دانلود و خرید کتاب درد سنگ میلنا آگوس ترجمه سارا عصاره
تصویر جلد کتاب درد سنگ

کتاب درد سنگ

نویسنده:میلنا آگوس
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب درد سنگ

کتاب درد سنگ نوشتهٔ میلنا آگوس و ترجمهٔ سارا عصاره است. نشر چشمه این اثر را روانهٔ بازار کرده است. این کتابْ سفری عمیق و غم‌انگیز به داستان یک زن است.

درباره کتاب درد سنگ

کتاب درد سنگ با بخش تحت‌عنوان «دربارهٔ برج بابل» آغاز شده است. این کتاب در ادامه از نویسنده گفته و سپس داستان را آغاز کرده است. این داستان در ۲۰ فصل نوشته شده است. در ابتدای کتاب نوشته شده است که «درد سنگ» برای همه پیش نمی‌آید، اما هر خانواده‌ای سنگ‌های خودشان را دارند؛ سنگ‌هایی که باید کشفشان کنند، تحملشان کنند و یاد بگیرند دوستشان داشته باشند! میلِنا آگوس، نویسندهٔ کتاب حاضر، نویسنده‌ای است که می‌نویسد؛ چون به نوشتن نیاز دارد. در تمام داستان‌هایش مشکل مشخصی است که نمی‌تواند برایش پاسخی سریع بیابد. خودِ شخصیت‌ها هستند که به‌سراغ او می‌روند و راه خود را در درون او می‌یابند و به او امکان‌های گوناگونِ پیش‌رفتن را نشان می‌دهند. او گفته آنچه همیشه تغییر می‌یابد، پایان است؛ همیشه غیرمنتظره و مفید.

داستان درد سنگ همانند یک واکاوی است؛ سفری عمیق و غم‌انگیز به داستان زنی که راوی با همهٔ وجود دوستش دارد و می‌خواهد از شناخت زن داستان به شناخت خودش برسد. داستان بیشتر در استان «ساردنیا» و به‌ویژه در شهر کالیاری و در نیمهٔ دوم قرن بیستم اتفاق می‌افتد، اما پیشینهٔ تاریخی آن به جنگ جهانی دوم، مهاجرت جنوبی‌ها به شمال ایتالیا، رونق اقتصادی و رفتن انسان به کرهٔ ماه اشاره دارد. شخصیت‌های داستان در دیالوگ‌هایشان از زبان ساردنیایی استفاده می‌کنند و این نشان‌دهندهٔ اصرار نویسنده برای زنده نگاه‌داشتن این زبان و فرهنگ است؛ به‌طوری‌که عنوان کتاب اصطلاحی است که ساردنیایی‌ها برای سنگ کلیه به کار می‌برند.

درد سنگ در سال ۲۰۰۶ فینالیست جایزهٔ استرگا و جایزهٔ کامپیلّو شد و در پی آن جوایز دیگری از جمله جایزهٔ اِلسا مورانته، فارنهایت رای رادیو ۳ و سانت مارینلا را کسب کرد. «نیکول گارسیا»، کارگردان فرانسوی در سال ۲۰۱۶ فیلمی بر اساس این رمان ساخت که جوایزی را از آن خود کرد و موفقیت‌هایی داشت؛ از جمله نامزدی جایزهٔ نخل طلایی جشنوارهٔ کن در همان سال.

خواندن کتاب درد سنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایتالیا و قالب داستان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره میلنا آگوس

میلنا آگوس در سال ۱۹۵۹ در شهر جنوای ایتالیا به دنیا آمد. والدینش اهل ساردنیا بودند. او در دبیرستان هنر و موسیقی «فویسو فویس» کالیاریْ ایتالیایی و تاریخ را تدریس کرده است. از این معلم و نویسنده ۷ کتاب منتشر شده است: کوسه (۲۰۰۵)، درد سنگ (۲۰۰۶)، علی دی بابو (۲۰۰۸)، کنتس ریکوتا (۲۰۰۹)، وارونه (۲۰۱۲)، سرزمین‌های موعود (۲۰۱۷)، روزگاری خیرخواه (۲۰۲۰).

گفته شده است که رمان‌های میلِنا آگوس بر شخصیت‌های زنانه‌ای استوار است که زندگی عاطفی متلاطمی دارند؛ هر چند به گفتهٔ خود نویسنده، آگاهانه به این ژانر نمی‌پردازد. مطالعهٔ دقیق آثار داستانی «آگوسیانا» که ایتالیایی‌ها او را به این نام می‌شناسند، اجازه می‌دهد تا نقاط مشترک آن‌ها را با آثار گراتزیا دلدا، برندهٔ جایزهٔ نوبل ۱۹۲۶ تشخیص دهیم. به‌گفتهٔ خود نویسنده، احساس قدردانی و ستایش عمیقی از هم‌شهری خود دارد و از نظر نگاه به زندگی و سرنوشت بشری خود را نزدیک به او احساس می‌کند.

آثار میلِنا آگوس به زبان‌های گوناگونی ترجمه شده‌اند. او با داستان «درد سنگ» به جهان معرفی شد.

بخشی از کتاب درد سنگ

«من که به دنیا آمدم، مادربزرگم بیش‌تر از شصت سال داشت. یادم است که در کودکی به نظرم خیلی زیبا بود و همیشه وقتی موهایش را شانه می‌کرد و گیس‌هایش را به همان مدل موهای قدیمی پشت‌سرش جمع می‌کرد دلم برایش می‌رفت؛ گیس‌هایی که هیچ‌وقت نه سفید شدند و نه تُنک. موها را از فرق سرش باز می‌کرد و بعد به شکل دو حلقه شینیون جمع می‌کرد. از آن‌جا که پدر و مادرم به خاطر موزیسین بودن همیشه در حال گشت‌وگذار در چهارگوشهٔ دنیا بودند، مادربزرگ می‌آمد مدرسه دنبالم و من همیشه از دیدن لبخند جوانش در میان مادر و پدرهای دیگر احساس غرور می‌کردم. مادربزرگم تمام‌وکمال متعلق به من بود، همان‌طور که پدرم تماماً متعلق به موسیقی و مادرم تماماً متعلق به پدرم.»

Anna
۱۴۰۳/۰۷/۰۲

کتابی بسیار گیرا با پایانی گیراتر. کوتاه و دلنشین. میتوانید فیلم فرانسوی اقتباسی از این کتاب را نیز تماشا کنید.

باید قبل از رفتن به جهنم با خدا حرف می‌زد و به‌اش می‌گفت که اگر خودش آدمی را یک جور خاصی آفریده، دیگر نباید انتظار داشته باشد طرف مثل آدم دیگری رفتار کند.
szahra
عشق اگر سرِ آمدن نداشته باشد، نه تخت‌خواب افاقه می‌کند نه حتی مهربانی و خوش‌رفتاری.
Mary gholami
در هر خانواده‌ای همیشه یکی هست که جور همه را می‌کشد تا تعادل بین نظم و بی‌نظمی حفظ شود تا دنیا از حرکت نایستد.
Mary gholami
واقعاً ما دربارهٔ دیگران چه می‌دانیم، حتی دربارهٔ آدم‌هایی که از همه به ما نزدیک‌ترند.
Parinaz
تمام عمر به‌اش گفته بودند انگار از سیارهٔ دیگری آمده است. به نظرش می‌آمد بالاخره با یکی از ساکنان سرزمین خودش روبه‌رو شده و این دقیقاً همان چیزی بود که در زندگی همیشه جای خالی‌اش را حس می‌کرد.
szahra
به نظر او پدربزرگ اتفاقاً مرد خوش‌اقبالی هم بود. می‌گفت مادربزرگ دیوانه نیست، بنده‌ای از بندگان خداوند است که خدا موقعی که حوصلهٔ خلقِ زن‌های معمول را نداشته او را خلق کرده. می‌گفت خداوند مادربزرگ را در لحظه‌ای پُرشور خلق کرده. مادربزرگ از ته دل می‌خندید و می‌گفت او هم دیوانه است و دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید.
szahra
عشق نه سن‌وسال می‌شناسد و نه چیزی جز خودش را.
szahra
تمام عمر به‌اش گفته بودند انگار از سیارهٔ دیگری آمده است. به نظرش می‌آمد بالاخره با یکی از ساکنان سرزمین خودش روبه‌رو شده و این دقیقاً همان چیزی بود که در زندگی همیشه جای خالی‌اش را حس می‌کرد.
Maryam
واقعاً ما دربارهٔ دیگران چه می‌دانیم، حتی دربارهٔ آدم‌هایی که از همه به ما نزدیک‌ترند.
Maryam
دلتنگی چیز غم‌انگیزی است، البته گاهی قدری هم مسرت‌انگیز.
Maryam

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۴۸,۵۰۰
۲۴,۲۵۰
۵۰%
تومان