کتاب پژوهش های یک سگ
معرفی کتاب پژوهش های یک سگ
کتاب پژوهش های یک سگ نوشتهٔ فرانتس کافکا همراه با دو نقد ادبی از آرون شوستر و راینر نگله با ترجمهٔ علی اصغر حداد و مهدی حبیب زاده است و انتشارات خوب آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب پژوهش های یک سگ
کتاب پژوهش های یک سگ داستانی کوتاه از فرانتس کافکا است که نخستین بار در سال ۱۹۳۱ به چاپ رسید. راوی این داستان سگی است که برخی از اتفاقات گذشتهٔ خود را به یاد میآورد و سعی میکند پاسخی برای سؤالهایش بیابد؛ سؤالهایی دربارهٔ زندگی و دنیا. مثلاً اینکه زمین، از کجا و چطوری غذای موجودات را به وجود میآورد؟
همچنین کتاب پژوهش های یک سگ حاوی دو مقاله از آرون شوستر و راینر نگله است که دربارهٔ این داستان کوتاه نوشته شدهاند:
داستان پژوهشهای یک سگ
روزه و روش: کافکا در مقام فیلسوف (آرون شوستر)
نمیخواهم بدانم که میدانم وارونگی جهل سقراطی در دانش سگها (راینر نِگِله)
خواندن کتاب پژوهش های یک سگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آثار ارزشمند کافکا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پژوهش های یک سگ
«زندگیام چقدر دگرگون شده و بااینهمه در اصل هیچ تغییری نکرده است! به گذشتهها که فکر میکنم، با به یاد آوردن روزهایی که در میان جماعت سگها زندگی میکردم، در تبوتاب آنان سهیم بودم و سگی در میان سگها به حساب میآمدم، با کمی دقت به این نتیجه میرسم که از آغاز اشکالی در کار بود، ناهمگونیای نامحسوس، بارقهای از یک احساس ناخوشایند که در بحبوحهٔ خطیرترین مراسم گروهی وجودم را در بر میگرفت. حتی گاهی در حلقهٔ آشنایان، نه، گاهی نه، بلکه اغلب، همینکه چشمم به یکی از همنوعان عزیز میافتاد، فقط یک نگاه، نگاهی چهبسا دیگرگونه، کافی بود که تا سرحد استیصال وحشتزده و درمانده شوم. در چنین مواقعی میکوشیدم به هر نحوی شده آرامش خود را حفظ کنم. دوستانی که موضوع را با آنان در میان میگذاشتم کمکم میکردند و دوباره روزهای آرامتری فرامیرسیدروزهایی نهچندان خالی از آنگونه تجربههای نامنتظر، ولی بهگونهای که میتوانستم با شکیبایی بیشتری بر خود هموارشان کنم، با شکیبایی بیشتری آنها را در روال زندگی بگنجانم. چهبسا از تکرار آن تجربهها اندوهگین و خسته میشدم، ولی بههرحال این امکان فراهم میآمد که در مقام سگی کمابیش سردمزاج، تودار، ترسو و حسابگر، اما رویهمرفته بیعیبونقص به زندگی ادامه بدهم. بهراستی بدون آن روزهای آرامتر که به تجدید قوا میگذشت، چگونه میتوانستم به سنوسال کنونی برسم، چگونه میتوانستم آرامش بیابم، با دلی آرام وحشتهای دوران جوانی را پیش چشم بیاورم و وحشتهای دوران پیری را تحمل کنم؟ چگونه میتوانستم طبیعت متأسفانه ناهنجار، یا بهعبارت محتاطانهتر، نهچندان بهنجار خود را بهدرستی دریابم و زندگی خود را مطابق با آن سامان بدهم؟ گوشهگیر، یکهوتنها، فقط سرگرم خردهپژوهشهای نومیدانهای که دل کندن از آنها برایم مقدور نیست. زندگیام اینگونه میگذرد. ولی درضمن همنوعان خود را همچنان از دور نظاره میکنم، اغلب از آنها اخباری به گوشم میرسد و خود نیز گاهی برای آنها پیغامی میفرستم. رفتارشان با من محترمانه است، شیوهای را که در زندگی پیش گرفتهام درک نمیکنند، ولی به سبب آن از من دلگیر نیستند. حتی سگهای جوانی که گهگاه دورادور از کنارم میگذرند، نسلی نو که دوران کودکیشان را بهزحمت به یاد میآورم، سلامی آمیخته به احترام را از من دریغ نمیکنند.»
حجم
۱۲۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۱۲۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
قبلا یک جایی (فکر کنم توی برنامه کتاب باز) شنیده بودم که داستانهای کافکا در اصل طنز بودند و موقع خوندن برای دوستانش می خندیدند ولی در ترجمه های فارسی به طنز بودنشون توجهی نشده و با لحن جدی ترجمه