کتاب چگونه مانند یک امپراطور فکر کنیم
معرفی کتاب چگونه مانند یک امپراطور فکر کنیم
کتاب چگونه مانند یک امپراطور فکر کنیم نوشتهٔ دونالد رابرتسون و ترجمهٔ مجتبی علی اکبر و سارا حسینی معینی است و بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه آن را منتشر کرده است. فلسفهٔ رواقی مارکوس اورلیوس در این کتاب ارائه شده است.
درباره کتاب چگونه مانند یک امپراطور فکر کنیم
تعریف خوشبختی، تاریخی به درازای ذهنآگاهی بشر دارد. شاید از همان زمان که آدمیان مرگآگاه شدند، کوتاهی زندگی و بیاعتباریِ آن، ایشان را برآن داشت که به تفکر دربارهٔ دغدغههای وجودی ـ مرگ، عشق، تنهایی، معنای زندگی، شادکامی و... بپردازند.
حکیمان باستان از بودا و کنفوسیوس و اپیکور گرفته تا فیلسوفانی چون سقراط و نیچه و شوپنهاور و نیز ادیبانی مانند سارتر و کامو و داستایفسکی و روانشناسان نام آشنایی چون فروید و آلبرت اِلیس و آرون بِک، هرکدام براساس جهانبینی و نگاهی که به طبیعت بشر و سرشت جهان داشتهاند، سعی در رمزگشایی معمای خوشبختی و چگونگی وصول به آن در این جهان گذرا داشتهاند.
در این میان، روایت رواندرمانگران قدری با بقیه متفاوت بوده است، ایشان بیشتر با تمرکز بر رنجهای ما همچون افسردگی، اضطراب و ترس، سعی داشتهاند راهکارهایی جهت درمان نیمرخ تاریک روانی ما بیابند، شاید اینگونه، نبودِ رنج، خود مایهٔ شادکامی شود.
کتاب چگونه مانند یک امپراطور فکر کنیم با تلفیقی از نظریات کهنِ فیلسوفان رواقی و روشهای درمانی رواندرمانگران شناختی همچون آلبرت اِلیس و خصوصاً آرون تمکین بِک، سعی در ارائهٔ نظرگاهی جدید در این عرصه کرده است. بهاختصار میتوان گفت که شاید هستهٔ مرکزی درمانهای CBT (رفتاردرمانی شناختی) و REBT (درمان عقلانی هیجانی) بر این منطق نظری استوار است که غالب عواطف و کنشهای انسان از ساختاری که از جهان در ذهن خود میسازد، متأثر است و انواع اختلالهای اضطراب و افسردگی بیشتر ریشه در گرایش به تفسیر منفی حوادث روزانه دارد. جالب اینجاست که این بصیرت در اندیشههای رواقیون کهن چون سنکا، اپیکتتوس هم به زبانی ساده و در عینحال صمیمی بیان شده است. در این کتاب، نویسنده که خود رواندرمانگر است، صرفاً به بیان تکنیکهای سرد و بیروح به منظور بالا بردن کیفیت زیست بسنده نکرده است، بلکه با ذکر داستان دلنشین یکی از بزرگترین فیلسوفان رواقی، مارکوس اورلیوس، تجربهٔ زیستن این مفاهیم و چگونگی استفادهٔ عملی از آنها را در زندگی روزمره روح بخشیده است.
این کتاب، کتابی بالینی است! یعنی میتوان هرشب، بخشی از آن را بدون نگرانی از تقدم و تأخرِ موضوعات، بارها و بارها خواند و هر بار طعم تجربهای جدید و تمرینی نو را چشید، و بسان فیلسوف داستان ما، تنها رسالت آدمی را که برخورد خردمندانه با حوادث است، تمرین و باز تمرین کرد.
خواندن کتاب چگونه مانند یک امپراطور فکر کنیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که به دنبال آرامش حقیقی همراه با درک فلسفی از زندگی هستند پیشنهاد میکنیم.
درباره دونالد رابرتسون
این رواندرمانگر و نویسندۀ اسکاتلندی ساکن کانادا به طور تخصصی در زمینۀ فلسفۀ رواقی و رواندرمانگری در قالب رفتاردرمانی شناختی فعالیت میکند. از جمله آثار او میتوان به رواقیگری و هنر شادمانهزیستن، تابآوری خویش را بنا کن و فلسفۀ رفتاردرمانی شناختی اشاره کرد. رابرتسون در پی یافتن سابقۀ تاریخی تلاش انسان در مقابله با اضطرابها و هیجانات زندگی روزمره است و در این راه از آخرین مطالعات و تحقیقات درمانهای هیجانی کمک جسته است.
بخشی از کتاب چگونه مانند یک امپراطور فکر کنیم
«چند سال پیش وقتی دخترم پاپی چهارساله بود، از من میخواست برایش قصه تعریف کنم. من که داستان کودکان بلد نبودم، هرچه به ذهنم میرسید برایش میبافتم: افسانههای یونان، داستانهایی دربارهٔ فیلسوفها و قهرمانها. یکی از قصههایی که بسیار دوست داشت دربارهٔ گِزِنُفون فیلسوف، مورخ و ژنرال یونانی بود. گزنفون شبی دیروقت در پسکوچهای میان دو ساختمان نزدیک بازار آتن قدم میزد. ناگهان غریبهای مرموز که در سایهای پنهان شده بود، با عصای چوبی راه او را سد کرد. گزنفون از درون تاریکی شنید: «میدانی اگر کسی بخواهد کالایی بخرد کجا باید برود؟» گزنفون پاسخ داد که نزدیک آگورا هستند، مرغوبترین بازارِ دنیا. آنجا میتوانستی هر چه دلت میخواهد بخری: جواهرات، غذا، لباس و چیزهای دیگر. غریبه لحظهای مکث کرد و بعد پرسید: «آن وقت اگر کسی بخواهد بیاموزد آدم خوبی شود، کجا باید برود؟» گزنفون بُهتش زد. نمیدانست چه جوابی به او بدهد. آن شخصِ مرموز از سایه قدم بیرون گذاشت و خودش را سقراط معرفی کرد. سقراط به او گفت که هر دو باید بکوشند تا کشف کنند که چگونه میشود انسانِ خوبی شد؛ زیرا این موضوع بسیار مهمتر از این است که بدانی کجا میشود کالا خرید. پس گزنفون همراه سقراط به راه افتاد و یکی از نزدیکترین دوستان و پیروان او شد.
به پاپی گفتم بیشتر مردم فکر میکنند چیزهای خوبِ زیادی در زندگی وجود دارد ـ مثل پول، غذا، لباس، خانه ـ و نیز چیزهای بدِ بسیار؛ اما سقراط گفت شاید همه اشتباه میکنند. او میخواست بداند آیا فقط یک چیزِ خوب وجود دارد و آیا آن چیز در درون ماست یا در دنیای بیرون؛ شاید چیزی شبیه خردمندی یا شجاعت؟ پاپی لحظهای با خود فکر کرد و بعد سری تکان داد و در کمال تعجب گفت: «این درست نیست، بابا!» حرفش مرا به خنده واداشت. سپس گفت: «دوباره آن داستان را برایم بگو.» زیرا میخواست بیشتر به آن فکر کند. از من پرسید که سقراط چگونه آنقدر عاقل بود و من راز خردمندیِ او را برایش بازگفتم: سقراط دربارهٔ مهمترین موضوعات زندگی سؤالات زیادی میپرسید و به پاسخها خوب فکر میکرد. این شد که برای پاپی مدام داستان میگفتم و او هم مدام سؤال میکرد. بعدها متوجه شدم که آن حکایتهای کوچکی که از سقراط برایش میگفتم نقش فراتری از داستانگوییِ صرف داشتند. داستانها او را ترغیب کردند تا به معنایِ خردمندانه زیستن بیندیشد.»
حجم
۳۱۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۳۱۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب درباره زندگی مارکوس اورلیوس یکی از امپراطور های رم باستان و یک فیلسوف رواقی هستش ،اول اینکه متن روان و ترجمه واقعا عالی داره و اینکه واقعا کتاب کاربردی هستش ، این کتاب میتونه براتون یه تراپی باشه و
👍👍👍
کتاب فوق العاده جذابی هست تلفیق فلسفه رواقی و روانشناسی اگر به فلسفه علاقه دارید خوندن این کتاب خالی از لطف نخواهد بود.
کتابی که شخصیت ادمو تغییر میده
کتابی عمیق با ترجمه استاد علی اکبر که بسیار ارزش مطالعه دارد