کتاب تمدن و فرهنگ
معرفی کتاب تمدن و فرهنگ
کتاب تمدن و فرهنگ نوشتهٔ مرتضی مردیها است و نشر ثالث آن را منتشر کرده است. موضوع این کتابْ همگرایی فرهنگی جهان و تحول فرهنگی ایرانیان است.
درباره کتاب تمدن و فرهنگ
همگرایی فرهنگها در جهان معاصر واقعیتی است که به نظر میرسد نوعی همگرایی در باور به آن در حال تکوین است؛ حتی اگر تبیینی که از آن داده میشود و موضعی که در برابر آن گرفته میشود، متفاوت باشد. این همه سعی بلیغ در تبلیغ تنوع فرهنگی حاکی از این هم هست که چیزی در خطر قرار گرفته و باید مقابل آن مقاومت کرد. سخنانی که انحصارطلبی فرهنگی برخی ملتها و دولتها را سبب اصلی همگرایی فرهنگی معرفی میکند، مدافعان فراوان دارد و لابد کمبودی در ادبیات ناظر به آن احساس نمیشود. باری، فراتر از جدالهای ایدئولوژیک و جنگ سیاسی، این پرسش مهم است که از منظر علمی سبب چیست و چه نسبتی میان فرهنگ و سایر اضلاع زیست جمعی وجود دارد. چه نسبتی میان فرهنگ و تمدن وجود دارد؟ در مورد اینکه فرهنگ بر توسعه تأثیر دارد، سخنان زیادی گفته و کتابهای فراوانی تألیف شده است. قصد ما بررسی وجه دیگر این تأثیر است: اینکه تا چه حد و چگونه توسعهٔ اقتصادی و شهری بر اوضاع فرهنگی اثر میگذارد.
کتاب تمدن و فرهنگ برای پاسخ به این پرسشها در ابتدا به تمهیداتی میپردازد که از جنس فلسفهٔ علوم انسانی است و میکوشد چارچوب نظری بحث را تقویت نماید و برای وجوه مفهومی آن محملی فراهم کند: اینکه تحلیل لغوی و مفهومی تا چه پایه مددکار فهم بهتر است، اینکه دو رویکرد به واژهٔ فرهنگ چه تفاوتی در بحث «نقش فرهنگ» ایجاد میکند، اینکه چرا روش تحلیلی ما را به سراغ اَشکال ابتدایی فرهنگ میبرد، اینکه تعلیل و تحلیل یا تبیین علّی فرهنگ و نیز تبیین علّی به طور کلی، با چه پیچیدگیهایی روبهروست، اینکه سرشت انسان چه نقشی در این بحث دارد و مواردی از این دست. در فصل دوم، دربارهٔ موقعیت فرهنگ در زدوخورد علّی با عوامل دیگر بحث میشود و نقش روح ملل، جغرافیای فرهنگی، اختراع ابزارهای نرم، محیط، کارکرد فرهنگ و علتکاوی فرهنگ بدوی بررسی میشود. این پرسش نظری طرح میشود که چه نسبتی میان فرهنگ و واقعیتهای صُلب و سختافزاری زندگی وجود دارد؛ منظور این است که چه رابطهای میان اموری از قبیل محیط اطراف و کموکیف امکانات موجود در آن، با فرهنگ یا گرایشهای فرهنگی وجود دارد. به زبان سادهتر، از اموری ثابت همچون وضعیت آبوهوا و زمین (کوه، کویر، دشت و...) تا اموری متغیر همچون فضای زندگی (ایلی، روستایی و...)، امکانات شغلی و درآمدی، معماری، راه و حملونقل و نظایر اینها، عوامل محیطی چه تأثیری بر فرهنگ دارد. این تأثیر ابتدا در فصل دوم، از حیث محیط طبیعی و جغرافیایی در میان جوامع بدوی و پیشامدرن بررسی میشود. سپس در فصل سوم تأثیر عوامل محیط صناعی (شهر مدرن با امکاناتی از قبیل بزرگراه، خودرو، برج، پارک، بلوار، سینما، هایپرمارکت، فرهنگسرا و نظایر اینها) مطالعه میشود. در بارهٔ این ادعا که این گرایشهای فرهنگیاند که فضای شهری خاص (مثلاً در غرب) را از شهری دیگر (مثلاً در شرق) متفاوت میکنند، کاوش میشود.
پس از آنکه مقدمات نظری کافی برای جستوجوی چشماندازی برای پاسخ به این پرسش بنیادین فراهم شد، با اتکا به آن، در نیمهٔ دوم کتاب در مقام کاربست آن به دورهای خاص از تاریخ ایران میرسیم. در عصر پساجنگ، تغییرات مهمی در عرصهٔ توسعهٔ بنیادهای اقتصادی کشور و مدرنیزاسیون شهری، گسترش مشاغل و درآمدها، وفور امکانات تولیدی، وارداتی و... به وقوع پیوست. هم به شهادت دادههای مفصل و مختلف و هم مشاهدات روزمره و عرفی، همزمان شاهد تغییری جدی در فرهنگ و گرایشهای فرهنگی و سبک زندگی در بخشهای گستردهای از جمعیت ایران بودهایم. سؤال این است که علاوه بر اثرات متقابل تعاملی اینها بر یکدیگر، کدامیک از این دو تغییر نسبت به دیگری شأن علّی و ایجادی بیشتری داشته است و تا چه میزان میتوان شواهدی آورد بر اینکه تحولات و پیشرفتهای کالبدی، عامل و زمینهساز تحولات فکری و رفتاری شده است.
خواندن کتاب تمدن و فرهنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتههای جامعهشناسی و مدیریت فرهنگی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تمدن و فرهنگ
«زمانی نویسندهای در ابتدای یک کتاب عمومی فلسفه نوشت که اگر من هم در مقام توضیح این برآیم که کلمهٔ فلسفه در اصل از ترکیب دو واژهٔ فیلو و سوفیا درست شده و معنای آن دوستدار دانش است، خواننده حق دارد یقهٔ خود را پاره کند. اشارهٔ او به این مسئله بود که برخی سخنان مقدماتیِ زیاده از حد تکراری، میتواند ملالآور باشد. گمان میکنم اگر من هم بخواهم با این آغاز کنم که واژهٔ فرهنگ معانی گسترده و متنوعی دارد که عدد آن تا دهها یا حتی صدها ضبط شده است، خواننده ممکن است به همان ملالت دچار شود. با وجود این، گاه چارهٔ چندانی هم نیست. کلمهها و ترکیبهای پهلومندی که در یک متن (به ویژه متنی جدی و دارای موضوعی پرمناقشه) موقعیت محوری و کلیدی پیدا میکنند، حداقل محتاج اینند که نویسنده اشاره کند کدام معنای آنها را در نظر دارد؛ و نظر به اینکه گاهی اشتراک لفظ و اختلاط و ابهام معانی، از فهم دقیق راهزنی میکند، تفصیل بیشتر در این مورد، مددکار فهم بهتر است.
کتابهایی وجود دارند که در این باره فحص مبسوطی صورت دادهاند و ریشهشناسی و معانی مختلف و سیر کاربردهای واژهٔ «فرهنگ» را در زبان انگلیسی (یا دیگر زبانهای دارای ریشهٔ لاتینی، مثل آلمانی و فرانسه) و نیز در زبان فارسی کاویدهاند. فراوان اشاره شده است که فرهنگ از واژههای پرکاربردی است که تعاریف بسیاری برای آن ارائه شده و این به حدی است که تعریفِ آن را تعلیق به محال میکند. من از تکرار تعاریف در اینجا خودداری میکنم. اشارهام به آن صرفاً از این بابت است که یادآور شوم کلمهٔ مزبور بیش از برخی از همردیفانش دچار قبض و بسط و تحول و تکثر و نهایتاً ابهام و غلطاندازی معنایی بوده است و بر این مبنا، چنانچه در اینجا اشاراتی به برخی وجوه آن داشته باشیم، کاری موجه خواهد بود. ابهام معنایی واژهها محصور در کلماتی از قبیل فرهنگ نیست؛ هر چند در مواردی از این قبیل ممکن است تعریف و تحدید دشوارتر باشد. حتی واژههایی که به سادگی به شیء خاصی دلالت میکنند، میتوانند دچار یک نوسان خفیف معنایی باشند. زبان موجودی زنده است و معانی کلمهها و ترکیبها را نمیتوان یک بار برای همیشه به دام انداخت. این موضوع را در پینوشت خود بر ترجمهام از کتاب فایدهگرایی استوارت میل توضیح دادهام. اگر از این دشواری نتیجه بگیریم که باریکبینی و تنقیح بحث در این موارد کاری بیهوده است، نتیجهگیری نااندیشیدهای است. نیز به باور من تمام آن مکاتب فلسفی که میخواهند اندیشه را در زندان زبان محصور کنند و اولی را مولودی بسا معوج از دومی وابنمایانند، دچار افراطی وارونه شدهاند.
بسیاری از صاحبنظران ممکن است با استناد به ایدهٔ ویتگنشتاین در کتاب پژوهشهای فلسفی، بر این تأکید کنند که هر گونه تلاش ذهنی برای تحدید حدود (دیمارکیشن) معنایی یک واژه کاری بیثمر است، زیرا واژهها آیینهٔ واقعیات نیستند و تناظری میان کلمهها و چیزها در کار نیست، بلکه زبان پدیدهای زنده و جاری است و فهم معانی و مدلولها و کاربستش مهارتی است که صرفاً در ضمن کاربردهایش میتوان فراگرفت. این مقدار از ادعا که زبان اساساً چیز همواره رامی نیست و انواع جستوخیزهایش (ادبی همچون ایهام و جناس، یا غیرادبی همچون هممعنی و چندمعنی، در طول زمان همچون منقولات و در عرض جغرافیا همچون تعدد مدلولها در تنوع لهجات) میتواند کاربران را غافلگیر و مفاهمه را دچار دردسر کند، به نظر قابل دفاع میرسد. در واقع همین دغدغه هم بود که نسل اول فیلسوفان تحلیلی را متوجهٔ پدیدهٔ زبان کرد و باعث شد کسانی مثل راسل در پی تدوین منطقی برآیند که علایم آن مشکل کشسانی و چندلایگی زبان طبیعی را نداشته باشد و در نتیجهٔ کاربردش در بحثهای علمی و فلسفی، سوءتفاهم و «گفتگوی کرها» (بنا بر اصطلاح توماس کوهن) رخ ندهد. اما ادعایی بیش از این __ که ویتگنشتاین و به تبع او بسیاری دیگر کردهاند __ مبنی بر اینکه هر گونه تلاش تدقیقی نظری در این مورد نشدنی یا بیفایده است، سخنی گزاف به نظر میرسد. بسیاری از این تدقیقها اتفاقاً از روی تعدد و تنوع همان کاربردها گردهبرداری شده است. ما میدانیم که در فلان زبان، در برابر یک شیء یا رفتار، واژه یا واژههای خاصی جعل شده است. با مراجعه به کاربردها در میان مردم (یا همان کاربران زبان) متوجهٔ برخی نکات و ریزهکاریها، از جمله طیفهای ظرافتپردازانهٔ معنایی و زمینههای کاربردی مختلف برای یک واژه یا مفهوم میشویم. سپس برای ساماندهی بیشتر ذهنی و علمی نسبت به کاربرد آن واژهها و مفاهیم، به تدقیق و تنظیمشان میپردازیم. از جمله در ابتدای یک مقاله اظهار میکنیم که در آنجا واژهای را به چه معنایی به کار میبریم، از نسبت دادن چه معنایی به آن باید پرهیز کرد که ممکن است باعث سوءفهم شود و کدام معنا را اگر برای یک واژه در نظر بگیریم، گزارهٔ خاصی در بارهٔ آن درست خواهد بود؟ در حالی که با فرض معنایی دیگر برای آن، گزارهٔ مزبور غلط، بیمعنا یا مفیدِ معنای دیگری میشود.
در هر زبانی واژههایی در تداول عامه ساخته میشود که ممکن است با گرامر کهن آن زبان، یا با چیزی که ممکن است روح یک زبان دانسته شود، یا با سطوح فرهیخته یا معیار آن زبان مطابق نباشند؛ نیز ممکن است کلماتی معانی قدیم خود را به تدریج از دست داده باشند و معانی دیگری را برای اغلب مردم افاده کنند که برخی آن را غلط رایج مینامند. کلماتی ممکن است به صرف شباهت آوایی، با کلمات دیگری اشتباه شوند و این اشتباه مصدر رواج گستردهٔ معانی غلط __ یا دستکم به کلی متفاوت از میراث آن زبان __ از آن کلمات شود.»
حجم
۳۲۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۰ صفحه
حجم
۳۲۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۰ صفحه
نظرات کاربران
عالی