کتاب جوان خام
معرفی کتاب جوان خام
کتاب جوان خام نوشتهٔ فیودور داستایفسکی و ترجمهٔ رضا رضایی است و انتشارات اختران آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب جوان خام
در رمان جوان خام روحی معصوم حضور دارد که احتمال تباهشدن را حس میکند و به تصادفیبودن و بیاهمیتبودن خود پی برده است. نفرتش از روح پاکی برمیخیزد که آگاهانه شرارت را در اندیشههایش نگه میدارد و در قلبش میپروراند و در رویاهای ناآرام و پنهانی اما گستاخانهاش عذاب میکشد. طبیعتا همه چیز را به قدرتش و منطقش و حتی مهمتر به خداوند مربوط میکند. اینها همه از خامی جامعه برمیخیزد.
رمان با اعتراف نوجوانی به داستان زندگی خودش و چگونگی تغییرش به فردی بالغ شروع میشود.
این داستان به حدی روان و بدون پیچیدگی نوشته شده که گویی واقعا فردی که هنوز به بیستسالگی نرسیده آن را نوشته است.
جوان خام سفر قهرمان داستان را در جستوجوی حقیقت به تصویر میکشد و سردرگمیهای او را به قلم میآورد. نکتهٔ جالب داستان گفتوگوهای قهرمان داستان با پدرش و شخصیتهای دیگر دربارهٔ موضوعاتی چون بیاعتقادی به خدا، ایمان، خودکشی، دربارهٔ ایدههای بزرگش، اشراف روس و اروپا و... است.
قهرمان درحقیقت، خاطراتش را مینویسد تا آدم بهتری شود.
خواندن کتاب جوان خام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را که کمتر شباهتی به آثار دیگر داستایفسکی دارد به طرفداران شاهکارهای این نویسندهٔ بزرگ پیشنهاد میکنیم تا با روح بزرگ او آشنا شوند.
درباره فیودور داستایفسکی
فیودار میخاییلوویچ فرزند دوم خانواده داستایفسکی در ۳۰ اکتبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۴۳ با درجهٔ افسری از دانشکدهٔ نظامی فارغالتحصیل شد و شغلی در ادارهٔ مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. اما در سال ۱۸۴۹ به جرم براندازی حکومت دستگیر شد. حکم اعدام او مشمول بخشش شد و در عوض او چهار سال در زندان سیبری زندانی بود و بعد از آن نیز با لباس سرباز ساده خدمت میکرد. شهرت او به خاطر رمانهایش: ابله، قمارباز، برادران کارامازوف و جنایت و مکافات است. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سوررئالیستها مانیفست خود را بر اساس نوشتههای داستایفسکی ارائه کردهاند. داستایفسکی در۵۹ سالگی در ۹ فوریه ۱۸۸۱ در سن پترزبورگ از دنیا رفت.
بخشی از کتاب جوان خام
«نمیتوانم از نوشتن داستان نخستین گامهایم در زندگی شخصی صرفنظر کنم، هرچند که بهآسانی میشد از این کار خودداری کرد... اما اطمینان دارم که اگر صد سال هم عمر کنم بار دیگر سرگذشتم را نخواهم نوشت. نهایت خودپرستی است که آدم بدون هیچ شرمی درباره خودش بنویسد. فقط بر این مبنا میتوانم خودم را تبرئه کنم که هدف من از نوشتن، با هدف دیگران، که جلب تحسین خوانندگان است، فرق دارد. ناگهان به فکرم رسید که صرفاً از روی انگیزه درونی هرچه طی این سال گذشته برایم پیش آمد کلمه به کلمه روی کاغذ بیاورم، چون بهشدت تحت تأثیر این پیشامدها قرار گرفتهام. فقط رویدادها را ثبت خواهم کرد و نهایت سعی را به خرج خواهم داد تا از هر گونه حاشیهپردازی و بهویژه از ظرایف ادبی بپرهیزم. نویسندگان حرفهای سیسال کتاب مینویسند اما سرانجام اصلا نمیتوانند بگویند اینهمه مدت برای چه نوشتهاند. من نویسنده حرفهای نیستم، و نمیخواهم باشم، و عرضهکردن نهفتهترین رازهای روحم و توصیف هنرمندانه احساساتم را در بازار ادبی قطعاً کار گستاخانه و حقیری تلقی میکنم. با این حال، با آزردگی پیشبینی میکنم که اجتناب از توصیف احساسات و اظهارنظر (چهبسا اظهارنظرهای پیشپاافتاده و مبتذل) کلا امکانپذیر نخواهد بود، لذا هر نوع کار ادبی خودبهخود مایه فساد است حتی اگر نویسنده صرفاً برای دل خودش بنویسد. اظهارنظرها ممکن است واقعاً پیشپاافتاده و مبتذل باشند چون چیزی که برای یک نفر باارزش است احتمال بسیار دارد که برای دیگران کلا بیارزش باشد. البته این موضوع مورد بحث ما نیست اما میتوان آن را یک مقدمه به حساب آورد. دیگر مطالبی شبیه این در کار نخواهد بود. حالا برویم سر اصل مطلب؛ و البته هیچ چیز دشوارتر از شروع بعضی کارها (شاید هر کاری) نیست.»
حجم
۷۱۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۶۹۰ صفحه
حجم
۷۱۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۶۹۰ صفحه
نظرات کاربران
چقد عالی که این کتاب رو به طاقچه آوردین ، زودتر از اینها باید اینکارو میکردین
برای خواندن این کتاب شک نکنید حتی به نظرم برای شروع مطالعه آثار داستایوفسکی مناسبه. به حجمش دقت نکنید فقط کافیه دست بگیرین بعدش این کتاب دست شما را میگیرد..
عالی عالی حتما شروع کنید :)