کتاب با چراغ در آینه های قناس
معرفی کتاب با چراغ در آینه های قناس
کتاب با چراغ در آینه های قناس نوشتۀ بهزاد قادری است. از سال ۱۳۸۹ میشد این کتاب را بازچاپ کرد؛ اما نویسنده در تلاش بود تا تمام نظرات خوانندگان را در نظر بگیرد.
درباره کتاب با چراغ در آینه های قناس
بخشی از چاپ دوم این کتاب باید کاستیهای مباحث نظری و زیباشناختی رمانتیکها را رفع میکرد؛ بخش دیگر باید به خوانشهای پیشین متون میپرداخت، نه برای واژگونی آنها بلکه برای تقویت دیدگاههایی که در چاپ اول مطرح شده بود؛ نویسنده عقیده داشت این کتاب باید کانون مباحثی باشد که به اقتضای امکانات موجود برای هر فصل، فشرده نکات را بیان کند تا در پی آن بتوان همه متون نمایشی را وارد گود کرد؛ متونی که بر محور این متن اصلی بچرخند، با این امید که هم از این متن پرتویی بگیرند و هم روشنگر آن باشند. شاید چنین مجموعهای بتواند یکی از کارکردهای اصلی دراماتورژی را روشن کند. برای رسیدن به این هدف باید مبانی نظری درباره ادبیات نمایشی دو دوره درگیر با دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی مطرح میشد؛ بنابراین لازم بود دلایل نویسندگان هر دوره را برای نوشتن نمایشنامههایشان به سبک و سیاقی که خواهیم دید پیگیری شود، و تلاش آنها را برای فراهمکردن زمینههای اجرایی این آثار، باهدف بحث دوسویه یک معضل اجتماعی برای خواننده شرح داده شود.
خواندن کتاب با چراغ در آینه های قناس را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کتاب با چراغ در آینه های قناس برای افراد دوستدار ادبیات نمایشی کتابی جذاب است.
درباره بهزاد قادری
بهزاد قادری سُهی در سال ۱۳۳۱ در زاهدان متولد شده است. او نویسنده، مترجم، محقق و ناقد ایرانی و استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران است. بهزاد قادری سهی در سال ۱۳۳۱ در شهر زاهدان بعد از کلاس اول ابتدایی در زادگاهش به شهر کرمان رفتند و سه سال در آنجا بودند بعد به شهر بجنورد رفتند و سال پنجم تحصیل خود را در آن شهر سپری کردند.
پدر بهزاد قادری سهی اصفهانی و مادرش اهل سیستان بودند. پدرش همردیف بود؛ یعنی در پست مهندسی ارتش و با لباس شخصی مسئولیت فنی موتورهای برق و آب مناطق را بر عهده داشت. مادرش خانهدار است و از طایفه توکلیهای سیستان و بلوچستان است.
بخشهایی از کتاب با چراغ در آینه های قناس
نویسندگان تاریخ ادبیات انگلیس در نیمه اول قرن بیست درام منظوم رمانتیکها را چندان جدی نمیگرفتند. برخلاف درام دوره نوزایش که تا پیش از دهه ۱۹۶۰ بسیار به صحنه میرفت و هنوز هم میرود، درام منظوم دوره رمانتیسم نهتنها کم به صحنه میرفت یا هرگز اجرا نمیشد، بلکه از گفتمان ادبی و نقد و نظر هم دورمانده بود. بله، درام منثور، پیامبران نوظهوری چون زولا، ایبسن، استریندبرگ، چخوف، و برنارد شاو را تجربه میکرد؛ دور، دور درام شهرنشینان و «اتاق نشیمن» آنها بود و زبان متفاوتی جولان میداد، زبانی آمیخته با جیرینگ، جیرینگ پول: زبان جیب و جیفه؛ اما مگر همزمان، درام منظوم دوره نوزایش همچنان پابرجا نبود؟ آیا دلیلش این نبود که کارگزاران فرهنگی انگلیس میان مسائل فرهنگی سرنوشتساز دوران معاصرشان و آنچه در متون مدرنیته آغازین مطرح شده بود همانندی و نزدیکی میدیدند؟ میگویند چون اروپا خواهان دگرگونی بوده است، چون فرهنگ معاصر اروپا با مسائلی چون همه گرایی و حضور همزمان ارزشها روبهرو بوده است، و چون دوره نوزایش نیز به دلیل رو آمدن نیروهای عظیم اجتماعی، میبایست با مسائلی مانند نژاد، طبقات اجتماعی، جنسیت، مذهب، و اقلیتهای قومی و مذهبی دستوپنجه نرم میکرده، کوشیدهاند با رویآوردن به متون نمایشی آن دوران و بازنمایی آنها، آینهای در برابر دوران معاصر بگذارند، خواه هدف از این کارشان تأیید آن گفتمانها و خواه در هم شکستن یا بازنگری در آنها باشد. البته روشن است که اجرای درام دوره الیزابت در روزگار ما اهداف گوناگونی را دنبال کرده است. در بیشتر مواقع سرمایههای کلانی که صرف اجرای نمایشنامههای دوره نوزایش میشود با این هدف است که ارزشهای مطرح شده در آن متون را همچون استانداردهای جهانی یا همگانی به خورد مردم بدهند؛ هرچند گفتنی است که در مواردی نیز این بازنماییها باهدف در افتادن با چنین ارزشهایی صورت میپذیرند. بااینحال، اگر دگرگونیهای اجتماعی را یکی از دلایل رویآوردن غرب به درام دوره الیزابت بدانیم، میتوان پرسید: چرا درام دوره رمانتیسم که خود برخاسته از دورهای سرشار از دگرگونیهای اجتماعی بود، دگرگونیهایی چون انقلاب فرانسه، دوره وحشت، جنگهای ناپلئون، و پیدایش دولتهای ملی در منطقه، بهپای درام دوره نوزایش نرسیده است؟
حجم
۵۴۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۵۶ صفحه
حجم
۵۴۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۵۶ صفحه