دانلود و خرید کتاب مادربزرگ دنا رزا روبرتا یاسمین کاتالانو ترجمه ابوالحسن حاتمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب مادربزرگ دنا رزا

کتاب مادربزرگ دنا رزا

معرفی کتاب مادربزرگ دنا رزا

کتاب مادربزرگ دنا رزا نوشتهٔ روبرتا یاسمین کاتالانو و ترجمهٔ ابوالحسن حاتمی است. انتشارات کتاب خورشید این رمان معاصر ایتالیایی را منتشر کرده است.

درباره کتاب مادربزرگ دنا رزا

کتاب مادربزرگ دنا رزا برابر با یک رمان معاصر و ایتالیایی است که داستان زنان چند نسل از یک خانواده را بازگو کرده است. این رمان را روایتی جذاب و خواندنی از نقش زنان در خانواده‌ای بزرگ، نقش آرمان‌ها و احساسات آن‌ها در گذر از زندگی اشرافی و سنتی تا به امروز دانسته‌اند. این اثر از زبان اصلی و با اجازهٔ رسمی از صاحب اثر (کپی رایت) به زبان پارسی ترجمه شده است. روبرتا یاسمین کاتالانو (Roberta Yasmine Catalano) این رمان را در هشت فصل نوشته است؛ اولین رمان بلند این نویسنده که در دو مسابقهٔ ادبی مورد تقدیر قرار گرفته است.

خواندن کتاب مادربزرگ دنا رزا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایتالیا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مادربزرگ دنا رزا

«بالاخره بعد از رهایی از ترسِ بارداری‌های جدید، دورهٔ تازه‌ای در زندگی رُزا آغاز شد. فرزندان کوچک توسط کارکنان خانه به‌خوبی مراقبت می‌شدند و بزرگ‌ترها به مدرسه می‌رفتند. رِبِکا دیگر به‌طور دائم نزد مادربزرگش ماریا زندگی می‌کرد، مادربزرگی که با دادن هدایا و انعام‌های کوچکی به نوه‌های دیگر محبت خود را ابراز می‌کرد، درحالی‌که بی‌بروبرگرد عاشق آن دختر کوچک بود.

حالا دیگر رُزا می‌توانست بیشتر از قبل آن‌طور که صلاح می‌دانست از وقتش استفاده کند: فضای بیشتری به تحقیقات خود اختصاص داد، نیمی از روز را صرف نوشتن کرد و به زندگی اجتماعی خود فعالیت بیشتر بخشید. با نزدیک‌ترین دوستانش روزهای پنجشنبه مراسم چای دوره‌ای در خانه‌هایشان برقرار شده بود. او همیشه در آنها شرکت می‌کرد و این تداوم او را از وسوسهٔ انزواگزینی که بر اثر علایقش در او ایجاد می‌شد، دور نگه می‌داشت. اِلویرا، ماریزا، گابریلّا و ویتوریا دوستان قدیمی او بودند که رازهای حاملگی‌ها و برخی خدمتکاران تنبل را با هم در میان می‌گذاشتند و برخی اطلاعات بسیار محرمانه را در مورد بعضی از آشنایان ردوبدل می‌کردند. اما مهم‌ترین موضوع گفت‌وگو بدون شک شوهرها بودند. در میان برداشتن یک حبه قند و یک بیسکویت خانگی که آشپز آن منزل درست کرده بود، فرصتی ایجاد می‌شد تا بر سر هرگونه برخورد اشتباه، یا کمبود یا مشکلات زناشویی صحبت به میان آید و البته به‌ندرت موقعیتی برای ستایش پیش می‌آمد.

«آه، با ''دوستانت'' جلسهٔ دیدار دارید.» ماریا با تمسخر دربارهٔ پنجشنبه‌ها حرف می‌زد و به‌خصوص روی کلمهٔ «دوستانت» تأکید می‌گذاشت. رُزا مطمئن بود که مادرش نسبت به اینکه او دوستان عزیزی دارد حسادت می‌کند، و با اینکه این موضوع ناراحتش می‌کرد، چندان اهمیتی نمی‌داد. فقط یک‌بار پرخاش‌کنان اعتراض کرد: «مامان، حتی چشم نداری دوستانم را ببینی؟ شاید به این دلیل که هیچکدامشان تسبیح به دست نمی‌گیرند؟»

«تو همان احمقی هستی که بودی. فکر می‌کنی خیلی سرت می‌شود، اما چیزی بارت نیست. آن دوستان عزیزت را که خیلی سعی دارند حقیقت را از تو پنهان کنند، دو دستی برای خودت نگه‌دار.»

«خوب چه چیزی را باید بدانم؟ تعریف کن»

«از قرار معلوم، آنچه را که همهٔ شهر می‌داند به‌غیر از تو.»

«من به شایعات گوش نمی‌دهم، و متعجبم از تو که این کار را می‌کنی، تا آنجا که می‌دانم گناه است.»

«وقتی به دخترم مربوط می‌شوند، گوش می‌کنم و چقدر هم دقیق. اگر دوستانت به اتاقک اعتراف وارد شوند، آن را به آتش می‌کشانند.»

«البته، با همهٔ آن نمازهای عشایی که نخوانده‌ام، اگر من هم وارد شوم همین اتفاق می‌افتد!»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۹۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۲۹۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰
۵۰%
تومان