کتاب جنگل بزرگ
معرفی کتاب جنگل بزرگ
کتاب جنگل بزرگ نوشتهٔ ویلیام فاکنر و ترجمهٔ احمد اخوت است. نشر افق این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب جنگل بزرگ
کتاب جنگل بزرگ حاوی مجموعهای از بهترین داستانهای ویلیام فاکنر با محوریت «شکار» است. فاکنر یک شکارچی علاقمند و همچنین یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکا، روزهای بسیاری را در شکار در جنگلهای بزرگ در نزدیکی آکسفورد در میسیسیپی گذراند. اینجا مشهورترین داستان شکار او به نام «خرس» و همچنین «افراد پیر»، «شکار یک خرس» و «مسابقه در صبح» در کنار داستانهایی دیگر گنجانده شدهاند. گفته شده است که این ۴ داستانْ بهترین داستانهای شکاری هستند که نوشته شده است. مجموعه داستانِ جنگل بزرگ در سال ۱۹۵۵ میلادی منتشر شد. فاکنر در این کتاب شکنندگی متفاوتی از طبیعت و همچنین ظلم و انسانیت آدمها را مشاهده کرد و نشان داد. او تلاش کرده که نقبی به گذشتهٔ سرزمینهای مدرن و امروزی بزند تا زندگی بومیان منطقه و عادات و رسوم آنها را بررسی کند. در بخشی از کتاب نویسنده با طنز زیبایی به سرخپوستان و زندگی آنها در کنار سفیدپوستان اشاره میکند.
میدانیم که شکار و شکارچیبودن، تنها یک عمل تفریحی یا صرفاً جهت تأمین زندگی نبوده است. در سنت هزارانسالهٔ بشری، از اولین روزهایی که انسان به این نتیجه رسید که میتواند با استفاده از نیروی خود حیوانات وحشی را به دام بیندازد، از گوشت آنها غذا و از پوست آنها لباس درست کند و از شاخ محکم آنها سلاح بسازد و دوباره علیه خودشان استفاده کند، شکار اهمیت بسیاری داشته است؛ تاجاییکه شکار به امری مقدس تبدیل شد و شکلی اسطورهای و عرفانی به خود گرفت.
در این داستانها، خواننده با متمرکزترین و نمادینترین کاوش فاکنر در رابطهٔ انسان و طبیعت مواجه میشود؛ بهطور مثال، یکی از داستانها با نام «خرس افسانهای» نمادی از قدرت و کشفناپذیری طبیعت است. طبیعت، زایا، خودترمیم و خودبسنده است و زمانی که خشمگین شود، حتی نیروی ذهنی انسانِ اشرفِ مخلوقات نیز توانایی غلبه بر آن را ندارد. خرسِ داستان فاکنر تقریباً جاودانه و آسیبناپذیر است، میتواند بر هر چیز غلبه کند و قادر به ویرانکردن سکونتگاهها و تأسیسات انسانی است. مردانی که قصد شکار او را دارند، بهنوعی نمایندهٔ تمایل انسان برای کنترل و تسخیر طبیعت هستند. به نظر میرسد هدف فاکنر از نوشتن این اثر، دقیقاً خلاف رفتار شخصیتهای داستان است؛ به این معنا که در ذهن او، احساس سوگواری برای نابودی زمین و طبیعت و میل به بازگشت به زمانهای گذشته وجود داشته است.
خواندن کتاب جنگل بزرگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی امریکا و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره ویلیام فاکنر
ویلیام فاکنر با نام کامل «ویلیام کاتبرت فاکنر» در سال ۱۸۹۷ میلادی در نیو آلبانی، میسیسیپی، به دنیا آمد. او بهدلیل وزن کم و قد کوتاه در ارتش ایالات متحده پذیرفته نشد، اما بهعنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نامنویسی کرد و در ۲ دسامبر ۱۹۱۸ بهعنوان افتخاری ستوان دومی نایل شد. فاکنر پس از آنکه از دانشگاه میسیسیپی انصراف داد، همراه دوستش با یک کشتی باربری به ایتالیا رفت و از آنجا پای پیاده رهسپار آلمان و فرانسه شد.
فاکنر یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات آمریکا و بهویژه ادبیات جنوب آمریکا است. شهرت او بهدلیل سبک تجربی و توجه دقیقش به شیوهٔ بیان و آهنگ نوشتار است. اغلب داستانهای او عاطفی، ظریف و پیچیده هستند، شخصیتهای اصلی داستانهای او را بردههای آزادشده یا اعقاب بردهها، سفیدپوستان تهیدست و جنوبیهای طبقه کارگر تشکیل میدهند. این نویسندهٔ نامآشنا در سال ۱۹۴۹ میلادی موفق به دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات شد.
از جمله مهمترین آثار این نویسنده که به پارسی ترجمه شدهاند، باید به «گوربهگور»، «برخیز ای موسی»، «حریم»، «خشم و هیاهو»، «داستانهای یوکناپاتافا»، «یک گل سرخ برای امیلی»، «تسخیرناپذیر»، «روشنایی ماه اوت»، «اسبهای خالدار»، «حرامیان»، «گنجنامه»، «جنگل بزرگ»، «اسبها و آدمها»، «سرخپوست میرود» و «آن خورشید شامگاهی» اشاره کرد.
ویلیام فاکنر در ژوئیهٔ ۱۹۶۲، ۳ هفته پس از آنکه از اسب افتاد، بر اثر سکتهٔ قلبی در بیهالیا در میسیسیپی درگذشت.
درباره احمد اخوت
احمد اخوت در سال ۱۳۳۰ در اصفهان به دنیا آمد. او داستاننویس، داستانشناس، مترجم و منتقد ادبی است که مدرک دکترای زبانشناسی و نشانهشناسی دارد. او از یاران حلقهٔ ادبی جُنگ اصفهان بوده و همچنین عضو شورای نویسندگان فصلنامهٔ زندهرود بوده است. احمد اخوت در زمینهٔ نقد ادبی کتابهایی مانند «دستور زبان داستان»، «نشانهشناسی مطایبه» و «دو بدن شاه (تأملاتی دربارهٔ نشانهشناسی بدن و قدرت)» را نوشته است. او کتابهایی مانند «سپتامبر بی باران» نوشتهٔ ویلیام فاکنر، «موجودات خیالی» نوشتهٔ خورخه لوئیس بورخس و «قصیده کافه غم» نوشتهٔ کارسون مک کولرز را نیز ترجمه کرده است. مجموعه داستان «برادران جمالزاده» نیز اثر اوست.
بخشی از کتاب جنگل بزرگ
«سگ شکاری (Hound) محصول سال ۱۹۳۰ است. فاکنر این داستان را در ماه نوامبر این سال نوشت و در هشتم مه ۱۹۳۱ در مجلهٔ هارپرز منتشر کرد (شمارهٔ آگوست صفحات ۷۴-۲۶۶). بعدها این داستان با اندک تغییری در مجموعه داستان فاکنر، دکتر مارتینو و داستانهای دیگر انتشار یافت. در سال ۱۹۳۹ سگ شکاری رفت در رمان دهکده (Hamlet) و جایی برای خود باز کرد (فصلی با عنوان تابستان طولانی). جالب است که اینجا ارنست کاتُن (شخصیت اول همین داستان سگ شکاری که میخوانید) دیگر مجرد و تنها نیست. او نهتنها ازدواج کرده و صاحب دو فرزند شده بلکه نام فامیلیاش را هم به اسنوپز تغییر داده است. اینجا هم او با جک هوستون نمیسازد، آنها دائم دعوا دارند، از هم شکایت میکنند و به دادگاه میروند. میبینید شخصیتهای داستانهای فاکنر نهتنها بعضیشان مانند ارنست کاتُن تکامل پیدا میکنند (البته اگر ازدواج کردن را تکامل بدانیم!) بلکه فردی مانند هوستون پس از مرگ دوباره زنده و سر و کلهاش در داستانهای دیگر پیدا میشود. آخرین خبری که از داستان سگ شکاری دارم این است که در سال ۱۹۵۹ با کمی تغییر رفت در رمان خانهٔ اربابی و سالهای پایانیاش را آنجا گذراند. جسارتاً از طرف نویسنده میگویم امیدوارم این داستان را بپسندید و موقعیتی پیش آید که بتوانید روایتهای رمانیِ (فصلی از یک رمان) این داستان را هم بخوانید.»
حجم
۲۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه
حجم
۲۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه