کتاب روانکاو
معرفی کتاب روانکاو
کتاب روانکاو و داستانهای دیگر مجموعهداستانی نوشتهٔ ماشادو د آسیس، نویسندهٔ برزیلی و ترجمهٔ عبدالله کوثری است و نشر ماهی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب روانکاو
روانکاو گزیدهٔ یک داستان بلند و یازده داستان کوتاه از ماشادو د آسیس است. «روانکاو» داستان بلندِ مجموعه، روایت روانکاوی ماهر است که جز به شغلش و خدمت به مردم نمیاندیشد. او به فکر آسیبشناسی روحیروانی همشهریانش میافتد و برای این کار تیمارستانی احداث میکند و نام آن را خانهٔ سبز میگذارد. روانکاو مدام رفتار مردم را مطالعه میکند و از میان آنها اشخاصی را برای مداوا به خانهٔ سبز میفرستد که خلاف اصول عقلانی عمل میکنند. نتایج تحقیقات او پس از مدتی مردم را متعجب و نگران میکند و باعث رخدادن اتفاقاتی در شهر میشود. این داستان زبانی طنز دارد.
نویسنده با کندوکاو در شخصیت و کردار قهرمانان داستانهای خود و با افشای روابط فاجعهبار میان اقشار گوناگون جامعه واقعیتی را که پشت لایهای از تظاهر و ریاکاری نهفته بود، پیش چشم ما مینهد.
داستانهای این مجموعه از این قرار هستند:
روانکاو
آینه
ترکه عدالت
پدر در برابر مادر
آخرین خواست
شب دریاسالار
تعطیلات
عشای نیمهشب
در نهانخانه دل
بازی حیوانات
بازوان آن زن
خواندن کتاب روانکاو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره ماشادو د آسیس
ژواکیم ماریا ماشادو د آسیس (۱۸۳۹ ـ ۱۹۰۸)، معروف به ماشادو، نویسندهٔ برزیلی، از نامدارترین نویسندگان قرن نوزدهم امریکای لاتین و از بهترین ایشان در همهٔ زمانهاست. اگر چنین نویسندهای در فرانسه یا انگلستان به دنیا آمده بود، آثارش بیگمان جایگاهی والا در ادبیات غرب مییافت. در قارهٔ امریکا او همتراز ملویل، هاوثورن و پو است. در ادبیات اسپانیاییزبان هیچکس به سبک صیقلخورده و نیز به اصالت او نخواهد رسید.
ماشادو مولاتویی از خانوادهای فقیر بود و در کودکی یتیم شد. زندگی را نخست با کارکردن در چاپخانه و آنگاه با روزنامهنگاری و سپس با نویسندگی میگذراند. در برزیل به شهرت و منزلت دست یافت و اولین رئیس آکادمی ادبیات این کشور شد و تا پایان عمر در این سمت برجا بود. او نُه رمان منتشر کرد که مشهورترین آنها گورنبشتهای برای برندهای کوچک (۱۸۸۱)، میراث کینکاس بوربا (۱۸۹۱)، دون کاسمورو (۱۸۹۹) و عیسو و یعقوب (۱۹۰۴) است.
علاوه بر این، ماشادو بیش از دویست داستان کوتاه نوشت که برخی از آنها در کتاب روانکاو گرد آمده است.
ماشادو در خلق طرحهای پیچیدهٔ روانی و آنچه مایهٔ آزار انسان است استادی بیبدیل بود. او دلبستهٔ شکسپیر بود که به گمان او «به زبان جان مینوشت». همچنین از داستانهای کتاب مقدس تأثیر بسیار گرفته بود. او را میتوان از جنبههای گوناگون پیشگام بورخس دانست، با این تفاوت که شکاکیت ماشادو آنچنان گزنده نیست و آمیخته با شفقت است.
بخشی از کتاب روانکاو
«وقایعنگاران شهر ایتاگوایی چنین آوردهاند که در روزگاران قدیم روانکاوی خوشاصل ونسب به نام سیمائو باکامارته۸ در این شهر زندگی میکرد که یکی از بزرگترین پزشکان در برزیل، پرتغال و اسپانیا بود. این پزشک عالیقدر زمانی دراز در پادوئا۹ و کوئیمبرا رحل اقامت افکند، و آنگاه که در سن سی وچهارسالگی عزم خود را دائر بر بازگشت به برزیل و زادگاهش ایتاگوایی اعلام کرد، پادشاه پرتغال بر آن شد که او را از این تصمیم منصرف کند. پس دو منصب به باکامارته پیشنهاد کرد تا از آن میان یکی را برگزیند و این دو عبارت بودند از ریاست دانشگاه کوئیمبرا و دیگر بازرس کل ادارات حکومتی. اما مرد دانشمند با ادب تمام این پیشنهاد را رد کرد و به اعلیحضرت چنین گفت: «علم تنها مقام و منصب من است و ایتاگوایی جهان من.»
باری، باکامارته در زادگاهش مسکن گزید و در عالم نظر و عمل خود را وقف علم پزشکی کرد. از معالجه به مطالعه روی میآورد و از مطالعه به معالجه، و با هر ادویهای فرضیهای همراه میکرد.
باکامارته در سن چهل سالگی با بیوهٔ قاضی سیاری ازدواج کرد. این بانو دونا اواریستا داکوستا اِ ماسکارنیاس نام داشت و نه زیبا بود و نه دلربا. یکی از عموهای باکامارته که مردی رکگو بود، از او پرسید چرا زن زیباتری انتخاب نکردی. جناب پزشک جواب داد که دونا اواریستا جهاز هاضمهای سالم، بینایی فوقالعاده و فشارخونی طبیعی دارد، عوارض هیچ مرض وخیمی در او دیده نشده و نتیجهٔ تجزیهٔ ادرارش هم منفی بوده. بنابراین، این خانم به احتمال فراوان فرزندانی سالم و خوشبنیه به شوهرش تقدیم میکرد. اگر دونا اواریستا، گذشته از فضایل روانی، اسباب صورتی داشت که نه تکتک زیبا بود و نه با هم جور میآمد، جناب پزشک خدا را به پاس این موهبت شکر میگفت، چراکه به این ترتیب دیگر گرفتار این وسوسه نمیشد که فعالیت علمیاش را بگذارد و غرق تأمل در جمال بیمثال همسرش بشود.»
حجم
۱۹۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۹۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
من برای آشنایی با نوع ترجمه عبدالله کوثری کتاب رو خوندم و به راستی که بی نظیر بود!غرق در ادبیات کتاب شدم.
ماشادوداسس نویسندهی برزیلی که آثارش خیلی شمارو یاد اتفاقاتی که برای دون کیشوت میافتاد میندازه. بستر داستانها موقعیتهای زندگی روزمره هست ولی طنز رو کاملا میشه حس کرد، غیر از داستان اول روانکاو بقیه در جمعهای کوچیک رخ میده و