کتاب آپولو؛ پیشگویی پنهان
معرفی کتاب آپولو؛ پیشگویی پنهان
آپولو؛ پیشگویی پنهان نوشته ریک ریوردان است. این کتاب ماجرای آپولو یکی از خدایان یونان است که در کوه اُلمپ زندگی میکند است. اما چون پدرش زئوس را عصبانی میکند، از اُلمپ بیرونش میکنند و به آدمیزاد تبدیل میشود.
حالا به خاطر این تنبیه، او به شکل یک پسر نوجوان به شهر نیویورک سقوط کرده و باید یاد بگیرد چطور روی زمین از خودش مراقبت کند. آپولو که دشمنان زیادی هم در بین هیولاها و دیوها و ایزدان دارد، برای بازگشت به زادگاهش باید سعی کند دوباره نظر زئوس را جلب کند. اما بدون داشتن قدرتهای ایزدی و جاودانگی، این کار چطور ممکن است؟
خواندن کتاب آپولو؛ پیشگویی پنهان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام نوجوانان علاقهمند به داستانهای پرهیجان پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب آپولو؛ پیشگویی پنهان
دستش را بهطرف پولهایی که میان تفالههای قهوه پخش شده بود، دراز کرد.
دختر کیسهٔ زباله را در هوا چرخاند. کیسه وسط هوا منفجر شد و حجم زیادی از موزهای گندیده از داخل آن بیرون ریخت. کِید پخش زمین شد. آنقدر پوست موز به مایکی چسبیده بود که انگار ستارههای دریاییِ گوشتخوار به او حمله کردهاند.
دختر گفت: «از کوچهٔ من برین بیرون. یالّا!»
داخل سطل آشغال، چند کیسهزبالهٔ دیگر مثل دانههای ذرت ترکیدند و بارانی از تُرُبچه، پوست سیبزمینی و دیگر مواد تشکیلدهندهٔ کود گیاهی روی سر کِید و مایکی بارید؛ اما بهطرز معجزهآسایی هیچچیز روی من نریخت. قُلدُرها با وجود آسیبهایی که دیده بودند، روی پایشان ایستادند و جیغزنان فرار کردند.
بهطرف ناجیِ فسقلیام برگشتم. من زنهای خطرناک زیادی در عمرم دیده بودم. خواهر خودم میتوانست بارانی از تیرهای مرگ نازل کند. نامادریام، هِرا، هر چندوقت یکبار آدمیزادها را به جنون میکشاند تا به جان هم بیفتند و همدیگر را تکهوپاره کنند! اما این دوازدهسالهٔ زبالهبهدست حسابی من را میترساند.
خطر کردم و گفتم: «ممنونم.»
دختر دستبهسینه ایستاد. در انگشتهای میانی هر دستش، یک انگشتر طلا با مُهری بهشکل هِلال بود. چشمهایش برق تاریکی داشت که شبیه چشمهای کلاغ بود (چون خودم کلاغها را اختراع کردهام، میتوانم چنین تشبیهی را بهکار ببرم).
دختر گفت: «از من تشکر نکن. تو هنوزم توی کوچهٔ منی.»
یک دور کامل به دورم چرخید و ظاهرم را بهدقت بررسی کرد؛ انگار من یک گاو نمونه بودم که جوایز زیادی برده بود (این تشبیه را هم به این دلیل بهکار میبرم که خودم قبلاً مجموعهای از گاوهای نمونه را جمع میکردم).
«تو همون ایزد آپولو هستی؟» صدایش که اصلاً حیرتزده به نظر نمیرسید. انگار حضور ایزدان در میان انسانها هم اصلاً پریشانش نمیکرد.
حجم
۴۴۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۴۴۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب تمام استانداردهای یک فانتزی خوب رو داشت اما یه جورایی مثل یه اسپین آف از بقیه ی اثار نویسنده بود و در مقایسه با اونها چندان جالب و حیرت برانگیز نبود. کتابای ریک ریوردان رودست ندارن اما بازم این
من نسخه چاپیش رو دارم اولش شاید یکم گیج کننده باشه ولی کتاب خیلی خوبیه❤️
این کتاب عالیه ، آدم رو در جذابیتش غرق می کنه ، جنبه ی طنز داره و ممکنه یه سری اتفاقات رو درک نکنید چون دنباله ی دو مجموعه کاملا جداست اول مجموعه پرسی جکسون و ایزدان المپ و دوم
مثل بقیه کتابای ریک ریوردان خیلی خوب بود📚 نمیدونم چرا پرتقال پرسی جکسون و قهرمانان المپ و ترجمه نمیکنه🥺 البته وقتی بعد این همه مدت هنوز اپولوی پنجو منتشر نکرده پس فعلا اینارو ترجمه نمیکنه😑😪
سلام به نظر من مگنس چیس از این کتاب و پرسی جکسون جذاب تر و روان تره
اگر میخواید بهتر بفهمید در مورد الهه های یونان باستان تحقیق کنید راحت تر متوجه میشین در کل اله های یونان باستان خیلیییییی قشنگن حتما این کتاب و قهرمانان المپ و پرسی جکسون رو بخونید خیلی خوبن 🌸
داستان در مورد آپولو، ایزد خورشیده که پدرش (زئوس،ایزد آسمان) اونو تنبیه کرده و به شکل یک انسان اون رو به زمین فرستاده. آپولو تمام قدرت هاش رو از دست داده و در برابر دشمناش کاملا بی دفاعه. اون برای
این مجموعه کتاب پنج جلد اسم اصلی کتاب اشک های آپولو هست
جلد اول مجموعه ی کتاب آزمون آپولو، نوشته ی ریک ریدان، نویسنده ی آمریکایی که با پرسی جکسون و مجموعه کتاب های المپ شناخته شده و کتاب های او اغلب پرفروش ترین کتاب های مربوط به نوجوانان است.این کتاب با
به نظر شما یک موجود جاودان را چطور میشود تنبیه کرد؟ شاید آدمیزاد شدن تنبیه خوبی باشد... آپولو پیش از این،یکی از ایزدان المپ بود که چون پدرش زئوس را عصبانی کرد،از المپ بیرونش کردند و به آدمیزاد تبدیل شد. وایییی خیلی کتاب