کتاب مورچه آرژانتینی
معرفی کتاب مورچه آرژانتینی
کتاب مورچه آرژانتینی نوشتهٔ ایتالو کالوینو و ترجمهٔ شهریار وقفیپور است و نشر قطره آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب مورچه آرژانتینی
کتاب مورچه آرژانتینی مجموع سه داستان نیمهبلند از ایتالو کالوینو است با نامهای «مورچهٔ آرژانتینی»، «مِهْدود» و «ناظر».
مورچه آرژانتینی داستان زن و شوهری است که به خانهٔ جدیدی نقل مکان میکنند که محل زندگی مورچههای آرژانتینی است. این مورچهها آنها را محاصره و زندگیشان را مختل میکنند.
داستان ناظر دربارهٔ شخصی به نام امریگو ارمه است که ناظر انتخاباتی است. یک روز که او میخواهد به حوزهٔ انتخاباتی برود ماجرای عجیبی برایش اتفاق میافتد.
و داستان مهدود هم دربارهٔ مردی است که به شهر جدیدی میرود تا شغل تازهای داشته باشد. این همه چیز جدید برای کسی که عاشق ثبات و سکون است، مورد عجیبی است.
خواندن کتاب مورچه آرژانتینی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای کالوینو پیشنهاد میکنیم.
درباره ایتالو کالوینو
ایتالو کالوینو در در کوبا به دنیا آمد؛ در پنجسالگی به ایتالیا رفت و بیشتر عمر خود را در این کشور سپری کرد. کالوینو در سال ۱۹۴۳ به نهضت مقاومت ایتالیا در جنگ جهانی دوم و بریگاد گاریبالدی، و پس از آن به حزب کمونیست ایتالیا پیوست. او در سال ۱۹۴۷ در رشته ادبیات از دانشگاه تورین فارغالتحصیل شد و سپس فعالیت حرفهای خود را در روزنامه محلی حزب کمونیست آغاز کرد. او در ادامه با مجلات کمونیستی متعددی همکاری کرد.
کالوینو در طول حیات ادبی خود در ژانرهای گوناگونی همچون داستان کوتاه، رمان، مقاله و رساله علمی قلم زده است. او را باید نویسندهای خلاق و نوآور دانست که داستانهایش مخاطب را به حیرت وا میدارد. از مجموعه داستانهای او میتوان به کوره راه لانه های عنکبوت، شوالیه ناموجود، ویکنت دوشقه، افسانههای ایتالیایی، بارون درختنشین، چه کسی در دریا مین کاشت؟، سوداگری در ساخت و ساز، مارکو والدو و .... اشاره کرد.
بخشی از کتاب مورچه آرژانتینی
«زمانی بود که به هیچچیز محل سگ نمیگذاشتم، یعنی از همان وقتی که آمدم در این شهر ساکن شوم. «ساکن شدن» اصطلاح نادرستی است. من بههیچوجه و مفهومی میل ندارم ساکن شوم، میخواهم همهچیز دوروبرم موقتی و در حرکت باشد، چراکه احساس میکنم فقط در این صورت میتوانم ثبات درونم را حفظ کنم، هرچند نمیتوانم دلیلی برایش پیدا کنم. خب، اینطوری بود که پس از کلی توصیه، مدیریت تحریریهٔ مجلهٔ پالایش بهم پیشنهاد شد، من هم آمدم اینجا و دنبال جایی گشتم که بروم توش زندگی کنم.
همانطور که احتمالاً همه میدانند، از نظر مرد جوانی که تازه از قطار پیاده شده، کل شهر یک ایستگاه بزرگ است: اهمیت ندارد چقدر آن تو بگردد، بههرحال خیابانها کثیفاند، گاراژها، انبارها، کافههایی که پیشخوان مسی دارند، کامیونهایی که دود بدبو را توی صورتش میفرستند، همان وقتی که دارد چمدانش را دستبهدست میکند، همان وقت که دستش متورم و کثیف شده است، لباس زیرش به بدنش چسبیده، رشتههای اعصابش دارد پاره میشود و هر چیز که میبیند اعصاب خردکن است. در یکی از خیابانها، یک اتاق مناسب مبله پیدا کردم. کنار در ساختمان دو دسته علامت دیده میشد، در طول یک رشته اعلانهای مربوط به قوطی کبریت و لانهٔ موش، و اطلاعاتی در مورد اجارهٔ اتاق که با خط بدی نوشته شده بود و مهر مالیات هم در یک گوشه چسبانده شده بود. وقتی ایستادم تا دوباره چمدان را دست به دست کنم، اعلانها را دیدم و رفتم توی ساختمان. در هر راه پله و هر پاگرد یک جفت خانم بودند که اتاقهایشان را کرایه میدادند.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه
نظرات کاربران
نپسندیدم. یک داستان خوب داستانیه که موضع گیری گل درشت به خصوص در مورد سیاست، نداشته باشه. این برای یک خواننده نکته سنج آزاردهنده ست و چنین توقعی از نویسندگان بزرگ نداره البته داستان های اول و دوم چنین نکته
قلم کالوینو را دوست دارم، ولی مترجم با ترجمهی بد خود و ناآشنایی با ادبیات فارسی، از کتاب یک سری جملات نامفهوم برجای گذاشته است. واقعا باید به حال ترجمه در کشورمان گریست. مترجمین قابل بسیار اندگاند و موسسات انتشاراتی
در قالب طنز بسیار کتاب جالب و کار آمدی بود تا حالا به موضوع مورچه چاق و مورچه روستایی فکر نکرده بودم ...اصلا مورچه آرژانتینی خودش یک فلسفه جدا و قابل بحث دارد و یا قسمتی از متن کتاب مورچه
افکار یک کمونیست حامی شوروی!