کتاب اول شخص مفرد
معرفی کتاب اول شخص مفرد
کتاب اول شخص مفرد، مجموعه داستانهای هاروکی موراکامی است. این کتاب با ترجمه محمدحسین واقف منتشر شده است. این کتاب شما را به دنیای داستانهای موراکامی میبرد.
درباره کتاب اول شخص مفرد
کتاب شامل هشت داستان است که جز داستان اولشخص مفرد همگی پیشتر همه در مجله ادبی بونگاکوکای منتشر شده بودند و چندتایی از آنها در مجلات نیویورکر و گرانتا به انگلیسی ترجمه شده بودند.
راوی همه هفت داستان این مجموعه اولشخص مفرد راوی کلاسیک موراکامی است. خاطرات جوانی، تأملات موسیقایی و عشق پُرشور به بیسبال تا داستانهای خوابمانند همه اینها کنار هم رابطهی ذهن ما و جهان بیرون را به چالش میکشد.
نثر موراکامی در این داستانها هم همان نثر خوشخوان و روان همیشگیای است که سعی دارد رها از پیچیدگیهای روانی به خواننده دنیایی تازه را معرفی کند که در آن تجربیات متفاوت را از سر گذرانده است.
خواندن کتاب اول شخص مفرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب اول شخص مفرد، تجربه جالبی برای تمام علاقهمندان به مطالعه آثار هاروکی موراکامی میسازد.
درباره هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی، نویسنده مشهور و پرفروش ژاپنی ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو، ژاپن به دنیا آمد. او برای رمانها و داستانهایش که به زبانهای بسیاری هم ترجمه شده و در سراسر دنیا خوانده میشوند، جوایز بسیاری مانند جایزه جهانی فانتزی، جایزه بینالمللی داستان کوتاه فرانک اوکانر، جایزه فرانتس کافکا و جایزه اورشلیم را از آن خود کرده است.
پدر و مادرش هر دو استادان ادبیات ژاپنی بودند و شاید همین مساله هم یکی از دلایل علاقهمندی او به ادبیات بود. او در دوران کودکی، مثل کوبوآبه، تحت تاثیر فرهنگ غربی و ادبیات روسیه بود و با خواندن آثار فرانتس کافکا، گوستاو فلوبر، چارلز دیکنز، کورت وونهگات، فیودور داستایوفسکی، ریچارد براتیگان و جک کرواک روزهایش را میگذراند.
از هاروکی موراکامی تا به حال کتابهای بسیاری منتشر و به فارسی ترجمه شدهاند، جنگل نروژی، به آواز باد گوش بسپار، تعقیب گوسفند وحشی، IQ۸۴ و کافکا در ساحل از جمله کتابهای محبوب او در زبان فارسی است.
بخشی از کتاب اول شخص مفرد
گفتم «گاهی از این جور اتفاقها تو زندگی آدم میافته. اتفاقهای غیرمنطقی مبهمی که عمیقاً آزاردهندهند. به گمونم نباید بهشون فکر کنیم، فقط باید چشمها رو ببندیم و ازشون رد شیم. انگار از زیر یه موج بزرگ رد میشیم.»
دوست جوانترم مدتی ساکت بود، به آن موج بزرگ میاندیشید. موجسوار مجربی بود. وقتی پای موجها به میان میآمد، مسائل جدی مهمی وجود داشت که باید لحاظشان میکرد. سرانجام به حرف آمد. «اما به چیزی فکر نکردن هم باید خیلی سخت باشه.»
«درسته. حتماً سخته.»
پیرمرد گفته بود تو این دنیا چیزی که ارزش به دست آوردن داشته باشه، آسون به دست نمیآد، با اعتقادی راسخ، انگار فیثاغورث قضیهاش را شرح میداد.
دوستم پرسید «دربارهی دایرههه که مرکزهای زیادی داره اما محیط نداره، هیچوقت به جوابی هم رسیدهای؟»
گفتم «سؤال خوبیه.» و آرام سرم را تکان دادم. رسیده بودم؟
در زندگی من، هر گاه اتفاقات آزاردهنده پیش میآیند (نمیگویم زیاد پیش میآیند، اما چندباری بوده)، همیشه به آن دایره برمیگردم؛ دایرهای با چند مرکز و بدون محیط. و مانند هجدهسالگیام روی آن نیمکت آلاچیق، چشمانم را میبندم و به ضربان قلبم گوش میدهم.
گاهی حس میکنم یک جورهایی میفهمم آن دایره چیست، اما فهم ژرفتر از من میگریزد. بارها و بارها این اتفاق افتاده. این دایره، به احتمال زیاد، نه دایرهای با شکل ملموس واقعی، بلکه دایرهای است که تنها در ذهن ما شکل میگیرد. وقتی از ته دل کسی را دوست داریم یا دلمان برای کسی میسوزد یا درکی آرمانگرایانه داریم از اینکه جهان باید چگونه باشد یا وقتی ایمان (یا چیزی شبیه به آن) را کشف میکنیم، آن وقت است که این دایره را مفروض میگیریم و در قلبمان آن را میپذیریم. گرچه مسلماً این چیزی بیش از تلاش مذبوحانهی من برای شرح و توضیح آن نیست.
مغز آدم برای فکر کردن به مسائل سخت آفریده شده است. برای کمک به رسیدن به لحظهی فهمیدن چیزی که اول کار نمیفهمیدی؛ لحظهای که خامهی زندگی آدم میشود. باقیاش ملالآور و بیارزش است. اینها را پیرمرد موجوگندمی به من گفته بود. در غروب ابری یکشنبهای اواخر پاییز، روی کوهی در کوبه، وقتی دستهگلی سرخ را در دست گرفته بودم. و حتی حالا هم، هر وقت اتفاق آزاردهندهای برایم میافتد، دوباره به آن دایرهی بهخصوص میاندیشم و به ملالآورها و بیارزشها. و خامهی بینظیری که لابد همان جاست، در ژرفای وجود من.
حجم
۱۱۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
حجم
۱۱۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
نظرات کاربران
برگ برندهی موراکامی در داستانهایش، نشاندادن و پرداختن به جزییات بدیهیای است که ما هم میبینیم اما به آنها توجه نمیکنیم؛ چیزی که در این داستانها از آن لذت میبریم همین جزییات است که کمکم داستان را میسازند. این جدای
کتاب متشکل از ۸ داستان کوتاه هستش که هر کدوم جالب و قشنگ بودند. توصیه میکنم بخونید.
جذبم نکرد
حیلی شیک و دوست داشتنی منکه دوسش داشتم. اصلا آثار موارکامی را خیلی می پسندم