کتاب قطعات تفکر
معرفی کتاب قطعات تفکر
کتاب قطعات تفکر نوشتهٔ امیل سیوران و ترجمهٔ بهمن خلیقی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این مجموعه گزیدهای است از افوریسمهای امیل سیوران، نویسنده و متفکر رومانیالاصل که سالها در پاریس زندگی کرده و مهمترین آثار خود را به زبان فرانسوی نوشته است.
درباره کتاب قطعات تفکر
قطعات سیوران در پی تعرف موقعیتهای انسانیاند، ولی این تعاریف کامل نیستند. آنها، «محدود، ناقص و ناکافیاند». ابهام و ایجاز این قطعات آنها را به عصارهٔ شعر نزدیک میکند. لحن سیوران، همیشه شخصی و عاطفی است، حتی زمانی که از انتزاعیترین مسائل سخن میگوید.
ریشهٔ واژهٔ افوریسم یونانی است و به معنای «تعریف». تعریفِ یک چیز یا یک موقعیت برای فلاسفه و دانشمندان یونان به معنی بیان اصل (جوهر، ذات) آن چیز یا موقعیت به زبانی فشرده و با استفاده از حداقل کلمات بود. ایجاز خود، ذاتِ افوریسم یعنی تعریفِ «تعریف» است. تفاوت مهم و بسیار اساسی میان اکسیوم با ریشهٔ یونانی (که آن را به اصل بدیهی ترجمه کردهاند) و افوریسم در حوزهٔ کاربرد آنهاست. اکسیوم به موضوعاتی میپردازد که تعیینپذیری، وضوح و قطعیت خصوصیت اصلی آنهاست، در حالی که در مورد افوریسم این سه صفت تا حد زیادی غایب است. در یونان باستان، حوزهٔ کاربرد اکسیوم ریاضیات و منطق بود و افوریسم علوم تجربی. اقلیدس، ریاضیات را با اصلی به نام خودش پایه گذاشت و بقراط، یکی از اولین رسالههای پزشکی تاریخ را به شکل مجموعهای از افوریسم نوشت. بعدها، در تاریخ اروپا، افوریسم مختص به قلمرو دانشی شد که بیش از همه میبایست با غیاب این سه ویژگی ــ تعیینپذیری، وضوح و قطعیت ــ درگیر باشد: دانش طبیعت انسان و امور انسانی. پاسکال، مونتانی، روژفوکو، و سپس متفکرانی مانند نیچه و کیرکگارد، از افوریسم برای بیان نوع اندیشهای استفاده کردهاند که سعی میکند با آگاهی کامل از این ابهام بنیادین امور انسانی، بیندیشد. سیوران، از این نظر، ادامهدهندهٔ این سنت فلسفی است.
خواندن کتاب قطعات تفکر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قطعات تفکر
«قیاسهای صوری تلخی
۱. انسان، فاجعه ترشح میکند.
۲. شکاندیشیای که در از بین بردن سلامتمان نقشی نداشته باشد، ورزشی فکری بیش نیست.
۳. آیا میتوان به غیر از خویش و خدا، از چیز دیگری صادقانه سخن گفت؟
۴. اگر میخواهید بیماران روانی بیشتر شوند، اختلالات ذهنی تشدید گردد و در هر گوشهٔ شهر تیمارستانی ساخته شود دشنام را ممنوع کنید.
آن وقت به خواص رهاییبخش، کارکرد رواندرمانی آن و برتریاش بر تمام روشهای دیگر از قبیل روانکاوی، یوگا و کلیسا پی خواهید برد. به خصوص درخواهید یافت که اگر اکثر ما دیوانه یا جنایتکار نشدهایم، فقط به دلیل اثرات شگفتآور و امداد لحظهای آن بوده است.
۵. اگر حتی یکبار بیدلیل غمگین بودهای، تمام زندگیات، بیآنکه بدانی، این چنین بودهای.
۶. در میان روزها پرسه میزنم، همچون روسپیای در دنیایی که پیادهرو ندارد.
۷. اشکال فلسفه این است که بیش از حد قابل تحمل است.
۸. رنگپریدگی نشان میدهد بدن تا چه حد میتواند روان را بفهمد.
۹. برای نویسنده، نوشتن به زبانی دیگر، مثل این است که بخواهد با فرهنگ لغات نامهای عاشقانه بنویسد.
۱۰. چرا سلاح بر زمین بگذارم؟ من که همهٔ تضادها را نیازمودهام. من هنوز در انتظار بنبست جدیدی هستم.
۱۱. چقدر خودم را به آن پیرزن دیوانه نزدیک احساس میکنم که به دنبال زمان میدوید و میخواست تکهای زمان به چنگ آورد!
۱۲. عشقی که خاموش میشود، آزمون فلسفیای سخت و چنان غنی است که میتواند از یک سلمانی، رقیبی برای سقراط بسازد.
۱۳. اگر مغز دیوانهای را بفشاریم، مایعی که از آن خارج میشود، در مقایسه با زهری که بعضی از غمها ترشح میکنند، به شربت میماند.»
حجم
۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
از هر چیز فلسفی و بی مفهوم باشه دوست ندارم