دانلود و خرید کتاب آری به زندگی ویکتور فرانکل ترجمه شهاب‌الدین عباسی
تصویر جلد کتاب آری به زندگی

کتاب آری به زندگی

معرفی کتاب آری به زندگی

کتاب آری به زندگی نوشتهٔ ویکتور فرانکل و ترجمهٔ شهاب‌الدین عباسی است و بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب آری به زندگی

کتاب آری به زندگی که به معجزهٔ کوچکی می‌ماند، شامل سخنرانی‌هایی است که روان‌پزشک اتریشی، ویکتور فرانکل در سال ۱۹۴۶، حدود یازده ماه پس از آزادی‌اش از اردوگاه‌های کار اجباری ایراد کرد، جایی که زمان کوتاهی قبل از آزادی‌اش، در آستانهٔ مرگ بود. سخنرانی‌ها را فرانکل در قالب کتاب ویرایش کرد.

در این کتاب با این رویکرد معناگرانه مواجه می‌شویم که اگر نتوانیم سرنوشت خود را تغییر دهیم، دست‌کم می‌توانیم آن را بپذیریم و خود را با آن وفق بدهیم و شاید حتی در وسط سختی‌ها و گرفتاری‌ها رشد درونی به ما دست دهد. این رویکرد، بخشی از مکتبی است که به «درمانگری وجودی» معروف شد. این مکتب به مسائل وسیع‌تر زندگی، مثل رنج کشیدن و مردن، می‌پردازد. فرانکل دلیل می‌آورد که وقتی شخص معنایی روشن از هدف زندگی دارد، برخورد بهتری می‌شود با همهٔ این مسائل داشت. درمانگری‌های وجودی از جمله روایت فرانکل از آن، مخصوصاً به عنوان بخشی از جنبش روان‌شناسی انسان‌گرا که در دههٔ ۱۹۷۰ به اوج خود رسید، شکوفا شد و در دهه‌های بعد ادامه پیدا کرد. مطمئناً تبار قوی‌بنیه‌ای از معنادرمانی و تحلیل وجودی تا به امروز ادامه یافته است.

به نظر فرانکل سه راه اصلی وجود دارد که مردم به مدد آن‌ها معنای زندگی خود را محقق می‌یابند. اولی، کُنش است، مثل خلق یک اثر خواه اثری هنری باشد یا کاری عاشقانه ـ چیزی که بیشتر از ما عمر کند و تأثیر داشته باشد. راه دوم، معنایی است که در درک و ستایش طبیعت، آثار هنری، یا دوست داشتن سادهٔ مردم می‌توان یافت؛ فرانکل به سخن کرکگور (فیلسوف دانمارکی) اشاره می‌کند که می‌گفت درِ رو به خوشبختی همیشه به بیرون باز می‌شود. سومین راه در این است که شخص در برابر محدودیت‌های ناگزیر امکانات زندگی‌اش مثلاً در مواجهه با مرگ خودش یا تحمل تقدیر هولناکی چون اردوگاه‌های کار اجباری چه واکنشی نشان می‌دهد و چگونه خود را با آن‌ها وفق می‌دهد.

خواندن کتاب آری به زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 خواندن کتاب آری به زندگی را به دوستداران کتاب‌های انگیزشی و فلسفهٔ زندگی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آری به زندگی

اگر این واقعیت را نادیده بگیرید که شخصی که از نظر روانی بیمار است، مخصوصاً شخصی که به معنای «بیماریِ روانی» بیمار است، توانایی عادی‌اش را برای درد و رنج کشیدن از دست داده، آن‌وقت اتفاقی که برای من افتاد ممکن است روزی برای شما هم بیفتد. من سرگرم کارهای مربوط به پذیرش در یک بیمارستان روان‌پزشکی بودم که برای بیماری جدید صدایم زدند. هنگامی که به سالن پذیرش رسیدم، دیدم خانمی مسن و خانمی جوان آنجا نشسته‌اند. معلوم بود که مادر و دخترند. مادر به‌شدت آشفته بود و ناله و شیون می‌کرد که چه اتفاق هولناکی افتاده، و دختر هم سعی می‌کرد با گفتن این حرف که همه‌چیز روبه‌راه خواهد شد و حرف‌هایی از این قبیل، مادرش را تسلی بدهد و او را آرام کند. هنگامی که لازم شد چیزی از مریض بپرسم و رو به مادر مضطرب کردم، آن زن با انگشت به پشت دخترش اشاره کرد ـ دخترش بیمار بود! خود مریض به‌هیچ‌وجه ناراحت و غمگین نبود و از اینکه باید «پونکسیون کمری» روی او انجام می‌شد ترس و اضطراب پیدا نکرد؛ او به علت بیماری‌اش، با بی‌اعتنایی نسبی، به این وضعیتِ قطعاً غیرمعمول و ناخوشایند واکنش نشان داد. این موردی است که واکنش غیرعادی (نگران، عاطفی) به موقعیتی غیرعادی نشان‌دهندهٔ رفتاری عادی است. اما امراض روانی‌ای هم وجود دارد که باعث می‌شود بیمار ـ اصطلاحاً به شکلی تناقض‌آمیز ـ رنج بکشد از اینکه قادر نیست رنج بکشد! درحقیقت، شکل خاصی از مالیخولیا هست که برخلاف شکل معمول آن، به همراه افسردگی در معنای غم یا اضطراب، رخ نمی‌دهد؛ بلکه بیماران شکایت می‌کنند که نه می‌توانند شاد باشند و نه می‌توانند رنج بکشند؛ شکایت می‌کنند که توانایی هیچ احساس و عاطفه‌ای را ندارند، چه این عواطف مربوط به تجربه‌های خوشایند باشد و چه تجربه‌های خوشایند؛ و می‌گویند حالت‌های روحی‌شان ضعیف است و از لحاظ عاطفی احساس سردی می‌کنند. درحقیقت، این بیماران از این شکایت دارند که نمی‌توانند حتی گریه کنند، و یأس و افسردگی این افراد صرفاً به علت آن است که قادر نیستند رنج را تجربه کنند - یکی از حادترین شکل‌های ناامیدی که روان‌پزشکان سراغ دارند. علمِ به این موضوع که رنج به خود زندگی تعلق دارد باید ریشه‌های عمیقی در آگاهی بشر داشته باشد!

اما برای همهٔ ما، این واقعیت آن‌طور که در نگاه اول به نظر می‌رسد، عجیب نیست؛ مردم در زندگی‌های روحی عادی‌شان، معمولاً می‌دانند که هر رنجی واقعاً تا چه اندازه به زندگی آن‌ها تعلق دارد. چون، بیایید از خودمان صادقانه و جدی بپرسیم، آیا دوست داشتیم تجربه‌های غم‌آلود را از گذشته‌مان، شاید از زندگی عاشقانه‌مان، پاک می‌کردیم؟ آیا دوست داشتیم فرصت هر چیزی را که دردناک بود یا موجب درد می‌شد، از زندگی‌مان محو می‌کردیم؟ مطمئناً همهٔ ما می‌گفتیم نه. به‌نحوی می‌دانیم که چقدر قادر بودیم دقیقاً طی دوره‌هایی از وجودمان که شادی نداشتیم، رشد کنیم و پخته شویم.

معرفی نویسنده
عکس ویکتور فرانکل
ویکتور فرانکل
اتریشی | تولد ۱۹۰۵ - درگذشت ۱۹۹۷

ویکتور امیل فرانکل روانپزشک و نویسنده اتریشی است که اوایل قرن بیستم در وین به دنیا آمد و از سال‌های دبیرستان در مسیر روانکاوی و خلق تئوری‌های جدید آن گام برداشت و تا پایان قرن بیستم در همین مسیر حرکت کرد؛ او زاده ۲۶ مارس سال ۱۹۰۵ است و در سال ۱۹۹۷ در سن نودودوسالگی بر اثر سکته قلبی جان سپرد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
انسان هرگز نباید به وسیله‌ای برای هدفی تبدیل شود. اما در نظام اقتصادی دهه‌های اخیر، اکثر مردمان کارگر به وسیله‌هایی صِرف بدل شده‌اند. آن‌ها را به سطح ابزارهایی محض برای زندگی اقتصادی تنزل داده‌اند.
bud
این سال‌ها در پی اثبات بی‌ارزش بودن زندگی انسان بوده‌اند.
bud
«شجاعتی که تقدیر را با عزم راسخ تاب می‌آورد حتی از تقدیر قوی‌تر است.»
meysam raeisi
فرانکل می نویسد: «هر چیزی را می‌توان از انسان گرفت جز یک چیز: آخرین آزادی‌های انسان را، آزادیِ اینکه در هر موقعیتی راه خودش را انتخاب کند.»
کاربر ۵۱۸۲۰۵۵
موفق به انجام کاری شده بود که ریلکه از هر انسانی انتظار داشت یا برای هر انسانی آرزو می‌کرد: اینکه «فرد قادر باشد به مرگِ خودش بمیرد!»
meysam raeisi

حجم

۱۳۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۳۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۶۴,۰۰۰
تومان