دانلود و خرید کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم) مارسل پروست ترجمه مهدی سحابی
تصویر جلد کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم)

کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم)

معرفی کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم)

کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم) نوشتهٔ مارسل پروست و ترجمهٔ مهدی سحابی است. نشر مرکز این رمان بزرگ و مشهور را روانهٔ بازار کرده است.

پس از چند چاپ جداگانه سرانجام همهٔ مجلدات کتاب «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» یک‌جا، هم‌زمان و به‌صورت مجموعه‌ای تفکیک‌ناپذیر منتشر شده است. تدارک انتشار این مجموعه فرصتی به‌دست داد تا متن اثر به‌طور کامل از جنبه‌های ویرایشی و فنی بازبینی و هماهنگ شود. خلاصه‌ای از داستان هر جلد، نمایه‌هایی از نام شخصیت‌ها و مکان‌ها به هر کدام از مجلدات افزوده شده است.

درباره کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم)

کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم) با نام فرعی «اسیر» که در سال ۱۹۲۳ منتشر شد، نخستین کتاب از مجلدات باقیمانده‌ٔ «در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته» است که پس از مرگ مارسل پروست به چاپ رسید. در ساختار کلی اثر عظیم پروست «اسیر» ادامهٔ سدوم و عموره است؛ همچنان که این مجلد خود ادامه‌ٔ طرف گرمانت بود. اینجا نیز سیروسلوک «راوی»، در ۲ جهان درونی و بیرونی، در طول و در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته ادامه دارد، اما این‌بار کل منظومه بر محور چهره‌ٔ «آلبرتین» می‌چرخد که می‌توان او را نمادی ۲گانه، هم از زندگی و هم از مرگ، دانست؛ اسیری که با همهٔ رامی و تن‌دادنش به تقدیر ماندن در قفس زرین‌خانهٔ «راوی»، همواره چون زمان گریزان و دست‌نیافتنی است.

در کتاب «اسیر» راوی دور از چشم همه در خانهٔ پدر و مادرش با «آلبرتین» زندگی می‌کند. مادر راوی از اقامت آلبرتین در خانه‌اش ناخرسند است. راوی دلبستهٔ آلبرتین نیست، اما حسادت مایهٔ ادامهٔ پیوندش با او می‌شود.

رمان «در جستجوی زمان ازدست‌رفته» نوشتهٔ مارسل پروست نویسندهٔ فرانسوی است. این رمان در ۷ جلد نوشته شده که هر کدام نامی مستقل دارند. این رمان، رکورد گینس طولانی‌ترین رمان تاریخ را در اختیار دارد و پروست آن را بین سال‌های ۱۹۰۸–۱۹۰۹ تا ۱۹۲۲ میلادی نوشته و میان سال‌های ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۷ میلادی منتشر کرده است. گذشته از خطوط کلی داستانی که این کتاب‌ها را به هم می‌پیوندد، هر کدام از ۷ جلد از بسیاری دیدگاه‌ها کامل و مستقلند؛ در واقع آنچه داستان نامیده می‌شود تنها رشته‌ای است برای به‌هم‌پیوستن لحظه‌هایی که هر کدام به تنهایی از مکان‌ها و شخصیت‌های اصلی کتابند. از همین روست که اغلب دربارهٔ این اثر گفته می‌شود که می‌توان آن را از هر صفحه‌ای که باشد، آغاز کرد.

این رمان چندان به تشریح کلاسیکِ یک «داستان» نمی‌پردازد؛ بلکه از ورای داستان اصلی به تحلیل ادبی، هنری، فلسفی و اجتماعی جامعهٔ فرانسه در اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم میلادی پرداخته است. این کتاب، بیشتر از آنکه حالت‌های بیرونی را توصیف کند، ژرفای درونی را می‌کاود. علت شهرت این رمان را ژرفا و گسترهٔ اندیشهٔ نویسنده و ظرافت و حساسیت هنر آن دانسته‌اند. به‌علاوه، نحوهٔ استفاده مارسل پروست از زبان فرانسه و جمله‌سازی او که شکلی نو در ادبیات فرانسه بود، آن را از سایر آثار ادبی هم‌زمانش متمایز می‌کند. بخش‌هایی از این رمان را می‌توان کاوشی درمورد نمادگرایی و مفاهیمی مانند فریب، حسادت و رنج دانست. این رمان حاوی بسیاری از جزئیات واقع‌گرایانه است، اما تمرکزی بر توسعهٔ یک طرح فشرده یا منسجم ندارد، درعوض رمانی با خصلت چندگانگی است. راوی این مجموعه‌رمان درون‌نگر و منفعل است و باعث ایجاد کنش از سوی دیگر شخصیت‌های اصلی هم نمی‌شوند.

نام ۷ جلد کتاب عبارتند از:

۱) طرف خانه سوان، ۱۲۹۲ (۱۹۱۳میلادی)

۲) در سایه دوشیزگان شکوفا، ۱۲۹۸ (۱۹۱۹میلادی)، برنده جایزه گنکور در همان سال

۳) طرف گرمانت، ۱۲۹۹–۱۳۰۰ (۱۹۲۰–۱۹۲۱میلادی)

۴) سدوم و عموره، ۱۳۰۰–۱۳۰۱ (۱۹۲۱–۱۹۲۲میلادی)

۵) اسیر، ۱۳۰۴ (پس از فوت ۱۹۲۵میلادی)

۶) آلبرتین گمشده (گریخته)، ۱۳۰۶ (پس از فوت ۱۹۲۷میلادی)

۷) زمان بازیافته، ۱۳۰۶ (پس از فوت ۱۹۲۷میلادی)

این کتاب را مهدی سحابی با عنوان «در جستجوی زمان از دست رفته» به فارسی برگردانده و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.

خواندن کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی فرانسه و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارسل پروست

مارسل پروست با نام کامل «والانتَن لویی ژرژ اوژن مارسل پروست» ۱۰ ژوئیهٔ ۱۸۷۱ به دنیا آمد. او نویسنده و مقاله‌نویسی فرانسوی بود که به‌دلیل نگارش اثر عظیمی با عنوان «در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته» یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان قلمداد می‌شود.

مارسل پروست در سال ۱۸۸۲ وارد مدرسهٔ کندروسه شد. در سال ۱۸۸۶ در شانزلیزه با «مری دو بنارداکی» دختر یک اشراف‌زادهٔ لهستانی آشنا شد که در رمان «در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته» یکی از الگوهای «ژیلبر سوان» بود. او در خلال سال‌های ۱۸۸۸–۹ در کندورسه به کلاس فلسفه رفت که دبیر آن «ماری آلفونس دارلو» بر تربیت فکری او اثر بسیار گذاشت، با نشریهٔ ادبی دبیرستان به نام «روو لیلاس» همکاری کرد و پایش به محافل اشرافی باز شد. مارسل پروست در ۱۵ ژوئیه ۱۸۸۹ دیپلم ادبی گرفت.

پروست در ماه نوامبر سال ۱۸۸۹ دورهٔ یک‌سالهٔ سربازی داوطلبانهٔ خود در هنگ ۷۶ پیاده اورلئان را آغاز کرد. سپس در دانشکدهٔ حقوق پاریس نام‌نویسی کرد. او در سال ۱۸۹۱ گذشته از دانشکدهٔ حقوق به‌طور نامرتب در کلاس‌های دانشکدهٔ علوم سیاسی و شرکت کرد. در سال ۱۸۹۲ فعالیت‌های ادبی جدی پروست آغاز شد و او همکاریش را با نشریهٔ «لو بانکه» شروع کرد. در این نشریه ۱۵ مقاله از پروست چاپ شد که بعدها در کتاب «خوشی‌ها و روزها» دوباره منتشر شد. او در ماه مارس سال ۱۸۹۵ لیسانس ادبیات خود را نیز دریافت کرد.

پروست در ژانویهٔ سال ۱۹۰۸ نگارش اثر عظیمش را آغاز کرد. سال ۱۹۰۹ او هرگونه رفت‌وآمد را کنار گذاشت و یک‌سره به نوشتن پرداخت. در سال ۱۹۱۲ بخش‌هایی از رمان «در جست‌وجوی زمان از‌دست‌رفته»در روزنامهٔ فیگارو چاپ شد. سال ۱۹۱۳ پس از شکست تلاش‌های بسیارش برای قبولاندن اثر به چند ناشر، سرانجام انتشارات برنار گراسه می‌پذیرد که این رمان را در ۳ جلد به خرج نویسنده چاپ کند.

پس از مرگ او، در سال ۱۹۲۳ «اسیر» در ۲ جلد، در سال ۱۹۲۵ «گریخته» در ۲ جلد، در سال ۱۹۲۷ «زمان بازیافته» در ۲ جلد، در سال ۱۹۵۲ رمان «ژان سنتوی» در ۲ جلد و در سال ۱۹۵۴ اثر ناتمام «ضد سنت‌بوو» به چاپ رسید. رمان «بی‌اعتنا» و «آلبرتین گمشده» از آثار او هستند.

آثار گوناگونی درمورد این نویسنده منتشر شده است: «پروست» مقاله ای از ساموئل بکت، «فضای پروستی» نوشتهٔ جورج پوله و ترجمهٔ وحید قسمتی، «بررسی شخصیت‌های رمان در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته» نوشتهٔ ژان ایوه تادیه و ترجمهٔ مهدی دوستی مهاجر.

مارسل پروست ۱۸ نوامبر ۱۹۲۲ درگذشت. او در گورستان پرلاشر در فرانسه قرار گرفته است.

او درجمله‌ای گفته است که: «فقط به یاری هنر می‌توانیم از خود بیرون آییم و بدانیم دیگران چگونه می‌بینند، این عالمی را که همان عالَم ما نیست و اگر هنر نبود چشم‌اندازهایش همانند آن‌هایی که در ماه هست برایمان ناشناخته می‌ماند. به یاری هنر، به‌جای آن که فقط یک جهان، جهان شخص خودمان را ببینیم، جهان‌های بسیار می‌بینیم و به تعداد هنرمندان نوآور جهان‌هایی در برابر ماست که هر یک با دیگری به اندازهٔ گردان در بی‌نهایت با هم متفاوتند.»

درباره مهدی سحابی

مهدی سحابی ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ در قزوین به دنیا آمد. او مترجم، نویسنده، روزنامه‌نگار، نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس ایرانی بود که بیشتر به‌خاطر ترجمهٔ مجموعهٔ «در جستجوی زمان از دست رفته» نوشتهٔ مارسل پروست شناخته شده است.

او به‌دلیل تسلط به ۳ زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نه‌تنها به فارسی برگرداند بلکه از فارسی به این ۳ زبان نیز ترجمه کرد. سحابی در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای صفحهٔ فرهنگی نقد فیلم می‌نوشت. او در سال ۱۳۵۱ به‌صورت پاره‌وقت به استخدام «کیهان» درآمد و پس از طی ۲-۳ ماه به‌صورت تمام‌وقت در آنجا مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۵۷ و بعد از ۶۴ روز اعتصاب مطبوعات به عضویت شورای سردبیری کیهان درآمد، ولی ۳ ماه بعد به‌همراه ۲۰ تن از اعضای تحریریه ناچار به ترک آنجا شد.

سحابی در این بین به عکاسی روی آورد و در سال ۱۳۵۸ به همراه چند تن از نویسندگان و همکارانش در کیهان، روزنامهٔ «کیهان آزاد» را به انتشار رساند که بعد از ۱۰ شماره تعطیل شد و پس از تعطیلی آن «انتشارات الفبا» را تأسیس کرد که ۶ شماره از ماهنامهٔ پیروزی را منتشر کردند. در سال ۱۳۵۹ با امضای مستعار «یونس جوان‌رودی» کتاب «تسخیر کیهان» منتشر شد که تحولات «کیهان» را شرح می‌داد.

سحابی پس از این به جز چند همکاری کوچک با چند نشریه به ترجمه، نقاشی و مجسمه‌سازی روی آورد. نخستین ترجمهٔ او کتابی نوشته «ماریو دمیکلی» به نام «نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک» در سال ۱۳۵۲ و بی‌گمان مهم‌ترین آن‌ها هم ترجمهٔ رمان عظیم مارسل پروست است. سحابی در سال ۱۳۶۶ و با ترجمه رمان «شرم» جایزه بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی را به‌دست آورد. او با نشریاتی مانند «صنعت حمل و نقل» و «پیام امروز» نیز همکاری داشت و در سال ۱۳۷۳ جلدهای مجموعه‌داستان «چشم دوم» از محمد محمدعلی را طراحی کرد.

مهدی سحابی ۱۸ آبان ۱۳۸۸ در پاریس درگذشت.

بخش‌هایی از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم)

«از همان اول صبح، با آن که هنوز رو به دیوار داشتم، بی‌آن‌که رنگ روشنایی روز را بالای پرده‌های بزرگ پنجره دیده باشم، می‌دانستم هوا چگونه است. این را از نخستین سروصداهای خیابان فهمیده بودم که یا رطوبت خفیف و گنگشان می‌کرد یا در خلأ پرطنین بامدادی باز، یخین و زلال، چون پیکانهایی می‌لرزیدند؛ از آوای حرکت نخستین تراموا شنیده بودم، که یا باران خفه می‌کردش یا به سوی لاجورد آسمان پر می‌کشید. و شاید حتی پیش از این صداها جریانی شتابان‌تر و نافذتر به خواب من رخنه می‌کرد و اندوهی در آن می‌پراکنید که از بارش برف خبر می‌داد، یا آدمکی را که گهگاه پدیدار می‌شد به خواندن چندان سرودهایی در ستایش خورشید وا می‌داشت که سرانجام منی که هنوز در خواب بودم امّا دیگر لبخند می‌زدم، و پلکهای بسته‌ام آماده روشنایی خیره‌کننده می‌شد، با آن سرودها به بیداری‌ای گیجی‌آور و موسیقایی می‌رسیدم. براستی هم در آن دوره دنیای بیرونِ خانه را بیشتر از درون اتاقم درمی‌یافتم. می‌دانم که بلوک تعریف کرده بود که شبها وقتی به دیدنم می‌آمد صدای گفت و گویی می‌شنید؛ چون مادرم در کومبره بود و بلوک هیچگاه کسی را در اتاقم نمی‌دید به این نتیجه رسید که من با خودم حرف می‌زنم. مدتها بعد وقتی شنید که در آن زمان آلبرتین با من زندگی می‌کرد و فهمید که من این را از همه پنهان کرده بودم گفت که تازه می‌فهمد به چه دلیل من در آن دوره زندگی‌ام هرگز دلم نمی‌خواست از خانه بیرون بروم. اشتباه می‌کرد. امّا عذرش کاملا پذیرفتنی بود، زیرا واقعیت با آن که ضروری است یکسره قابل پیش‌بینی نیست، وکسانی که نکته دقیقی را درباره زندگی آدم دیگری می‌شنوند بیدرنگ از آن نتیجه‌هایی می‌گیرند که وجود ندارد و در آنچه تازه دریافته‌اند توجیه چیزهایی را می‌بینند که هیچ ربطی به آن ندارد.»

معرفی نویسنده
عکس مارسل پروست
مارسل پروست

مارسل پروست، نویسنده رمان مشهور در جستجوی زمان از دست رفته، یکی از مهم‌ترین نویسندگان فرانسوی قرن نوزدهم است. او برای نوشتن این اثر موفق شد تا رکورد طولانی‌ترین رمان گینس را از آن خود کند.

ناسارا
۱۴۰۱/۰۸/۲۹

یک نکته در مورد پروست هست که من به تازگی متوجه اون شدم. به واسطه شغلم ( معماری) چند روزی در حال تحقیق در مورد خانه-موزه های اشخاص در سراسر دنیا بودم که به موزه مارسل پروست برخوردم موزه های

- بیشتر
حس می‌کنیم همه عشق‌ها و همه چیزها بشتاب به سوی بِدرود روانند.
علی افشاری
خیلی از چیزهایی که بعدآ در آثار تولستوی بتفصیل و با زبان شکوفا بیان می‌شود در آثار داستایفسکی به صورت فشرده، هنوز فشرده و عبوس، وجود دارد. در داستایفسکی همان مایه‌های آغازینی را می‌بینیم که در آثار استادان بدوی نقاشی تاریک و عبوس است و شاگردانشان آنها را روشن و ملایم می‌کنند».
rezai milad
و اگر زندگی در عشق‌هایمان تغییری پدید نیاورد خود بر آن خواهیم شد که چنین کنیم، یا دستکم چنین وانمود کنیم و از جدایی سخن بگوییم، بس که حس می‌کنیم همه عشق‌ها و همه چیزها بشتاب به سوی بِدرود روانند. می‌خواهیم اشک‌هایی را که بر می‌انگیزد بس پیش از فرارسیدنش از دیدگان بباریم.
rezai milad
دلبستگی‌های سیاسی هم چون دیگر دلبستگی‌هاست، دوامی ندارد. نسل‌های تازه‌ای می‌آیند که از آنها چیزی نمی‌فهمند؛ نسلی هم که این دلبستگی‌ها را داشت تغییر می‌کند، دلبستگی‌های سیاسی تازه‌ای می‌یابد که دقیقاً بر قبلی‌ها منطبق نیست و در نتیجه به بخشی از حذفی‌های گذشته اعاده حیثیت می‌کند، چه انگیزه حذف هم تغییر کرده است.
rezai milad

حجم

۵۲۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

حجم

۵۲۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

قیمت:
۸۷,۰۰۰
۴۳,۵۰۰
۵۰%
تومان