کتاب آهنگ افلاک
معرفی کتاب آهنگ افلاک
کتاب آهنگ افلاک؛ سفری در فضا و زمان نوشتهٔ کارل سیگن و ترجمهٔ احسان سنایی اردکانی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. هیچ کتاب نجومیای نیست که مانند این کتاب، ذرهای به شیوایی و گسترهٔ موضوعی آن نزدیک شده باشد. کارل سیگن یکی از مشهورترین برنامهسازان تلویزیون امریکا در حوزهٔ نجوم بود که به این وسیله، میلیونها نفر را به نجوم علاقهمند کرد.
درباره کتاب آهنگ افلاک
حدود نیم قرن از انتشار ویراست نخست کیهان میگذرد. در این برهه، جهان علم و ترویج علم رسماً افقهایی را پشت سر گذاشت که در آن هنگام به خیال هم درنمیآمد. گسترش رسانهٔ اینترنت و دسترسی همگانی به گجتهای هوشمند امروزه موقعیتی را خلق کرده که روزآمدترین اخبار علمی تلویزیون نیز هماینک در بهترین حالتْ اطلاعاتی تکمیلی را در اختیار مخاطب علاقهمند قرار میدهند. کتاب کیهان نیز که در ابتدا به عنوان تکملهای بر سریال تلویزیونی «کیهان: سیاحتی شخصی» به نویسندگی و اجرای کارل سیگن، استاد وقت اخترشناسی در دانشگاه کُرنل نیویورک، و به قلم او منتشر شد، حال با رشد کمّی و کیفی محتوای مستندهای علمی، طبیعتاً دیرزمانی است که از زیر سایهٔ همتای تلویزیونی خود خارج شده و به پیروی از ضوابط یک متن ادبی، حیاتی مستقل اختیار کرده است. این سرنوشت برای آثار کلاسیک داستانی یا فلسفی که هریک در زمینهای و سیاقی خلق میشوند اما به مرور زمان بر محتوای خودبسنده و بیزمانشان استوار میمانند قابل پیشبینی است، اما برای کتابی به قصد ترویج علم، که آنهم به معرفی یکی از منعطفترین و متحولشوندهترین علوم اهتمام دارد، اتفاق بعیدی بود.
سوای از وثوق و پیراستگی محتوای علمی کتاب که از تسلط نویسنده به عنوان یک اخترشناس حرفهای و دستاندرکار عملیات علمی شماری از مهمترین سفاین تاریخ کاوش منظومهٔ شمسی نتیجه میشود، اقبال بینظیر مخاطب عام از کیهان نیز جای تأمل دارد. این کتاب به مدت هفتاد هفتهٔ پیاپی در صدر فهرست کتابهای پرفروش نشریهٔ نیویورکتایمز جای داشت و تا هشت سال بعد و انتشار کتاب تاریخچهٔ مختصر زمان به قلم فیزیکدان نامدار بریتانیایی استیون هاوکینگ، عملاً پرمخاطبترین اثر ترویجی علم در جهان انگلیسیزبان به شمار میرفت. اگرچه تأثیر پخش همتای تلویزیونی کیهان را نیز نمیتوان بر این اقبال عمومی نادیده گرفت، اما فروش بالغ بر پنج میلیون جلد از آن تاکنون به متجاوز از بیست زبان، از کیفیات منحصربهفرد متن حاضر نیز حکایت دارد.
جایگاه منحصربهفرد کتاب و سریال کیهان در آثار ترویجی علم تنها به زبان شیوا و سبک ارائهٔ بهیادماندنی نویسنده محدود نمیشود، بلکه دستکم از دو زاویهٔ دیگر نیز قابل تبیین است: یکی احاطهٔ کمنظیر سیگن بر سیاق تاریخی و اجتماعی پیدایش نگرش علمی در جوامع پیشامدرن؛ و دیگری تلقی تکاملی او از معرفت علمی که آن را پاسخی افقگشا به نیازهای زمانه و کیفیتی از انسان بودنِ ما میداند.
سیگن با شرح کَشاف خود بر فرازهایی از تاریخ معرفت تجربی، سلسلهگامهای کوچکی را از پشت غبار ادوار نمایان میکند که هرکدام در بستری و جغرافیایی متفاوت راه به درک فعلی انسان از آسمان گشودهاند. و در همین اثناء، خود نیز با طرح گمانهزنیهایی راجع به مجهولات نجومی اوایل دههٔ ۱۹۸۰، سهم خود از این سلسلهگامها را در لابهلای سطور کتاب به بوتهٔ تاریخ میسپرَد تا خوانندهٔ امروزی اثر، شاهد کارآمدی آشکار روش علمی در برابر نگاه اساطیری و خرافی به امور باشد. مصداق این تلاش، فرض هماینک اثباتشده نویسنده در فصل چهارم کتاب است در توضیح دلیل گرمای نامتعارف سطح سیارهٔ زهره. وی این فرضیه را با الهام از یافتههای شماری از اقلیمشناسان دههٔ ۱۹۷۰ راجع به احتمال نقش اثر افسارگسیختهٔ گلخانهای بر افزایش دمای متوسط زمین، و در شرایطی مطرح ساخت که نه فقط این تشخیص در خصوص زمین هنوز در جامعهٔ علمی وقت چندان جدی گرفته نمیشد، بلکه تا دسترسی به نخستین تصاویر ماهوارهای از سطح زهره نیز هنوز پانزده سال فاصله بود. تأثیر این نگاه ذوابعاد بر نگارش کتاب حاضر را از جمله میتوان در دو فصل پایانی کتاب نیز مشاهده کرد که سیگن تحت تأثیر سایهٔ شوم نزاع هستهای ابرقدرتها در اوج جنگ سرد، جهل سیاسیون زمانه را به جهلی گستردهتر نسبت به سرشت و سرنوشت تمدن پیوند میزند.
سیگن در طول عمر حرفهای خود افزون بر ۶۰۰ مقالهٔ علمی و بیست کتاب منتشر کرد، سی سال به تدریس آکادمیک همت گماشت، و در طراحی و هدایت هفت مأموریت بینسیارهای نیز شرکت داشت. به این کارنامهٔ مُثمر همچنین بایستی نظارت بر طراحی و ساخت یادمان منحصربفردی از تمدن بشر در فضای بینستارهای را هم افزود: صفحهٔ طلایی وُییجر.
برخی از جملاتی که در رثای کتاب آهنگ افلاک گفتهاند:
«درخشان و چالشبرانگیز، از نقاط قوت کیهان تبارشناسی تاریخی معرفت و روش علمی امروز است. آنچه کتاب را به اثری واضحاً خواندنی بدل کرده، شوق و علاقهٔ دکتر سیگن، افزون بر بصیرت شاعرانه و مهارت ادبی اوست.»
کریستین ساینس مانیتور
«کارل سیگن از برجستهترین دانشمندان زمانهٔ ماست. او با ژرفکاوی گذشته، امروز و آیندهٔ علم، و مصاف با گسترهٔ سرسامآور کیهانی که در آن زیست میکنیم، در کار نوشتن نیز سنگتمام گذاشته است.»
اَسوشیتدپرس
«کارل سیگن، که جایزهٔ پولیتزر را نیز در کارنامهٔ خود دارد، کل این عالم مشعشع را در کتابی خارقالعاده جا داده. او علم و فلسفه را در متنی مملوء از شور شاعرانه درآمیخته. سیگن ذهن ما را در چارچوبی از کهکشانهای شکوهمند، با اعجاز بقای ما مبهوت میگذارد.»
کازموپولیتن
«سال گذشته (۱۹۸۰) شاهد پخش سریال فوقالعادهٔ کیهان از شبکهٔ PBS بودیم. این مجموعهبرنامهْ دهها میلیون نفر از بینندگانش را به تأمل در نه فقط شگفتیهای فضا، بلکه همینطور ژرفترین پرسشهای علمی راجع به ماهیت و خاستگاه جهان، حیات و بشریت واداشت. کتاب کارل سیگن، کیهان، صرفاً متن پیادهشدهٔ آن سریال نیست، بلکه روایتی است تمامعیار از مساعی بزرگ بشری در زمینهٔ علم، و عمدتاً پیرو یک توالی تاریخی. کیهان به خوانندهٔ خود امکان ژرفکاوی میدهد و کاری میکند که قلم ژول ورن و اچ. جی. ولز در مقابل آن کسالتبار به نظر آید.»
کریستین سنچری
«ظرف مدت تنها چند سال، سیگن به آقای علم بدل شده است؛ مروج نامآشنایی که میتواند مصالح و تاریخچهٔ حیات را به عظمت فضا و ابدیت بپیوندد. او با چنان ظرافت و انگیزهای این کار را میکند که لااقل در آن لحظهْ قانع میشوی که هیچچیز از این هیجانانگیزتر و مهمتر نیست.»
شیکاگو تریبون
«سیگن اخترشناسی است که یک چشمش به ستارههاست، چشم دیگرش به تاریخ، و چشم سوماش ــ در ذهن ــ به وضعیت آدمی. پشتکار و دانشوریاش عمیقاً جای تحسین دارد، و بعضاً ظرافت نثرش، و اغلب توانایی او در به حیرت آوردن ما در برابر عالَم و خویشتن.»
نیوزدِی
«یک اثر ترویجی زیبا با سهم نامتداولی از تخیل و بصیرت.»
سندیهگو یونیون
«سیگن دقیقاً میداند که چگونه خوانندهٔ عادی را وادارد تا به تخیل فروبرود و از اولین صفحه تا آخریناش مشتاق بماند. این شما و این کتاب کشّافی که به جذابترین سفرها خواهدتان برد؛ کتابی آموختنی، خوشخوان و چشمنواز. هر خوانندهٔ هوشمندی باید قصهٔ کیهانی سیگن را بخواند، نشان بگذارد، بیاموزد و هضم کند.»
جان بارکام ریویوز
«محشر. کندوکاو سیگن در انسانِ میان طبیعت، اقدامی خالی از خرافه و بدبینی است. چشماندازی سترگ.»
امریکن رَشنالیست
فصلهای کتاب از این قرار هستند:
فصل ۱: کرانههای اقیانوس کیهان
فصل ۲: صدایی در سمفونی کیهان
فصل ۳: آهنگ افلاک
فصل ۴: بهشت و دوزخ
فصل ۵: مرثیه بر سیارهٔ سرخ
فصل ۶: حکایات سیاحان
فصل ۷: ستون فقرات شب
فصل ۸: سفر در فضا و زمان
فصل ۹: زندگی ستارهها
فصل ۱۰: مرز ابدیت
فصل ۱۱: تداوم حافظه
فصل ۱۲: دایرهالمعارف کهکشانیکا
فصل ۱۳: سخنگوی زمین کیست؟
خواندن کتاب آهنگ افلاک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نجوم و کیهانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آهنگ افلاک
«زمین جای دوستداشتنی و کمابیش دنجی است. دگرگونیهایی دارد اما سلانهسلانه. میشود یک عمرِ تمام زیست و هرگز بلایی از طوفانْ خشنتر به چشم ندید. بیخود نیست که ما موجوداتی ازخودراضی شدهایم؛ تنآسا و بیاعتناء. اما به تاریخ طبیعت که نگاه میکنیم، سوابقْ مشهودند. چه بسیار سرزمینهایی که زیر و زبر شدهاند. حتی خود ما انسانها هم به تفاضل فنی تردیدآمیزی رسیدهایم که میتوانیم بلاهایی مختص خودمان ایجاد کنیم؛ خواه عمدی، خواه سهوی. در چشمانداز سیارههای دیگری که در آنها نیز رد پای گذشتهها حفظ شده، شواهد متعددی وجود دارد حاکی از وقوع فجایع عالمگیر. همهچیز بستگی دارد به وقت و زمان. واقعهای که در طول صد سال بعید به نظر میرسد، چه بسا در طول صد میلیون سال اجتنابناپذیر باشد. حتی بر روی همین زمین و در قرن خودمان هم وقایع طبیعی عجیبوغریبی رخ داده.
در ساعات ابتدایی بامداد سیام ژوئن ۱۹۰۸، در مرکز فلات سیبری، گوی آتشین عظیمی دیده شد که مثل برق از آسمان گذشت. وقتی به افق رسید، انفجار مهیبی رخ داد. تقریباً ۲۰۰۰ کیلومتر مربع از جنگل مجاور را با خاک یکسان کرد و هزاران درخت را هم به موجب برق شعلهای در موقعیت برخورد، خاکستر کرد. نتیجهاش آزادسازی یک موج شوکی گسترده در جو بود که دو دفعه زمین را دور زد. تا دو روزِ بعد آنچنان غباری جو زمین را فراگرفت که میشد دههزار کیلومتر آنسوتر هم زیر نور پَخشیدهٔ شبانه در خیابانهای لندن روزنامه خواند.
حکومت وقت روسیه، تحت زعامت تزار، اِبا داشت از اینکه خودش را به زحمت تحقیق و تفحص در اتفاقی چنین بیاهمیت بیاندازد که به هر جهت در جایی دورافتاده و در سکونتگاه اقوام عقبماندهٔ تونگوسی سیبری رخ داده بود. تازه ده سال بعد از وقوع انقلاب بود که یک گروه اکتشافی روانهٔ منطقه شد تا به بررسی محل حادثه و مصاحبه با شاهدانش بپردازد. اینها بخشی است از روایات شاهدان:
اول صبح که همه در چادرْ خواب بودند، وسط هوا منفجر شد و همه از جا پریدند. وقتی به زمین خورد، کل خانواده کوفتگی سطحی برداشتند اما آکولینا و ایوان بیهوش شدند. وقتی هشیاریشان را به دست آوردند، سروصدای زیادی میشنیدند و میدیدند که جنگل پیرامونشان میسوزد و بخش اعظم آن نابوده شده است.
موقع صبحونه بود که توی حیاط تجارتخونهٔ وانووارا وایساده بودم و نگاهم سمت شمال بود. تیشهم رو گرفته بودم بالا تا بند یه خمره رو سفت کنم که یکهو ... آسمون دو شقه شد و بالاسر جنگل، کل نیمهٔ شمالی آسمون انگار شعله کشید. اون لحظه چنان حرارتی رو حس کردم که انگار لباسم آتیش گرفته باشه. ... میخواستم درِش بیارم و بندازمش اونور اما همون لحظه آسمون غرید و صدای یه انفجار قوی اومد. همونجا توی حیاط حدود سه ساژن [~ ۶ متر] پرت شدم اونورتر و بیهوش شدم. زنم دوید بیرون و من رو برد داخل کلبه. بعد از انفجار، صدایی میاومد مث اینکه داره از آسمون سنگ میباره یا اینکه تفنگ شلیک میکنه. زمین میلرزید و وقتی افتادم، سرم رو پوشوندم چون به خودم میگفتم حالاست که سنگا بخورن تو سرم. همون لحظه که آسمون شکافت، یه باد داغ، انگار از توی لوله توپ، از سمت شمال به سمت کلبهها وزید و ردش رو روی زمین انداخت. ...»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۰ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب علمی منتشرشده در ۱۹۸۰ و یکی از پرفروش ترین ها تا حالا تازه خریدمش. فکر می کنم کتاب های علمی کمی باشند که پس از گذشت این همه سال و با این همه پیشرفت در علم و نجوم هم چنان
بسیار عالی