کتاب منهای ایرانی
معرفی کتاب منهای ایرانی
کتاب منهای ایرانی نوشته محمدرضا تاجیک یک اثر انتقادی فلسفی درباره هستی شناسی ایرانی است. تاجیک معتقد است که امروز انسان و جامعهٔ ایرانی بیش و پیش از هر زمانی نیازمند درنگی انتقادی دربارهٔ چیستی اکنونِ خود است.
درباره کتاب منهای ایرانی
محمدرضا تاجیک معتقد است انسان ایرانی امروز از تفکر فلسفی انتقادی نسبت به هستی خود برخوردارد نیست و استعداد این که با دیدی انتقادی به هستی کنونی خود بنگرد را ندارد. او در این کتاب سوالی مطرح می کند. چرا انسان کنونی ایرانی همچون انسان فلسفی کانت، از استعداد هستیشناسی انتقادی خود، یعنی بررسی این که چگونه به آنچه هست تبدیل شده، برخوردار نیست؟ چرا انسان امروزی ایرانی بیشتر دارای تفکر اسفنجی است تا غربالی؟ و بر او چه گذشته که هیچگاه از خود نمیپرسد آنچه در زمان حال برای یک اندیشهٔ فلسفی معنادار است؟ چیست؟
تاجیک در طول این کتاب در دوازده فصل سعی کرده است به این پرسش بنیادی پاسخ دهد که خواندنش برای دوستداران فلسفه و هستیشناسی خالی از لطف نیست. برای نمونه یکی از دلایلی که تاجیک برای این خصلت ایرانی ها برشمرده این است که مردم ایرانی ادب و آداب نقادی را نمی دانند و یا نمیدانند که نقد پیوندی با اخلاق و حقیقت دارد و دلایل جالب و خواندنی دیگر
خواندن کتاب منهای ایرانی را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم؟
علاتقهمندان به مباحث هستیشناسی، فلسفه و جامعهشناسی را به خواندن این اثر دعوت میکنیم.
درباره محمدرضا تاجیک
محمدرضا تاجیک، نویسنده و مترجم اصلاحطلب ایرانی و استراتژیست ارشد و معاون سابق آموزشی وزارت اطلاعات است. او استاد جنگ روانی و امنیت نرم، تحلیل و ساختارپردازی اطلاعاتی در دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی است.
تاجیک دکترای «تحلیل گفتمان در سیاست» را از دانشگاه اسکس انگلستان دریافت کرده و از سال ۱۳۷۴ در دانشگاه شهید بهشتی تدریس میکند.
مدیریت بحران، جامعه امن، دهه سو؛ تخمینها و تدوینها، پسامارکسیسم و صدای پای آینده از آثار منتشر شده محمدرضا تاجیکاند.
بخشی از کتاب منهای ایرانی
سبب سوم در بیان و زبان برخی این است که ایرانیان هرگز نکوشیدهاند تا خود را ابداع کنند. عطشی برای «نامن» _ که هر لحظه آنان را به تصویرهایی برمیگرداند که زندهتر از خود زندگیاند، که همواره ناپایدار و فرار است» _ منی که خود را شورمندانه به قلب اشیا میافکند و از محبوس ساختن خویشتن در یک نظم کلی و ثابت و راکد، دچار ملال و رخوت و شومی میشود _ نداشتهاند. در میانهٔ سیالیت شفاف چیزها خانه نکرده و نمیکنند. از این رو، تنها در چشم و رخ و خد و زلف و خال و خم ابرو و پیچش دگر خود کژی و ناراستی میدیدهاند، و هیچ نقدی را بر خود برنمیتابیدهاند. بدیهی است که نقد اینان بهجای آنکه از گلشن بیاید از گلخن میآید.
فوکو میگوید نقد این نیست که ایراد بگیریم، بلکه نقد ایجاد شک و شبهه در پایههای اصول قطعی است که ما قبول داریم. اما در مشرب و مکتب انتقادی این بسیار ایرانیان که خود را در منزلت و موضع «من استعلایی» و «دانای کل» میبینند، قلم آن نقد و نقاد باید قلم شود که در اصول قطعی آنان تردید روا میدارد. اینان حتی زمانی که عامیانه و به طنز و شوخطبعی و خندهزنی به نقد دیگران میپردازند، بساط «برتریجویی» و «تحقیر» ی را گستردهاند که به التذاذ ذهنی و روحی و روانی از جایگاه والاتری که برای خود متصور و متوقعند، میشود. در مدح و ستایش اغراقآمیزشان نیز ریشخند و طنز و تحقیری عظیم نهفته است. حکایت اینان، همچون حکایت «نودولتان» ی است که حافظ میگوید باید از خدا خواست که آنان را بر خر خود بنشاند، زیرا همواره در حال ناز کردن و فخر فروختن از غلام ترک و استر هستند.
بدیهی و طبیعی است که در میان آنان کسی تجربت آن دیگری نقاد دریدایی نداشته باشد که یک نظریه یا متن از طریق نقدش حیات مییابد، زیرا این نقاد (دیگری) کاملاً خارجی و بیرونی یک متن نیست. مسئولیت و وظیفهٔ او بازسازی معنای اثر نیست، بلکه بازسازی «قواعد و محدودیتهای گسترش آن «معنا» است؛ به عبارت دیگر، ناقد نظام یک متن را بازسازی میکند و نقد او یعنی برجسته کردن نقاط قوت یعنی دیگرگونه خواندن و دیدن و فهمیدن، یعنی مامایی و بازآفرینش متن و اثر. در این نوع نقد چیزی وجود دارد که مرتبط با فضیلت است.
حجم
۱۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
حجم
۱۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
نظرات کاربران
راستش ابتدا فکر کردم نویسنده، دکتر محمدرضا تاجیک (استاد تحلیل گفتمان) است و برای همین کتاب را خواندم. چند صفحه ابتدایی با این شبهه روبرو شدم که چطور ممکن است دکتر تاجیک چنین چیزهایی بنویسد؟ بدون روششناسی، بدون دیدگاه نظری
به نظرم مصداق از خود بیگانگی فرهنگی هست مقایسه ایران با غرب و اینکه چرا ما آنگونه نیستیم
نظری کاملا شخصی : من کتاب رو از قفسه جامعه شناسی برداشتم، عنوان جذاب بود و چند صفحه اول من رو جذب کرد. کتاب ۲۷۴ صفحه است که در حد ۳۰ صفحه مطلب مفید دارد. در این ۳۰ صفحه هم