نویسنده، شهلا حائری، تجربهای بینظیر به ما هدیه میدهد.
دربارهی کتاب صوتی بیخود و بیجهت
بیخود و بیجهت اولین رمان شهلا حائری است که خیلی زود به چاپهای بعدی رسید. او در کتاب صوتی بیخود و بیجهت حکایت برخورد دو زن از ایران و فرانسه را روایت میکند. ندا همواره در ایران زندگی کرده و یاسمن سالهای بسیاری را در فرانسه گذرانده است. حالا که یاسمن برای پیدا کردن گمشدهاش به ایران سفر کرده است، با ندا آشنا میشود. آشنایی ندا و یاسمن فرصتی به هردویشان میدهد تا زندگی خود را دقیقتر ببینند و زاویههای پنهانش را کاوش کنند. ندا ناخواسته وارد ماجرا و زندگی یاسمن میشود و این اتفاق برای او مانند فرصتی است تا وجود خودش را در یاسمن ببیند. شخصیتهای کتاب بیخود و بیجهت، هر کدام رازها و ناگفتههای خود را دارند که کمکم بر خواننده آشکار میشود.
کتاب صوتی بیخود و بیجهت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از مطالعه رمانهای ایرانی لذت میبرید، بیخود و بیجهت یک انتخاب خوب برای شما است. کتاب صوتی بیخود و بیجهت یک اثر عالی برای دوستداران کتابهایی است که به زندگی زنان میپردازد.
دربارهی شهلا حائری
شهلا حائری یکی از مترجمان برجستهی ایرانی که او را با ترجمهی کارهای اشمیت میشناسیم، استاد رشته انسان شناسی فرهنگی در دانشگاه بوستون آمریکا است. او همچنین مدیر برنامه مطالعات زنان در این دانشگاه است. حائری مطالعات گستردهای درباره دین، حقوق و پویاییهای هویت جنسی در جهان انجام داده است. از دیگر فعالیتهای پژوهشی او میتوان به پژوهشهای انسانشناختی خود در ایران، هند و پاکستان، مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد، مرکز پمبروک برای تدریس و تحقیق درباره زنان، در شورای پژوهش علوم اجتماعی و در سال ۱۹۹۶ در کالج سنت آنتونی در دانشگاه آکسفورد در سالهای متمادی اشاره کرد.
بخشی از کتاب صوتی بیخود و بیجهت
نگاهی به دوروبرش میاندازد، انگار پی چیزی میگردد. میترسم ساعت را بهانه کند و حرفهایش را ناتمام بگذارد. «یاسی جون چیزی مینوشی؟»
کمی مکث میکند، ابروهایش را بالا میاندازد. «چرا که نه؟ نیکی و پرسش؟»
از بوفه دو جام قدیمی پایهبلند برمیدارم و پر میکنم. با ظرافت پایهی جام را در دست میگیرد، تکان میدهد و جرعهای مینوشد. «راستش نمیدونم چرا بیخود و بیجهت این چیزها رو تعریف میکنم. شاید دلیلش این خونهست. (انگار که وردی را در هوا پخش میکند، با سرش به اشیای سالن اشاره میکند.) اینجا من رو یاد خونهی پدر و مادرم میندازه: ترمه و مردنگی و ظرفهای قدیمی و جام کهن... شاید برای اینه که راحت خاطراتم رو بازگو میکنم. شاید هم برای اینکه پس از مدتها برگشتم و خاطرات چهارنعل سدها رو شکستن. شاید هم واسه اینکه باهات احساس راحتی میکنم، حس میکنم درکم میکنی. (میخندد.) شاید هم بیخود و بیجهت.»
جرعهای دیگر مینوشد و روی صندلی گهوارهای مینشیند. ـ«خب چی میگفتیم؟ آره، از منیژه داشتم میگفتم.» کنارش روی مبل ولو میشوم.
«از رفتنش. ـ آره... به قول ننه، جونم واسهتون بگه. هیچ فکر کردی چه اصطلاح قشنگیه «جونم واسهتون بگه»، انگار که جانه که حرف میزنه، نه وجود ارادی و ظاهری. انگار که واژهها از عمیقترین قشر روح میآن. چه زبان زیبایی و حیف که ما دیگه نمیشنویم...»
زمان
۳ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۲۰۸٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۲۰۸٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
به نظرم هر نوشته ای خواننده ی خودش رو داره توی سبک و سلیقه ی من نبود ی جاهایی خیلی بی ربط کش دار بود و ی جاهایی که باید بیشتر توضیح میداد سریع ازش رد میشد خواننده با اینکه
تا جایی که هنوز دخترش پیدا نشده بود داستان جالبی بود در نوع خودش ، من توصیفات را تا حدی دوست دارم برای همین با سیر داستان همراه شدم اما اینکه یک دفعه دخترش ،به تنهایی مادرش را پیدا کند
با تشکر ازخانم شهلا حائری، نویسنده فوق العاده کتاب که اجرای عالی آنرا هم به عهده دارند ، همه پدیدآورندگان این کتاب شنیداری دوست داشتنی و طاقچه عزیز، نگارش و شخصیت پردازی در این کتاب فوق العاده است برای اینکه علت اش
عالی بود زیبا و دلنشین
خیلی حوصله سربر بود، مثل رمان های دهه ۶۰ بود. قلم ضعیف و توصیفات زیادی بیخود، موضوع داستان اصلا قابل لمس نبود
عبارت بی خود و بی جهت خیلی در این کتاب بی خود وبی جهت تکرار شده انگار نویسنده می ترسه اسم کتاب فراموش بشه و از یاد مخاطب بره کتاب پراز جملات و تصاویر شاعرانه است اما کاش گوینده کسی
داستان یه روال آروم داشت ولی اصلا حوصله سر بر نبود در طول داستان حس سردرگمی ، غم ، هیجان ، ناامیدی و خوشحالی شیرینی بهم هدیه کرد . درس هایی که در ورای داستان بیان شد واقعا ارزشمند بودن . از
عالی......!
کمی تلخ ،پر از جمله های لطیف و پر احساس و پایانی شیرین ممنون از طرح رایگان طاقچه که عصر پاییزیم را پر کرد
با عرض ادب و احترام خدمت نویسنده محترم این کتاب با اینکه حتما موضوع مورد نظر داستان که رابطه دوتا مادر با دخترهایشان را به چالش میکشید حتما نکته ای داشته که موضوع کتاب ایشان شده، اما از نظر من