کتاب زمان اشتباه، مکان اشتباه
معرفی کتاب زمان اشتباه، مکان اشتباه
کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه نوشتهی جیلیان مک آلیستر یک رمان معمایی است. امروزه رمانهایی که فضایی معمایی و هیجانی دارند، محبوبترین رمانهای جهان محسوب میشوند و البته در میان رمانهایی که چنین فضایی دارند، گاه شاهد رمانهایی هستیم که بسیار خاص و قدرتمند هستند و قابل مقایسه با شاهکارهای داستانی جهان به نظر میآیند. رمان زمان اشتباه مکان اشتباه یکی از همین رمانهای جذاب و خاص است که توجه هر مخاطبی را به خود جلب میکند.
نشر نون این اثر را با ترجمه روناک احمدی آهنگر منتشر کرده است. نسخه الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید. برای آشنایی با شیوهی خرید کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه میتوانید راهنمای خرید و پرداخت آنلاین در بخش سوالات متداول را مطالعه کنید.
موضوع کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه چیست؟
کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه درباره مادری به نام جن است که در یک لحظه کاملا نرمال، وقتی منتظر پسر نوجوان خود است از پشت پنجره صحنه ای وحشتناک را مشاهده میکند. پسرش با مردی که اصلا او را نمیشناسد درگیر میشود و او را به قتل میرساند. اما نکته جذاب این است که برعکس روال معمول داستانها، برای حل معمای این قتل، داستان رو به عقب میرود و هر شب که جن میخوابد، موقع بیداری متوجه میشود یک روز به عقبتر رفته است و در واقع این عقب رفتن تا جایی ادامه پیدا میکند که مادر بتواند با شناسایی عوامل اصلی در ایجاد آن اتفاق، از آن جلوگیری کند.
درباره کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه اثر جیلیان مک آلیستر
این اثر هفتمین کتاب جیلیان مک آلیستر و آخرین اثر اوست و بهوضوح پختگی نویسندگی به نسبت دیگر کتابهای او، در این اثر دیده میشود. نکته خاص این اثر استفاده از تکنیک حلقههای زمانی در روایت است، اما این بازگشت زمان به عقب، برعکس بسیاری از کتابهای دیگر بهشکلی هوشمندانه اتفاق افتاده است. در واقع داستان زمان اشتباه مکان اشتباه از نقطه اوجش آغاز میشود و قتل اتفاق میافتد و بعد از آن مخاطبین به همراه مادر قاتل نوجوان داستان، هر بار به عقبتر میروند و در هر روز با لایهای جدید از زمینههای این اتفاق تلخ روبهرو میشوند. نویسنده با این شیوه روایت توانسته است بهخوبی نشان دهد که محیط و خانواده و رفتارهای آنها در کودکی فرد، تا چه اندازه میتوانند بر بروز جرمی که در نگاه اول کاملا اتفاقی به نظر میآید، موثر باشند. در نخستین روز جن، چاقو را از کیف فرزندش برمیدارد، اما وقتی که میخوابد و دو روز قبل از قتل از خواب بیدار میشود، متوجه میشود که هنوز نتوانسته است از این اتفاق جلوگیری کند و هر بار باید سراغ مسائل عمیقتر برای حل موضوع برود. این شیوه حل معکوس قتل و جلوگیری از آن، علاوهبر آنکه طرحی نو در رمان معمایی ایجاد کرده است، برای مخاطبین نیز جذابیتی ویژه دارد.
قدرت قلم نویسنده در پردازش شخصیتها و داستان و تطابق آن با نظریههای روانشناسی و ایحاد تعلیقهای هوشمندانه، گذشته از عمق خاص اثر، از نظر جذابیت نیز، این داستان را به داستانی باکیفیت تبدیل کرده است. داستانی که میتواند مخاطب را برای حل مسئله با خود تا پایان داستان همراه کند. نکته دیگر آن است که با وجود اینکه داستان زمان اشتباه مکان اشتباه در روالی مشخص پیش میرود اتفاقات بهگونهای چیده شدهاند که مخاطب نتواند بهراحتی اتفاقات را حدس بزند و همین موضوع باعث افزایش جذابیت این اثر شده است.
خرید و دانلود کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این اثر را با توجه به ویژگیهای طرح معما و موضوع جنایی، میتوان به علاقهمندان و مخاطبین ادبیات معمایی و جنایی پیشنهاد کرد. البته با توجه به وجود ظرفیتهای روانشناختی داستان و بررسی خاص زمینههای بروز جرم در انسان میشود گفت که این اثر برای تمام کسانی که به خواندن داستان و رمان علاقهمندند، مناسب است.
چرا باید این کتاب با ترجمه روناک احمدی آهنگر را بخوانیم؟
اگرچه معمولا هدف از خواندن کتابهای معمایی و هیجانی، ایجاد سرگرمی و لذت است، اما در مورد این کتاب، داستان متفاوت است، چراکه مخاطب با خواندن این اثر بهشکلی دقیق و تدریجی وارد گذشته و زمینههای بروز یک جرم توسط یک نوجوان میشود و همین نکته هم باعث افزایش آگاهی در مخاطب میشود و هم در خواننده تلنگری ایجاد میکند که در نحوه برخورد با کودکان و اعضای خانواده و تاثیر آن بر رفتار آینده آنان، حساسیت بیشتری داشته باشد.
درباره جیلیان مک آلیستر
جیلیان مک آلیستر، نویسنده مطرح بریتانیایی، سال ۱۹۵۸ به دنیا آمد. او پس از تحصیل در رشته زبان انگلیسی، به سراغ تحصیل در رشته حقوق رفت و سپس بهعنوان وکیل شروع به فعالیت در موسسههای حقوقی کرد. او بهشکل تفننی، در مواقع بیکاری داستان مینوشت اما خیلی زود متوجه شد که در نوشتن داستان استعدادی شگفتانگیز دارد. از جیلیان مک آلیستر، تا کنون ۷ رمان منتشر شده است و نکته جالب آن است که تمامی این رمانها، در لیست کتابهای پرفروش نیویورکتایمز قرار گرفتهاند و توسط نشریات و سایتهای مشهور معرفی کتاب، بارها بهعنوان کتاب برگزیده انتخاب شدهاند. از مهمترین افتخارات این نویسنده میتوان به قرار گرفتن در فهرست پایانی جایزه کتاب ملی اشاره کرد. کتابهای مک آلیستر به ۴۰ زبان مختلف ترجمه شدهاند و در کشورهای بسیاری در بین کتابهای پرفروش قرار گرفتهاند. ۷ رمان این مولف، همه چیز جز حقیقت، هر چیزی که شما میگویید، بدون سوال بیشتر، شواهد علیه شما، چگونه ناپدید شویم، آن شب و زمان اشتباه مکان اشتباه نام دارند.
ژانر کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه
اگرچه طبق ویژگیها و فضا و موضوع داستان که اتفاق افتادن یک قتل است، میتوان این اثر را یک اثر معمایی و جنایی دانست اما حقیقت آن است که تمرکز داستان بر بررسی ریشهای علت این اتفاق تلخ و تاثیر شرایط روانی و محیط بر وقوع جرم است و با نگاهی دقیق میتوان این اثر را در دسته رمانهای روانشناسانه نیز جا داد.
رده سنی رمان زمان اشتباه مکان اشتباه
کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه را بهصورت کلی میتوان بهعنوان یک رمان بزرگسال معرفی کرد، اما با توجه به اینکه وقوع یک قتل توسط یک نوجوان و ایجاد گره برای حل این معما، موضوع اصلی داستان است میتوان آن را برای جوانان مناسبتر دید، چراکه در دسته رمانهای ماجراجویی و معمایی قرار میگیرد و در کنار نگاه روانشناسانه، به تاثیر روان و وقایع کودکی در وقوع جرم میپردازد و هیجان بسیار زیادی دارد.
نظر افراد و مجلههای مشهور درباره زمان اشتباه مکان اشتباه
این رمان با توجه به شهرت و محبوبیت گستردهاش، توجه منتقدین و نشریات را به شکلی ویژه به خود جلب کرده است. آلیس فینی، نویسنده کتاب معروف سنگ کاغذ قیچی، این رمان را کتابی هوشمندانه و خلاقانه توصیف میکند و میگوید که زمانی که مطالعه این کتاب را شروع میکنید دیگر رها کردن آن غیرممکن است، برای همین بهتر است قبل از خواندن در مورد این موضوع به مخاطبین هشدار بدهیم.
لیسا جول، رماننویس مطرح و منتقد ادبیات داستانی، کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه را یک شاهکار میداند و آن را در لیست بهترین کتابهایی که خوانده است قرار میدهد و نشریه نیویورکتایمز در یادداشتی، این رمان را بهعنوان یک داستانپردازی فاخر معرفی میکند.
بخشی از متن کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه
حتماً کسی با شمارهٔ ۹۹۹ تماس گرفته، چون خیابان ناگهان پر از نور آبیرنگ میشود. جنیفر به تاد میگوید: «چی...» و همین یک کلمه واقعاً تمام منظورش را میرساند: چی شده؟ چرا؟ چه غلطی کردی؟
کِلی پسرش را رها میکند. رنگ صورتش از وحشت پریده است، اما چیزی نمیگوید. شوهرش همیشه همین است.
تاد به او یا پدرش نگاه نمیکند. بالاخره میگوید: «مامان.» بچهها همیشه اول سراغ مادرشان را میگیرند، اینطور نیست؟ جنیفر دستش را بهسوی او دراز میکند، اما نمیتواند از بدن مرد فاصله بگیرد. نمیتواند فشاری را که به زخمها وارد میکند متوقف کند. ممکن است اوضاع از این هم بدتر شود. دوباره میگوید: «مامان.» صدایش انگار چندتکه است. مثل زمینی خاکی که درست از وسط ترک خورده باشد. تاد لبش را گاز میگیرد و به آنسمت خیابان نگاه میکند.
«تاد.» خون مرد مثل آبی که از لبهٔ وان بیرون بزند، روی دستهای جنیفر به راه افتاده.
«مجبور بودم.» بالاخره دارد به او نگاه میکند.
صورت جنیفر از تعجب بیحس شده. کِلی سرش را پایین میاندازد. آستینهای ربدوشامبر خاکستریاش از خونی که روی دستهای تاد بوده سرخ شدهاند. کِلی، چنان آرام که جنیفر مطمئن نیست واقعاً صدای او را شنیده باشد، میگوید: «رفیق...»
تاد تکرار میکند: «مجبور بودم.» این بار با حرارت بیشتر. نفسش را بیرون میدهد. یک رشته بخار در هوای خیلی سرد پخش میشود. «چارهای نداشتم.» این بار با قاطعیت خاص دورهٔ نوجوانی جملهاش را میگوید. نور آبی ماشین پلیس نزدیکتر میشود. کِلی به تاد خیره شده، لبهایش که از سرما سفیدند، حرکت میکنند، شاید دارد بیصدا فحش میدهد.
جنیفر به تاد خیره میشود. پسرش، یک قاتل خشن، کسی که عاشق کامپیوتر و اعداد و ارقام است و هنوز هر سال شب کریسمس یک جفت پیژامهٔ مرتب تاشده پای تختش هدیه میگیرد.
کِلی در پیادهرو یک دور باطل میزند. دستهایش را میان موهایش برده. حتی یک بار به مرد نگاه نکرده، چشمهایش فقط روی تادند.
جنیفر سعی میکند جریان خون را از زخمهای زیر دستش متوقف کند. نمیتواند قربانی را رها کند. پلیسها آمدهاند، اما آمبولانس هنوز نه.
تاد به لرزه افتاده، از سرما یا وحشت معلوم نیست. جنیفر میپرسد: «این کیه؟» سؤالهای خیلی بیشتری در ذهنش دارد، اما تاد شانه بالا میاندازد و جوابی نمیدهد. جنیفر میخواهد به او نزدیکتر شود و جوابها را بهزور بیرون بکشد، اما نمیتواند.
کِلی آرام میگوید: «میخوان دستگیرت کنن.» یک مأمور پلیس دارد بهسمتشان میدود. «بهشون چیزی نگو، باشه؟ ما...»
جنیفر دوباره میگوید «این کیه؟» صدایش بیش از حد بلند است، در سکوت شب مثل یک فریاد شنیده میشود. در دلش از پلیس خواهش میکند که آهستهتر بیاید. لطفاً، کمی زمان بیشتر به ما بده.
تاد بهسمت او برمیگردد. «من...» و همین یک بار هم که شده توضیح بیشتری ندارد. هیچ زرنگبازیای در کار نیست. هیچی نیست. یک جملهٔ ناتمام که در هوای مرطوب اطرافشان معلق میماند. آخرین لحظهها بهسرعت سپری میشوند، لحظههایی که مشکل خانوادگی بینشان است.
حجم
۳۴۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۳۴۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
نظرات کاربران
{ 🔸🔸🔸🔸 مطالعه نسخه چاپی 🔸🔸🔸🔸 } فکر کنید شبی پسر هفده ساله تان دیر کرده ، نیمه شب گذشته و هنوز به خانه نیامده ، پشت پنجره انتظارش رو میکشید و ناگهان پیداش میشه اما داره به سمت مرد غریبه
👩🏻🚀🚀اگر به داستانهایی با سناریوهای "سفر در زمان" و "دنیاهای موازی" علاقهمندید، بدون شک این کتاب براتون جذاب خواهد بود! "زمان اشتباه، مکان اشتباه" داستانی به روایتِ مادریست که در یک شب کاملا عادی درحالیکه انتظارِ به خونه رسیدنِ پسرش رو
مثل کتابای دیگه نشر نون ترجمه خوبی داشت و اما داستان علاوه بر این که معمایی فوق العاده ای بود و هرلحظه آدمو شوکه میکرد، جملات خیلی قشنگی هم میونش داشت در کل عالی بود و فکر کنم دوباره بعد مدتی اروم
واقعا داستان جالب و فوق العاده ایی داره. اصلا قابل حدس نیست و تمام کتاب تا اخر هیجانش و حفظ میکنه. من بیشتر کتابای این نشر و خوندم ولی این یکی عالی ترین بود.
عااالیییییییییی.هر لحظه ازین کتاب سرشار از غافلگیریه..زیبایی داستان به کنار ..لحظه به لحظه ی خواندن این رمان به ذهن خلاق نویسنده فکر میکردم..یک لحظه هم نمیشه کتاب رو به زمین گذاشت..با اختلاف بهترین کتابی که تا حالا خواندم. به قدری توصیف
ایده داستان فوق العاده جذاب و جدید بود از اون نویسنده های کاربلد👌🏻👏🏻
من اینکتاب رو یک چهارشنبه ای، وقتی که ساعت ۴ صبح از خواب پریده بودم، خریدم و پنجشنبه ساعت ۳ بعدازظهر تمومش کردم. روند کتاب، نوع بازگویی داستان و ترجمه جوری پیش میره که کتاب رو نتونید زمین بگذارید و
هر چی فکر میکنم یادم نمیاد قبلا داستانی به این زیبایی خونده باشم. تجربه عجیبی بود. درحالی که تخیلی به نظر میرسید پیام هایی که به مخاطب میداد خیلی ناب و تاثیر گذار بود. اینکه چطور هر حرکتی که انجام
من نسخه چاپی این کتاب رو خوندم،و واقعا از اون دسته کتاب هایی هست که وقتی تموم میشه،تا مدت ها ذهنتون درگیرش خواهد بود👌کتاب واقعا داستان پردازی فوق العاده ای داره،روند کتاب هم کند نیست .
برای من خیلی جذاب بود تو دنیای جنیفر غرق شدم...