دانلود و خرید کتاب ویتسک /نظامیان یاکوب لنس ترجمه محمود حدادی
تصویر جلد کتاب ویتسک /نظامیان

کتاب ویتسک /نظامیان

معرفی کتاب ویتسک /نظامیان

کتاب الکترونیکی «ویتسک /نظامیان» نوشتهٔ یاکوب لنس و گئورگ بوشنر با ترجمهٔ محمود حدادی در نشر بیدگل چاپ شده است. از نمایشنامهٔ ویتسک ۱۲ بار فیلم سینمایی ساخته شده که معروف‌ترین آن‌ها به کارگردانی ورنر هرتزوگ بوده‌ است.

درباره کتاب ویتسک /نظامیان

این کتاب زندگی سرباز فقیر و بی‌دست‌وپایی را روایت می‌کند که فرماندهان ارتش از او عنصری مفلوک و بازیچهٔ دست خودشان می‌سازند. بلاها و پلیدی‌ها در این نمایشنامه، چنان ویتسک را متأثر می‌کند که درمی‌یابد بر زمینی زندگی می‌کند که باید در تنهایی مطلق و اضطراب دائمی آن زجر بکشد.

کتاب ویتسک /نظامیان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به هنر نمایش پیشنهاد می‌شود.

درباره گئورگ بوشنر

کارل گئورگ بوشنر متولد ۱۸۱۳ در آلمان، نویسنده، شاعر، پزشک و انقلابی آلمانی بود. بوشنر در مدرسه‌ای تحصیل کرد که به زبان‌های فرانسه، ایتالیا و انگلیسی توجه خاصی می‌کرد. او در استراسبورگ در رشته پزشکی تحصیل کرد. در ۱۵ سالگی به سیاست علاقه‌مند شد و به‌تدریج به یک فعال سیاسی تبدیل شد. او از نوجوانی به مطالعه فلسفه و تاریخ انقلاب فرانسه پرداخت. وُیتسک، لئونس و لنا، مرگ دانتون سه نمایشنامهٔ معروف او هستند.

از سال ۱۹۲۳ جایزه‌ای به یاد گئورگ بوشنر تأسیس شد که تنها به هنرمندانی اهدا می‌شد که در شهر و ایالت هسن متولد شده باشند. اما از سال ۱۹۵۱ این جایزه هرساله از سوی آکادمی زبان و شعر آلمان به یکی از نویسندگان و شاعران آلمانی‌زبان اهدا می‌شود. ارزش این جایزه ۴۰ هزار یورو است و معتبرترین جایزه ادبی در آلمان به‌شمار می‌رود. تاکنون نویسندگان مهمی این جایزه را دریافت کرده‌اند. گوتفرید بن، پاول سلان، اینگه‌بورگ باخمن، الیاس کانتی، پتر هاندکه، ماکس فریش، اریش فرید، گونتر گراس، هاینریش بل از برندگان این جایزه در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم هستند.

او به دلیل فعالیت‌های سیاسی خود در سال‌های آغاز جوانی به زوریخ تبعید شد و همان جا در ۲۴سالگی در اثر ابتلا به تیفوس درگذشت.

بخشی از کتاب ویتسک /نظامیان

«حیاط خانهٔ پروفسور. دانشجویان، دکتر و ویتسک در پایین حیاط. پروفسور بالای ایوان.

پروفسور: آقایان، من روی پشت‌بام هستم، مثل داوود آن موقع که چشمش به باتِسبا افتاد. اما من توی حیاطِ پانسیون دخترانه غیر از زیرپیراهن، چیزی روی بند نمی‌بینم. آقایان! موضوعی که به آن می‌پردازیم، و آن موضوعی است مهم، رابطهٔ میان عین است و ذهن. اگر که ما تنها یکی از موجودات را بگیریم که در کالبدش سازوارهٔ همیشه پویا و تکامل‌جوی خدای‌گونه به مرحله‌ای عالی رسیده است، و نسبت آن را با فضا و زمین، باری نسبت آن را با موقعیت‌های این سیاره بررسی کنیم... آقایان دانشجویان! مثلا اگر من این گربه را از پنجره بیاندازم بیرون، حیوان در رابطه با کانون جاذبهٔ گرانشی و غریزه‌اش چگونه واکنشی خواهد داشت؟ آهای ویتسک، (عربده سرمی‌دهد.) ویتسک!

ویتسک: آقای پروفسور، گاز می‌گیرد.

پروفسور: مردک! همچو نرم بغلش گرفته حیوان را، انگار مادربزرگش است.

ویتسک: آقای دکتر، من لرزم گرفته است.

دکتر: (کاملا خوشحال) آها، آها! واکنش خوبی‌ست، ویتسک.

(دست‌ها را به‌هم می‌مالد، گربه را از او می‌گیرد.) آقایان دانشجویان.

ما الان شاهد چه چیزی هستیم؟ گونهٔ جدیدی از شپشِ خرگوش، گونه‌ای بسیار جالب، از اساس متفاوت، قدرت رخنه‌اش بالا! (ذره‌بینی بیرون می‌آورد.) ریسینوس است آقایان، انگل پرنده و پوست. (گربه پا به فرار می‌گذارد.) حضراتِ دانشجو، این حیوان از غریزهٔ علمی برخوردار نیست.

پروفسور: هان، ریسینوس! بیاریدشان، بیارید این زیباترین نمونه‌ها را. هرکه یقه یا جلیقهٔ پوست دارد، بیاوردش اینجا.

دکتر: حضرات دانشجو، به‌جای این شپشِ انگل بفرمایید یک چیز دیگر ببینید. ملاحظه بفرمایید (با اشاره به ویتسک) این آدم از سه ماه پیش غیر از نخود، هیچ‌چیز دیگر نخورده است. می‌خواهیم تأثیر این تغذیه را بررسی کنیم. نبضش را بگیرید، ببینید چه نامنظم است. چشم‌هایش را ملاحظه بفرمایید.

ویتسک: آقای دکتر، من چشم‌هام سیاهی می‌رود. (می‌نشیند.)

دکتر: شهامت داشته باش، ویتسک! یک چند روزی هم صبر کن، بعدش آزمایش تمام می‌شود. نبضش را بگیرید، آقایان، نبضش را بگیرید! (دانشجویان دست روی شقیقه، نبض و سینهٔ ویتسک می‌گذارند) آها، درضمن ویتسک! برای آقایان یک‌بار هم گوش‌هایت را بجنبان. پیش‌تر هم می‌خواستم به شما آقایان نشان بدهم. در گوش او عضله‌ها فعال‌اند. یک چشمه بیا ببینم، ویتسک!

ویتسک: آخ، وای، آقای دکتر!

دکتر: مردک، می‌خواهی من گوش‌هایت را بجنبانم! پس مثل گربه بجنبانشان دیگر! آهان! این شد حالا. آقایان، این حرکت مرحلهٔ گذار به وجود خرانه است. در بیشتر موارد هم نتیجهٔ تربیت زنانه بدانیدش این خریت را، و نتیجهٔ زبان مادری! مادرت چند تار مو از سرت برای یادگاری کنده است، از زیادی محبت؟! موهایت پاک دارد تُنُک می‌شود، ویتسک. بله، از تأثیر نخود است این، حضرات دانشجو!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

حجم

۱۴۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

قیمت:
۱۰۱,۰۰۰
۷۰,۷۰۰
۳۰%
تومان