دانلود و خرید کتاب حد و مرزهای هنر تزوتان تودوروف ترجمه اران ابراهیمی‌مدیسه
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب حد و مرزهای هنر اثر تزوتان تودوروف

کتاب حد و مرزهای هنر

معرفی کتاب حد و مرزهای هنر

در کتاب حد و مرزهای هنر، دو گفتار از تزوتان تودوروف درباره مرزهای هنر را با ترجمه اران ابراهیمی مدیسه می‌خوانید.

درباره کتاب حد و مرزهای هنر، دو گفتار از تزوتان تودوروف

تزوتان تودوروف (۱ مارس۱۹۳۷ ۷ فوریه ۲۰۱۷ بلغارستان‌ فرانسه) فیلسوف، تاریخ‌دان، جامعه‌شناس، نویسنده و منتقد ادبیِ ساختار‌گراست که آثارش تأثیری عمیق بر انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، نشانه‌شناسی، تئوری‌های ادبی و تئوری‌های فرهنگ بر جای گذاشته‌اند. باید گفت که تطور فکری‌تودوروف او را در میان تأثیرگذارترین و متفاوت‌ترین چهره‌های تاریخ نقد ادبی قرار می‌دهد. 

مجموعهٔ گستردهٔ آثار او بالغ بر چهل کتاب و مقاله است؛ شامل عناوینی چون: نظریهٔ ادبیات (۱۹۶۵) (گزیده‌ای از متون فرمالیست‌های روس برای معرفی فرمالیسم به منتقدان ادبی غرب)، مدخلی بر ادبیات فانتاستیک (۱۹۷۰) (شاید درخشان‌ترین تحلیلی که تا کنون دربارهٔ ادبیات فانتاستیک به نگارش در آمده است)، بوطیقای نثر (۱۹۷۱)، بوطیقای ساختار‌گرا (۱۹۷۲)، منطق گفت‌وگوی میخائیل باختین (۱۹۸۱)، آمریکا چگونه آمریکا نام گرفت (۱۹۸۲) و یا آثار متأخرش چون: روح روشنگری (۲۰۰۶)، ادبیات در مخاطره (۲۰۰۷) و «آوانگاردها و توتالیتاریسم» (۲۰۰۷) که مقاله‌ای که در کتاب پیش رو خواهید خواند، نسخهٔ تصحیح‌شده و کامل آن است.

او با این آثار تأثیرگذارترین گرایش‌های فرهنگی پنجاه سال اخیر را به بحث گذاشته است: از اشاعهٔ ساختار‌گرایی گرفته تا کشف میخائیل باختین و یا از توفیق مطالعات فرهنگی تا رواج علوم انسانی و تاریخ اندیشه. دنبال کردن تغییر مسیرهای غیرمنتظره در اندیشهٔ تودوروف و تکامل و بازنگری‌های متعدد او در تفکراتش مروری است بر فراز و فرودهای تاریخ نقد ادبی معاصر. می‌توان گفت که آثار او امروزه به سنگ محکی برای عیار چگونگی شکل‌گیری نیروهای مؤثر در قلمروی فرهنگ بدل شده‌اند.

علاوه‌بر این آثار، تزوتان تودوروف مدیر بخش تحقیقاتِ «مرکز ملی پژوهش‌های علمی پاریس» بود و در دانشگاه‌های انگلیسی‌زبان مطرح جهان همچون هاروارد، ییل، کلمبیا و دانشگاه کالیفرنیا به تدریس پرداخت. او به دعوت انجمن ایران‌شناسی فرانسه در ایران در آبان ۱۳۸۵ به کشورمان سفر کرد. حاصل این سفر، دو سخنرانی در خانهٔ هنرمندان تهران بود که مجموعهٔ این سخنرانی‌ها در کتاب تودوروف در تهران منتشر شد.

در کتاب پیش رو، تودورف در دو مقاله به رابطهٔ پیچیدهٔ میان هنر‌سیاست و هنر‌اخلاق می‌پردازد. در مقالهٔ اول «هنرمندان و دیکتاتورها» او نسبت تنگاتنگ میان هنر آوانگارد و سیاست‌های رادیکال را در روسیهٔ انقلابی، ایتالیای پیشا‌فاشیسم و آلمانِ پیشا‌نازی بررسی می‌کند و ایدهٔ جسورانه‌ای را مطرح می‌کند: «پروژهٔ دیکتاتورهای توتالیتر و هنرمندان آوانگارد هردو از زهدانی واحد سر برآورده‌اند.» او بخشی از وجه اشتراک دیکتاتورها و هنرمندان آوانگارد را در افراط‌گرایی‌شان‌می‌داند و اینکه هردو جریان مصمم بودند به «خلق از عدم»: خواه در عرصهٔ هنر و یا خواه در جامعه.

در مقالهٔ دوم، «هنر و اخلاق»، او پرسش دیرین تاریخ هنر را بازنگری می‌کند: «چه انتظاری باید از هنر داشت؟» و آیا هنر باید در خدمت اخلاق باشد؟ آیا هنر باید موجب تعالی انسان گردد؟ یا چیزی است خودبسنده و رها از مفاهیم؟ باید گفت که پاسخ برای تودوروف این یا آن نیست. چرا که او هم مانند بودلر باور دارد که هنر به‌هر‌حال وجوه شناختی و اخلاقی خود را دارد، حتی اگر تحت عنوان «هنر برای هنر» ارائه شود.

 خواندن کتاب حد و مرزهای هنر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 محققان حوزه پژوهش و تاریخ هنر و علاقه‌مندان به حوزه فلسفه و تاریخ هنر مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب حد و مرزهای هنر

یکی از تأثیرگذارترین تعابیر‌این آرمان را می‌توان در نوشته‌های ریشارد واگنر یافت. واگنر با الهام از آرمان‌های انقلابی میخائیل باکونین، در قیام سیاسی درسدن (۱۸۴۹-۱۸۴۸) شرکت کرد. او پس از سرکوب شدن قیام به‌ناچار جلای وطن کرد و در سوئیس پناه جست، جایی که در سال ۱۸۴۹ دو مقاله‌ای را منتشر کرد که بیانگر ایده‌هایش دربارهٔ هنر و نسبت آن با جامعه بودند: هنر و انقلاب و اثر هنری‌آینده . واگنر سودای ذات مطلق در سر داشت، اما آن را در مذاهب رسمی نمی‌جست. در نظر او هنر والاترین تجسم ارزش‌های مطلق بود؛ «اثر هنری صورت امروزین مذهب است.» بر‌این مبنا، واگنر خواستار برقراری رابطه‌ای دوسویه میان فعالیت هنری و زندگی اجتماعی شد.

برای شکوفایی هنر، جامعه می‌بایست مطلوب‌ترین شرایط ممکن را فراهم می‌ساخت و از آنجا که جهانی که واگنر در آن می‌زیست ـــــ متشکل از ایالت‌های ژرمنی دوران او ـــــ از‌ایجاد چنین شرایطی بسیار دور بود، باید تغییر می‌کرد و‌این تغییر به‌واسطهٔ انقلاب حاصل می‌شد. بر‌این‌اساس، واگنر به سیاست تنها تا آنجا که به شکوفایی هنر کمک می‌کرد علاقه‌مند بود. انقلاب اجتماعی به‌خودی‌خود هدف نبود، بلکه وسیله‌ای بود برای تحقق بخشیدن به انقلاب هنری ـــــ زیربنایی برای بنا نهادن عمارتی تازه.

چرا چنین افتخاری به هنرمندان اعطا شد؟ در اینجاست که دومین بخش نسبت میان هنر و جامعه مطرح می‌شود. واگنر اعلام می‌کند که «هنر کمال بیان کنش نوع بشر است»، همین است که او را به اشرف مخلوقات بدل می‌سازد، و «هنر حقیقی برترین آزادی است.» این آهنگ‌ساز در رؤیای سن‌سیمونی‌ها شریک بود که باور داشتند روزی ماشین انسان را از بند جان کندن می‌رهاند و با رهایی از بند‌این بیگاری‌های طاقت‌فرسا، انسان می‌تواند با شور و آزادی، توجهش را به خلق هنری معطوف سازد. نیازی نیست که هنر، چنانکه تعبیر دیگری از آموزۀ رمانتیک بر آن بود، در تقابل با زندگی قرار گیرد، چرا که هنر اوج دستاورد زندگی است. «بلوغ هنری» هم‌سنگ است با «منزلت آزاد انسان.» هنگامی‌که کار به هنر بدل شود، کارگران هنرمند می‌شوند و بردگانِ صنعتْ سازندگان زیبایی. همان‌طور که واگنر پیش‌تر بیان کرده بود: دیگر نیازی نیست جامعهٔ‌آینده در خدمت هنر باشد، چون تمام جان‌ها هنرمندانه خواهند بود. هنر به الگوی ایدئال جامعه بدل خواهد شد. دیگر دلیلی برای ستودن هنرمند وجود نخواهد داشت، چون همه هنرمند خواهند بود یا به بیان دقیق‌تر، جامعه به‌مثابهٔ یک کل واحد، که آزادانه تصمیم خواهد گرفت تا هنر چگونه به حیات خود ادامه دهد، هیئت خالق را اختیار می‌کند. «در آن صورت چه کسی هنرمند‌آینده خواهد بود؟ شاعر؟ اجراگر؟ موزیسین؟یا مجسمه‌ساز؟ 

نظرات کاربران

سحر
۱۴۰۰/۰۸/۱۹

ممنون از بیدگل و طاقچه که کتاب ها رو توی طاقچه بی نهایت میزارید 🌸

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳۱)
تکرار یک نظر آن را به حقیقت بدل نخواهد کرد
محسن
هیچ‌یک از دیکتاتورها نتوانستند پروژهٔ «هنری» خود را محقق سازند. «اثری» که آنها خلق کرده بودند، سرشتی کاملاً متفاوت داشت و نسخه‌ای نوین از جهنم بر زمین بود.
محسن
در واقع، موسولینی [کارش را] با خودسازی آغاز کرد؛ گویی او خود مجسمه‌ای بود. به‌عنوان آغازی متواضعانه، او با عزمی‌راسخ خود را تغییر داد تا برای هموطنانش مردی کامل و نمونه‌ای برای پیروی شود. او از هر فرصتی برای به رخ کشیدن توانایی‌اش در کارگری و کشاورزی استفاده می‌کرد، در ورزش (دویدن، شنا و اسکی) بی‌نظیر بود و می‌توانست متون فلسفی و ادبی بنویسد
Msn
قربانیان سرکوب استالین به ده‌ها‌میلیون نفر رسیدند؛ بقیهٔ جمعیت در ترس و فقر زیستند و طبیعت هم کاملاً تخریب شد. انسان نوینی که کمونیسم قرار بود تولید کند، هرگز خارج از شعارهای حزب و رمان‌های رئالیسم سوسیالیستی به وجود نیامد. سرنوشت حکومت شوروی نشان می‌دهد که پروژهٔ اولیهٔ حذف همهٔ ساختارهای اجتماعی گذشته و جایگزینی آنها با نظم نوینی بر مبنای علم و اراده، محکوم به شکست است.‌این سرنوشتِ محتوم آن بود، نه به‌این دلیل که طرف‌دارانش جنگ را باختند. کمونیسم را نیروی نظامی از پای در نیاورد. کمونیسم به مرگ «طبیعی» مرد و چیزی جز ویرانی مادی و اخلاقی از خود باقی نگذاشت.
Msn
هنرمند حقیقی «می‌داند که چطور عشق خود را به هر دانهٔ سیب پس زند و همهٔ‌این عشق را با انباشتن درون سیبی که به تصویر می‌کشد برای همیشه جاودانه سازد.»
fuzzy
آنچه نویسنده را لایق می‌سازد، می‌تواند دولتمرد را فاسد گرداند و آن چیز که کتابی را دلپذیر می‌سازد، می‌تواند به انقلابی بزرگ ختم شود.(١١) الکسی دوتوکویل
Ati
رمان، به‌عنوان یک ژانر، فراتر رفتن از جهان‌بینی مانوی را تشویق می‌کند
fuzzy
بسیاری صرفاً خودشیفتگی نخستین را توسعه و گسترش می‌دهند و در نهایت، آن را به گروهی که فرد به آن تعلق دارد تعمیم می‌دهند. در قصه‌گو‌ها (۲۰۰۸)، نانسی اوستون این شکل از روایت را (که شاید شایع‌ترین شکل آن باشد) «نیا‌متن» می‌خواند. «تو‌یکی از ما هستی و سایرین دشمن‌اند.»‌این نیا‌متن باستانیِ بسیار قدرتمندِ نوع بشر است.‌این روایت دو تقابل از یک سو، ما و آنها و از سوی دیگر، خوب و بد را بر مبنای ساختار مانوی پوشش می‌دهد که
fuzzy
مرداک، یکسره در تقابل با تصویر قاطع رمانتیک از‌هنرمندی که باید اثر خود را برای بیان شخصی به کار بَرَد، مسلم می‌داند که شاهکار هنری شامل حذف خویشتن است تا بتوان برای دنیا و کشف آن جا باز کرد. آنچه هنر را می‌سازد «احترام عاشقانه برای واقعیتی ورای خود شخص است.»
fuzzy
هنرمند خلاق نیز به‌نوبۀ خود به رهاسازی خویش از بند غرض یا نفع شخصی تشویق می‌شود. او چه چیز را جایگزین آن می‌کند؟ نوگرایان می‌گویند: عشق به زیبایی، عشقی که از عشق ناب به خدا الگو گرفته است. اما فرضیه‌ٔ متفاوتی نیز می‌تواند شکل بگیرد: [خلق] شاهکار هنری مستلزم جایگزینی عشقِ به خود با شکل مشخصی از عشق به جهان است. در اینجا، «جهان» باید به‌صورت یک کل درک شود، اما واضح است که در ادبیات در اصل دربارهٔ جهان انسانی صحبت می‌کنیم.
fuzzy
«تا فضیلت را خواستنی سازند، رذیلت را نفرت‌انگیز جلوه دهند و بدیهیات را به سخره گیرند این هدف هر انسان صادقی است که قلم، قلم‌مو یا قلمِ حجاری به دست می‌گیرد.»
fuzzy
از قول سخنگویِافلاطون: شاعر اولاً نباید در اشعار خود مطلبی بیاورد جز آنچه به حکم قانون، شایسته و زیبا و خوب شمرده شده است. در ثانی حق ندارد اشعار خود را پیش از آنکه به پاسداران قانون و داورانی که بدین منظور معین شده‌اند ارائه کند و موافقت آنان را به‌دست آورد، در دسترس مردم عادی بگذارد.
fuzzy
نقد اخلاقی کیفیت هر اثر را با توجه به اصول اخلاقی رایج در جامعهٔ همان عصر ارزیابی می‌کند.
fuzzy
وجه اشتراک دیکتاتورها و هنرمندانِ آوانگاردْ افراط‌گرایی‌شان بود،‌یا به تعبیری دیگر، یکپارچه‌خواهی‌شان. هردو جریان مصمم به خلق از عدم بودند و در پی آنکه بی‌اعتنا به آنچه هم‌اکنون وجود داشت اثری مطابق با معیارهای خودشان طراحی کنند. هردو مشتاقانه به فراخوان اوژن پوتیه، که با سرود انترناسیونال مشهور شد، پاسخ دادند که «بساط گذشته بروبیم» و برای انجامش هردو روش مشابهی را به خدمت گرفتند،‌یعنی انقلاب. همچنین، آنها جاه‌طلبیِ تمامیت‌خواهانهٔ مشترکی داشتند که هیچ محدودیتی نمی‌شناخت، چیزی جلودارش نبود و هیچ مخالفتی را بر نمی‌تافت. هنرمند اعتبار تمام قواعد زیبایی‌شناسی دیگر را نفی کرد؛ دیکتاتور آماده بود تا تمامی هنجارهای پیشین زندگی اجتماعی را سرنگون سازد. آخرین وجه اشتراکشان نیز بی‌توجهی به عقاید فرد و اولویت دادن به تولیدات جمعی استاندارد بود.
fuzzy
نوع بشر به زانو در آمدنِ خفت‌بار در مقابل خدا، پادشاه یا سرمایه را کنار نگذاشته است تا ازین‌پس، خاضعانه در برابر قوانین سیاه موروثی و انتخاب‌کور جنسی سر فرود آورد! انسانِ رهایی‌یافته در پی به‌دست آوردن موازنه‌ای شاخص‌تر در عملکرد اعضای بدن خویش است، یعنی رشد متناسب‌تر و برآمدن از درون پوستهٔ خود. هنگامی‌که انسان در تحول جسمانی خود تبحر یافت، «نقشهٔ جدیدی برای خلق نوعِ بیولوژیک اجتماعی برتر، یا اگر راضی‌تان می‌کند، ابر‌انسان، طرح خواهد کرد.»
fuzzy
الگوی هنری، با انتقال به زندگی سیاسی، لاجرم نابرابری‌خواه شد. چراکه اقلیتِ خواص بدون هیچ محدودیتی نقش هنرمند را بازی کردند، درحالی‌که توده‌ها باید به ایفای نقش مادهٔ خام بی‌خاصیت قناعت می‌کردند.
fuzzy
هنرْ به دور از منطق خشک و مباحثات منطقی و با عملکرد مستقیم بر حواس، احساسات و ناخودآگاهِ مردم، قدرت جلب نظر مساعدشان را داشت (یکی از درون‌مایه‌های بارز رمانتیسم و دلیل اصلی رومانتیک‌ها برای ترجیح هنر به علم). کلید برتری هنر، علاوه‌بر پیام‌رسانی،‌این بود که دریافت‌کننده را بدون‌اینکه متوجه بشود دگرگون می‌سازد
fuzzy
سران نازی هنرمندان را صاحبِ امتیازی می‌دیدند که خادمان مذاهب قدیم از آن بی‌بهره بودند:‌این امتیاز که مجبور نبودند از کتاب یا نظامی قانونی که توسط آنها ساخته نشده پیروی کنند و در عوض، آزادانه اهدافشان و وسائل کسب آن را خود تعریف می‌کنند.‌این امتیاز از آنِ نوابغ بود؛ الگوی تمامی‌هنرمندان تا قادر باشند خود را از قوانین رها سازند و با اختیارِ مطلق بیافرینند.
fuzzy
اما‌این مأموریت هم‌زمان هم پیروزی بود و هم حقارتی آشکار که با جاه‌طلبیِ بیشتری پیوند داشت: اکنون، هنرمند بازیگر سیاسی فرض می‌شد که به جامعه، مردم و تک‌تک افراد مطابق با طراحی ازپیش‌تعیین‌شده‌ای شکل می‌داد. بنابراین، پروژهٔ ساخت‌گرایی بر حیات هنر نقطهٔ پایانی گذاشت و درعین‌حال، آن را به خدایگانی رساند. چرا که هنرمندان حالا دیگر با انسان سروکار داشتند و نه فقط با کلمات و رنگ‌ها. آنها در آنِ واحد هنرمند، مهندس و هم جهان‌آفرین بودند
fuzzy
آنها به‌جای تولید آثاری که محصول مکاشفهٔ بی‌طرف‌اند، آثارشان را برای منفعت جامعه به کار گرفتند و در واقع، حالا دیگر خودِ جامعه «سفارش‌دهندهٔ» این آثار بود.
fuzzy

حجم

۹۵۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

حجم

۹۵۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

قیمت:
۵۵,۶۵۰
تومان