دانلود و خرید کتاب شهرهای ناپیدا ایتالو کالوینو ترجمه بهمن رئیسی
تصویر جلد کتاب شهرهای ناپیدا

کتاب شهرهای ناپیدا

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شهرهای ناپیدا

کتاب الکترونیکی «شهرهای ناپیدا» نوشتهٔ ایتالو کالوینو با ترجمهٔ بهمن رئیسی در انتشارات کتاب خورشید چاپ شده است. در شهرهای ناپیدا از شهرهای عینی موجود و قابل مشاهده خبری نیست. تمام شهرهای آن خیالی هستند، نام زنی را بر هرکدام از آن‌ها گذاشتم. کتاب از فصل‌های کوتاهی تشکیل شده و هرفصل فرصت مناسبی است برای تفحص و تأمل در مسائلی که در مورد شهرها صادق است.

درباره کتاب شهرهای ناپیدا

از شهرها گفتن به تنهایی شاید کاری حوصله سر بر به نظر آید اما کالوینو برای این کتابش جامه‌ای دوخته که هم قامتِ نامِ سیاح خوش آوازه‌ٔ ونیزی، مارکوپولو است. داستان در حالی از زبانِ این جهانگرد روایت می‌شود که قوبلای خان، امپراطور مغول، بر سریر پادشاهی تکیه کرده و سعی می‌کند با اشارات و علایمِ نامفهومِ این مرد بیگانه، از چند و چون شهرهای امپراطوری‌اش با‌خبر شود.

در ابتدا امکان ارتباط کلامی میان قوبلای‌خان و مارکو وجود ندارد. مارکو با این زبان بیگانه آشنا نیست بنابراین بخش اعظم کتاب شامل تفکراتِ مارکو آمیخته به خاطراتش از این شهرهاست. از سوی دیگر مارکو حتم دارد تمام آنچه از شهرها می‌گوید برای خان بزرگ قابل درک نیست زیرا علائم و نشانه‌های او از شهرها می‌تواند برداشتی چند وجهی ارائه دهد و در این میان فضای خالی بین اشارات مارکو و درک قوبلای‌خان می‌تواند حقایق را از این رو به آن رو کند. و این همان جادوی موثر کتاب است که کالوینو با ردپای مارکو به تمام جهان کشانده است.

تقریباً تمام منتقدین بر روی جمله آخر کتاب تأکید کرده‌اند: «جستجو و توانایی تشخیص اینکه چه کسی و چه چیزی، در میان جهنم، جهنمی نیست، و اینکه آن را تداوم بخشید و برای آن جای باز کرد.» همگی کوشیده‌اند آن را به عنوان جمع‌بندی کتاب به حساب آورند و در آنها «درس اخلاقی قصه» را پیدا کنند. امّا برخلاف انتظار باید بگویم که این کتاب چندوجهی است و جمع‌بندی‌های متعددی دارد که می‌توان آنها را در تمام صفحات آن پیدا کرد، جملاتی که زیباتر و جالب‌تر از این نیز هستند. امّا مسلم آن است که این جمله بیخود و بی‌جهت نیز در آخر نیامده است.

کتاب شهرهای ناپیدا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به ادبیات ایتالیا و داستان‌های تصویرپردازانه و توصیفی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب شهرهای ناپیدا

شهرها و آرزو 

در مورد شهر دوروتئا به دو گونه می‌توان سخن گفت: یکی اینکه بگوییم شهری است با چهار برج آلومینیومی در کنار هفت دروازه، با پلی متحرک در مقابل هردروازه بر روی خندقی که آب آن به چهار نهر سبزفام می‌ریزد، از سراسر شهر می‌گذرد و آن را به نُه محله تقسیم می‌کند. هرمحله سیصد خانه و هفتصد دودکش دارد و از آنجا که دختران دم بخت یک محله با جوانان محله دیگر ازدواج می‌کنند، اقوام آنها محصولاتی را که فقط خود در اختیار دارند، با یکدیگر معاوضه می‌کنند مانند نارنج‌ها، ماهی‌های خاویار، اسطرلاب‌ها، لعل‌ها و یاقوت‌های بنفش و ارغوانی؛ و براساس این داده‌ها می‌توان محاسبات لازم را انجام داد تا تمام آنچه در گذشته، حال و آینده از شهر انتظار می‌رود را تخمین زد.

دوم اینکه به قول شتربانی که مرا آنجا برد می‌توان گفت: «در عنفوان جوانی، یک روز صبح زود به آنجا رسیدم. جمعیت زیادی را دیدم که شتابان از کوچه‌ها به سوی بازار می‌رفتند؛ زنان، دندان‌های سفید و زیبا داشتند و مستقیم در چشم نگاه می‌کردند. سه سرباز، روی سکویی قره‌نی می‌نواختند و در اطراف، چرخ‌ها می‌چرخیدند و پارچه‌های اعلان‌های رنگی در باد موج می‌زدند. پیش از آن، جز کویر و جاده‌های کاروان‌رو چیز دیگری ندیده بودم. آن روز صبح، در دوروتئا فهمیدم که چیزی از زندگی نیست که در انتظارم نباشد. از آن به بعد و با گذشت سالیان دراز، بارها چشمانم به پهنه‌های کویر و گستره جاده‌های کاروان‌رو برگشت امّا اکنون می‌دانم که از راه‌های بی‌شماری که آن روز صبح در دوروتئا در مقابلم قرار گرفتند، این فقط یکی از آنها بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان