کتاب نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران
معرفی کتاب نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران
کتاب نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران نوشته احمد سیف است و مجموعه گفتگوهایی است که نگاهی تحلیلی، کل نگرانه و ساختاری به اقتصاد ایران از مشروطه تا کنون دارد. این تحلیل برآمده از بینش دغدغهمند او نسبت به ایران است.
درباره کتاب نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران
نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران، اثری است که ساختار اقتصاد ایران را از مشروطه تا کنون بررسی میکند؛ احمد سیف با ارائە تحلیلی طبقاتی از ایران در عصر مشروطه بیماریهای اقتصاد ایران در قرن نوزدهم را برمیشمارد. علاوه بر این به نقش عواملی همچون استبداد و سرکوب سیاسی بر مالکیت و انباشت سرمایه میپردازد.
این کتاب اقتصاد در سالهای سلطنت رضاشاه را بررسی میکند و استدلال میکند که رضاشاه همان سیاست ناصرالدین شاه را ادامه داد و تجددطلبی حکومت او، پایدار نبود. او درباره سالهای صدارت مصدق میگوید و از چرایی و چگونگی واردات کاهش و صادرات غیرنفتی میگوید. در ادامه کتاب به مبحث سیاستهای تعدیل ساختاری و خصوصیسازی و اثرات سو آن میگوید. رابطه اقتصاد بازار و دموکراسی، علل پیدایش رکود تورمی، خصوصی سازی در ایران، سیاستهای ارزی کشور و سرنوشت برخی بنگاههای اقتصادی خصوصی شده از مباحث دیگری است که در این کتاب مطرح شده است.
کتاب نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نگاهی با دوربین به اقتصاد برای تمام علاقهمندان به مطالعات اقتصادی مفید و جذاب است.
درباره احمد سیف
احمد سیف ۶ دی ۱۳۲۴ در آمل متولد شد. او نویسنده و مترجم کتب و مقالات اقتصادی، سیاسی و تاریخی، اقتصاددان و استاد دانشگاه است.
احمد سیف در دو دانشگاه منچستر و گلاسکو تحصیل کرد و مدرک دکترای خود را دانشگاه ریدینگ دریافت کرد. او در حال حاضر در دانشگاه استافوردشر و دانشگاه رجنتس لندن استاد ارشد است و اقتصاد تدریس میکند. و در مرکز سیاستهای اقتصادی و عمومی دانشگاه کمبریج مقالات اقتصادی منتشر می کند. از میان آثار او میتوان به کتابهای اقتصاد ایران به روایت اسناد در قرن نوزدهم، درباره فئودالیسم ایران قبل از مشروطه، نقدی بر تاریخنگاران شوروی، مقدمهای بر اقتصاد سیاسی، در انکار خودکامگی، چند مقاله درباره علیاکبر دهخدا و تاریخ آشفته یا آشفتهنگاری تاریخی اشاره کرد.
احمد سیف همچنین کتابهای جهانی کردن فقر و فلاکت:استراتژی تعدیل ساختاری در عمل، تئوریهای توطئه، جهان پس از ۱۱ سپتامبر و دگردیسی قدرت: بحران سوسیالیسم یا بحران دولت؟ را به فارسی ترجمه کرده است.
بخشی از کتاب نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران
نه فقط اقتصاد ایران در آن سالها اقتصادی بود بهواقع ورشکسته و بیحال و بیرمق، بلکه از آن مهمتر نظام و اندیشه سیاسی و و ارزشگزاری ملی هم به گونهای بود که بیشتر مُبلّغ دلالی و دلالمسلکی بود و تولید را برنمیتابید. به نظر من، علت این امر نیز مثل بسیاری دیگر از مصائب و بیماریهای اجتماعی و اقتصادی ما به حاکمیت نظام خودکامه برمیگشت. در نظامی که قانونش قانونگریزی باشد، جان و مال همیشه در معرض تهاجم است و «معقولانه» است که مال هم عمدتاً «منقول» باشد تا در صورت نیاز بتوان آن را مخفی کرد و از دسترس عاملان استبداد مصون داشت. اگرچه تردیدی نیست که عوامل خارجی نیز در توسعهنیافتگی اقتصادی جامعه ما بهقدر خویش مقصر بودند، ولی عامل اصلی و اساسی همین نظام سیاسی بود که به زیرساختهای اقتصادی اجازه شکوفایی نمیداد.
اقتصاد، چه در ایران و چه در هر جای دیگر، بدون تولید نمیتوانست (و نمیتواند) به شکوفایی برسد و این نیز مقولهای پیچیده نیست. مشکلات اقتصادی اگرچه جامعه را به فقر میبُرد، ولی در عین حال برای مستبدان حاکم هم این پیامد را داشت که دیگر نمیتوانستند ارگانهای حفظ حاکمیت خویش را آماده و گوش به زنگ نگاه دارند. از سویی، مردم بهاصطلاح جریتر شده بودند و از سوی دیگر، سرباز و ارتشی نبود یا امکانات کافی برای مقابله (در واقع سرکوب) وجود نداشت. اگرچه گاه میشنویم و میخوانیم که مشروطیت پس از به چوب بستن تاجران قند آغاز شد، ولی این روایت مسائل را زیادی ساده میکند. این بزرگواران آنگونه سخن میگویند که انگار نخستین بار بود که کسی را در ایران به چوب میبستند! اگر این راویت درست باشد، به چوب بستن تاجران قند از قتل ناجوانمردانه امیرکبیر مهمتر نبود، ولی قتل امیر را جامعه ایرانی ما برتافت و حتی اجازه داد قاتل او نزدیک به ۵۰ سال بر مملکت حکمرانی مطلق داشته باشد و بهواقع فعال مایشاء جان و مال مردم باشد.
پاسخ استبداد ناصرالدین شاهی به بحران اقتصادی نوعی برنامه «تعدیل اقتصادی» بود که به صورت «خصوصیسازی بدوی» و «استقراض خارجی» جلوه گر شد. از سویی، دولت به فروش زمینهای خالصه دست زد و از سوی دیگر، امینالسلطان که برای مدتی طولانی همهکاره آن حکومت بود از هر کسی که توانست مبلغی قرض گرفت و همین سیاست را به عصر مظفرالدین شاه نیز دنبال کرد. اینکه دقیقاً با آن منابع چه کردند به گفتار کنونی ما چندان مربوط نیست، ولی این نکته بدیهی را میتوان گفت که آن پولها برای بهبود وضعیت اقتصادی به مصرف نرسید. در نتیجه «خصوصیسازیِ» زمین به عصر ناصرالدین شاه و جانشینش، برای نخستین بار در تاریخ معاصر ایران طبقه زمینداری شکل گرفت که بر خلاف گذشته زمین را مثل هر متاع دیگر در بازار خریده بود و مالکیت یا تصرفش بر زمین دیگر مدیون «عطایای ملوکانه» نبود. قدرتهای استعماری هم در همه طول قرن کوشیدند «سیاستهای دروازه باز» را بر اقتصاد ایران تحمیل کنند. پیامد تداوم این سیاست نیز پدیدار شدن نوعی «بورژوازی تجارتی» بود که بهطور عمده به دلالی اشتغال داشت و در توزیع فراوردهها فعالیت میکرد. برای مثال، از انگلیس منسوجات وارد میکرد و در عوض، تریاک ایران را به چین میفرستاد یا به اروپا و امریکا قالی صادر میکرد.
حجم
۲۶۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۶۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب چاپ شده اش ۵۰ تومن هستش بعد قیمت نسخه ی الکترونیکی ۷۰ تومن!؟