دانلود و خرید کتاب صندلی ها اوژن یونسکو ترجمه مهدی زمانیان
تصویر جلد کتاب صندلی ها

کتاب صندلی ها

معرفی کتاب صندلی ها

کتاب صندلی ها نوشتهٔ اوژن یونسکو و ترجمهٔ مهدی زمانیان است. نشر افکار این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این نمایشنامهٔ ابزورد در آوریل - ژوئن ۱۹۵۱ میلادی نوشته شده است.

درباره کتاب صندلی ها

کتاب صندلی ها نمایشنامه‌ای از اوژن یونسکو، نویسندهٔ نمایشنامه‌های مشهوری همچون آواز‌خوان طاس و درس است.

شخصیت‌های نمایشنامهٔ صندلی‌ها را یک پیرمرد ۹۵ساله، یک پیرزن ۹۴ساله، یک سخنران و عده‌ای بازیگر دیگر تشکیل می‌دهند. صحنهٔ نمایش نیز به‌شکل دیوارهای منحنی‌شکل با فرورفتگی در منتهی‌الیه صحنه توصیف شده است؛ البته نویسنده نکات دیگری را نیز دربارهٔ صحنه‌پردازی در شناسنامهٔ نمایشنامهٔ خود آورده است.

وقتی پرده بالا می‌رود، هوا نیمه‌تاریک است. پیرمرد روی کرسی ایستاده و از دریچهٔ سمت چپ به بیرون خم شده است. پیرزن چراغ گاز را روشن می‌کند. نوری سبزرنگ می‌تابد. پیرزن پیش می‌رود و آستین پیرمرد را می‌کشد. سپس گفت‌وگویی میان این دو کاراکتر رخ می‌دهد.

نمایشنامهٔ تک‌پرده‌ای صندلی‌ها را یک نمایشنامهٔ «ابزورد» و در سبک «فارس تراژیک» دانسته‌اند که برای اولین بار در سال ۱۹۵۲ به روی صحنه رفت.

زوج پیر نمایشنامه در انتظار آمدن میهمانانشان هستند. وقتی میهمان‌ها از راه می‌رسند، تماشاگران متوجه می‌شوند که آنها نامرئی هستند؛ با‌این‌حال زن و شوهر صندلی می‌آورند و آنها را درگیر گفتگو می‌کنند. آنها آنقدر صندلی می‌آورند که سرانجام تمام صحنه پر از صندلی می‌شود و به‌نظر می‌رسد جمعیت انبوهی در خانهٔ میزبان گرد آمده‌اند. گفتگوها و سخنانی که شخصیت‌ها به زبان می‌آورند، افزون‌بر سرگرم‌کردن مخاطب، مقصود اوژن یونسکو را نیز عیان می‌کنند.

خواندن کتاب صندلی ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اوژن یونسکو

اوژن یونسکو (Eugène Ionesco) در تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۰۹ به دنیا آمد. او نمایشنامه‌نویس و نویسندهٔ فرانسوی با اصلیت رومانیایی بود که در سال ۱۹۷۰ میلادی به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد. یونسکو را بارزترین نماینده تئاتر آوانگارد فرانسه می‌دانند.

از این نویسنده نمایشنامه‌های مشهور و مهمی در سراسر جهان باقی مانده است. صندلی‌ها ترجمهٔ احمد کامیابی مسککرگدن با ۶ ترجمهٔ متفاوت به‌ترتیب تاریخی از جلال آل احمد، پری صابری، مدیا کاشیگر، احمد کامیابی مسک، سحر داوری و محمد حیاتیشاه می‌میردمکبتعابر هواییآوازخوان طاسبداهه گوی آلما/ آمده یا چطور از شرش خلاص شویم؟درس ترجمهٔ داریوش مهرجویی و... .

بیشتر آثار این هنرمند به پارسی ترجمه شده و مترجمین آثار او اغلب از نویسندگان و هنرمندان مشهور ایرانی بوده‌اند. بهمن محصص نیز یکی دیگر از مترجمین آثار او بوده است.

مشهورترین نمایش‌نامهٔ یونسکو «کرگدن‌ها» یا «کرگدن» نام دارد. این نمایشنامه را نخستین بار جلال آل احمد ترجمه کرد. این نمایشنامه با نام «کرگدن» بارها در ایران روی صحنه رفته است. از نخستین اجراهای این اثر می‌توان به اجرای حمید سمندریان در سال ۱۳۵۰ و از تازه‌ترین اجراها نیز می‌توان به اجرای فرهاد آئیش در ۱۳۸۷ اشاره کرد.

فیلم مستندی نیز با نام کرگدن‌ها و ناکرگدن‌ها به کارگردانی محسن زمانی ساخته شده که به این نمایش و ارتباط یونسکو و ایدئولوژی آلمان نازی پرداخته است.

اوژن یونسکو ۲۸ مارس ۱۹۹۴ درگذشت.

بخش‌هایی از کتاب صندلی ها

«پیرمرد: (به بانوی دوست‌داشتنی): گوش‌های تو همیشه تیز بود... یادت می‌آید؟ دوست‌داشتنی من؟

پیرزن: (رو به عکاس، درحالی‌که به‌طور زننده و مضحکی دهن‌کجی می‌کند. وی باید در این صحنه هرچه بیشتر خودنمایی و جلب نظر کند. جوراب‌های کلفت و قرمزش را نشان دهد، دامن‌های متعددش را بالا بزند و زیردامن پر از سوراخش را نمایان کند. سینه‌های پلاسیده‌اش را به معرض نمایش گذارد. سپس درحالی‌که سرش را به عقب می‌اندازد، صداهای شهوت‌انگیز از خود درآورد و ضمن اینکه با پاهای ازهم‌گشوده و باسن به‌جلوداده ایستاده است، مثل فاحشه‌های کهنه‌کار بخندد. این‌طرز رفتار پیرزن می‌بایست با سایر حرکات قبلی و بعدی وی تفاوت داشته باشد، یعنی نمودار گوشه‌ای از روحیهٔ پیرزن باشد که تابه‌حال ظاهر نشده و پس از این صحنه نیز بلافاصله از میان می‌رود.) من دیگر برای آن کار پیر شده‌ام، تو این‌طور فکر نمی‌کنی؟

پیرمرد: (به بانوی دوست‌داشتنی. کاملاً رمانتیک): آن‌وقت‌ها که ما جوان بودیم، ماه سیاره‌ای جاندار بود. آه! بله، بله، اگر ما جرأتش را داشتیم. اما ما طفلی بیش نبودیم. میل داری آن روزهای طلایی از دست رفته را بازیابی؟... می‌توانیم به عقب برگردیم؟ می‌توانیم به عقب برگردیم؟ اوه! نه، نه! دیگر خیلی دیر شده است. زمان همچون قطاری از کنارمان گذشته و تنها رد چرخ‌هایش را روی پوست ما به‌جا گذاشته است. فکر می‌کنی جراحی پلاستیک می‌تواند معجزه کند؟ (به کلنل): من سربازم. تو هم همین‌طور. سربازها همیشه جوان‌اند. ژنرال‌ها همچون خدایان‌اند... (به بانوی دوست‌داشتنی): می‌بایست این‌طور باشد. اما افسوس که ما همه‌چیز را از دست داده‌ایم. عرض کنم که ما می‌توانستیم خیلی خوشبخت باشیم. شاید هم هنوز از زیر برف‌ها گل بروید.

پیرزن: (به عکاس): ای چاخان! پسرهٔ شیطان! آآه! که برای سن‌وسالم خیلی جوان مانده‌ام؟ تو یک کوچولوی پرحرارت از سرزمین‌های جنوب اروپا هستی، یک مرد واقعاً پرتحرک.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
میل داری آن روزهای طلایی از دست رفته را بازیابی؟... می‌توانیم به عقب برگردیم؟ می‌توانیم به عقب برگردیم؟ اوه! نه، نه! دیگر خیلی دیر شده است. زمان همچون قطاری از کنارمان گذشته و تنها رد چرخ‌هایش را روی پوست ما به‌جا گذاشته است.
ستایش جنیدی

حجم

۶۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

حجم

۶۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۷۰%
تومان