دانلود و خرید کتاب ضرورت تئاتر پال وودراف ترجمه بهزاد قادری
تصویر جلد کتاب ضرورت تئاتر

کتاب ضرورت تئاتر

معرفی کتاب ضرورت تئاتر

کتاب ضرورت تئاتر نوشتۀ پال وودراف و ترجمۀ بهزاد قادری است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب دربارۀ «هنر تماشا‌کردن و تماشایی شدن» است.

درباره کتاب ضرورت تئاتر

کتاب ضرورت تئاتر به مفهوم تماشا می‌پردازد. تماشای دیگران و تماشایی کردن خود، همواره برای آدمی لذت‌بخش بوده است. می‌توانیم این جهان را تئاتری بپنداریم که در آن حاضریم؛ در این صورت باید بدانیم که تماشای دیگران و تماشایی کردنِ خود، با منش آدمی، با رشد آن و با علم اخلاق پیوند دارد. برای مثال، آدمی می‌تواند به تماشای اجرای عدالت در جلسات یک دادگاه بنشیند: اجرای عدالت به شاهد نیاز دارد وگرنه عدالتی نیست. اما آدم اگر به تماشای زجرکشی کسی بنشینید، آن رخداد را تأیید کرده است و شریک آن جرم خواهد بود.

جدا از مفهوم تماشا، بزرگ‌ترین دستاورد افلاطون در ضیافت این است که پایگاه تئاتر را (به‌مثابۀ هنری ویژۀ گروهی خاص) متزلزل می­‌کند. شاید در فرهنگ نوشتاری یونان او از نخستین کسانی باشد که زندگی را سراسر صحنۀ تئاتر می­‌داند.

اکنون پال وودراف در کتاب ضرورت تئاتر از همین زاویه به تئاتر می­‌نگرد. او تماشا­ی دیگران و تماشایی‌­کردن خود را هنر و نوعی کارورزی در زمینۀ رشد دموکراسی می‌­داند. کتاب ضرورت تئاتر پاسخی‌ به اتهام افلاطون علیه وجه تقلیدی هنر است؛ چیزی که در تئاتر خیلی به چشم می­‌آید.

بنابراین، پال وودراف در این کتاب، از دریچۀ روزمره به مفهوم تماشا نپرداخته؛ او با منشی فلسفی چنین کرده است. وودراف فیلسوفی است که بسیار شیفتهٔ تئاتر اما از تئاترِ متعارف گریزان است. مسئلۀ این نویسنده با تئاتر متعارف چیست؟ و ارتباط این مسأله با تماشا کردن و تماشا شدن در چیست؟ آیا نگاه فلسفی وودراف و سایر فیلسوفان از افلاطون گرفته تا ارسطو و... به هنر تئاتر، موجب برهم‌زدن سامان و سازمان این هنر بوده است یا به حال آن مفید واقع شده؟

پال وودراف در کتاب ضرورت تئاتر به پرسش‌هایی از این دست پاسخ می‌دهد و سپس نتیجه می‌گیرد که ورود فیلسوفان به وادی درام با اینکه ممکن است موجب از میان برداشتن برخی صورت‌های رایجِ این هنر باشد اما نهایتاً می‌تواند سودمند هم باشد.

خواندن کتاب ضرورت تئاتر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستدارن هنر تئاتر و هنر اجرا پیشنهاد می‌کنیم.

درباره پال وودراف

 پال وودراف در سال ۱۹۴۷ میلادی در نیوجرسیِ امریکا به دنیا آمد. او که فیلسوف، منتقد و مترجم است، بیش از همه برای آثارش دربارۀ سقراط، افلاطون و فلسفۀ تئاتر شناخته می‌شود.

وودراف در دانشگاه پرینستون، به تحصیل در رشتۀ ادبیات کلاسیک یونان و روم پرداخت. سپس با «بورس تحصیلی مارشال» به کالج مرتون دانشگاه آکسفورد رفت و مقطع کارشناسی را در این دانشگاه به پایان رساند.

وی تحت تأثیر عقاید سقراط دربارۀ حاکمیت قانون، به مدت دو سال، در ارتش امریکا در جنگ ویتنام خدمت کرد. پس از جنگ به دانشگاه پرینستون بازگشت و درس خود را تا مقطع دکترا در رشتۀ فلسفه ادامه داد. در همین دوران به دپارتمان فلسفۀ دانشگاه آستین پیوست. او تا امروز در همین دانشگاه مشغول به تدریس است.

دو کتاب نخستین دموکراسی و ضرورت تئاتر از وودراف به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند.

درباره بهزاد قادری

بهزاد قادری در سال ۱۳۳۱ در زاهدان به دنیا آمد. او نویسنده، مترجم، محقق و منتقد ایرانی و نیز استاد بازنشستۀ گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشکده زبان‌ها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران است.

بهزاد قادری، دورۀ تحصیلیِ لیسانس خود را در رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه فردوسی مشهد و فوق‌لیسانسِ ادبیات آمریکا را در دانشگاه شیراز طی کرد. او دکترای ادبیات نمایشی قرن نوزده و سه دهۀ ۱۹۶۰–۱۹۹۰ را در بریتانیا به اتمام رسانده است.

قادری به فعالیت‌های اجرایی نیز پرداخته. برای مثال، او سرپرست کتابخانه ملی کرمان در بدو تأسیس؛ سرپرست گروه زبان‌های خارجی دانشگاه شهید باهنر کرمان؛ معاون آموزشی دانشکدۀ هنر دانشگاه کرمان؛ عضو هیأت تحریریۀ نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی؛ عضو شورای تخصصی گروه زبان و ادبیات انگلیسی؛ عضو هیئت امنای تئاتر کرمان؛ عضو هیئت ممیزۀ دانشگاه‌های جنوب شرق ایران؛ عضو هیأت تحریریۀ نشریۀ پژوهش زبان‌های خارجی دانشکدۀ زبان‌های خارجی، دانشگاه تهران و عضو مرکز ایبسن‌شناسی دانشگاه اسلو-نروژ بوده است.

بهزاد قادری همچنین تدریس درس‌های «عصر روشنگری»، «عصر رمانتیسیسم» و «نمایشنامۀ قرن نوزدهم»، در مقاطع کارشناسی و کارشناسی‌ارشد و در دانشگاه Essex انگلستان از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ را در کارنامۀ خود دارد.

او در سال ۱۳۸۵ از سوی سفارت نروژ در تهران و مرکز هنرهای نمایشی برای پژوهش دربارۀ آثار هنریک ایبسن لوح سپاس دریافت کرد. بهزاد قادری مجموعه نمایشنامه‌های هنریک ایبسن را به ضمیمۀ پژوهش‌هایی مفصل در این زمینه، در نشر بیدگل، ترجمه کرده است.

بخشی از کتاب ضرورت تئاتر

«کودکان خردسال در یادگیری هنر تماشا کردن، طوری که در هنر رسمی تئاتر معمول است، کندند. کودکان با انجام دادن کاری آن را یاد می‌گیرند، و طبیعت آن‌قدر آنها را پرجنب‌وجوش آفریده که نمی‌توانند دو یا سه ساعتِ لازم برای تماشای اجرای هنری تئاتر را تاب بیاورند. وقتی مادران و پدران از جنب‌وجوش فرزندانشان خسته می‌شوند، می‌خواهند بر این طبیعت چیره شوند. دارو این کار را می‌کند، اما تلویزیون دارویی ارزان‌تر است که سم کمتری دارد: کارتون، ویدئو، فیلم سینمایی، همه را به کار می‌برند تا بچه‌ها را از جنب‌وجوش بیندازند. اما این کار از آنها تماشاگران خوبی نمی‌سازد.

کم پیش می‌آید که هنر تماشاکردن را به‌تنهایی تمرین کنیم. در تئاتر، این کار را گروهی انجام می‌دهیم، باهم می‌خندیم، باهم شگفتی می‌کنیم، و ناخواسته ژرف‌ترین واکنش‌های عاطفی‌مان را با آدم‌های اطرافمان شریک می‌شویم. در جمع تماشاگران بسیار فعال شوقی را تجربه می‌کنیم که دورکهایم در آیین‌های مذهبی یافت. حتی وقتی از شکاف دیواری به تماشای کارگران ساختمانی می‌ایستید، احتمالاً  این کار را به این دلیل می‌کنید که می‌بینید دیگران هم آنها را تماشا می‌کنند. در عالم تئاتر تنهایی تماشاکردن نوعی انحراف است. پس بخش بزرگی از این هنر این است که بدانید عضوی از یک گروه تماشاگر هستید، به‌عبارتی، بدانید که چگونه باهم تماشا کنید. گروه‌هایی که از راه تماشاکردن شکل می‌گیرند، پس از سر آمدن زمان اجرای آن تئاتر، به گروه بودنشان ادامه می‌دهند. بازی‌های فوتبال دانشگاهی آمریکا به دانشجویان کمک می‌کند اعضای مسئول جامعهٔ دانشگاهی بشوند؛ کلیساها به‌طور سنتی روستاییان را هماهنگ می‌کردند.

هنر تماشاکردن در فرهنگ‌های مختلف متفاوت است. فرهنگِ هنری اروپامحور تماشا کردنِ فعال را منع و تلاش می‌کند تماشاگر را آرام و خاموش در صندلی بنشاند؛ سنت‌ها و صورت‌های دیگر تئاتر اجازهٔ فعالیت بیشتری به تماشاگر می‌دهند. تماشاگران تگزاسی فوتبال واقعاً خیلی پرجنب‌وجوش‌اند، اما بااین‌حال، تماشاگرانی‌اند که در هنر تماشای فوتبال کارکشته‌اند. بچه‌هایی که من می‌شناسم وقتی تماشای آثار شکسپیر (و دوست داشتن نمایش‌های) او را به بهترین وجه آموختند که روی چمنِ آن‌سوی دیوارهای بازِ اسطبل مرکز تاریخی ویندیل ورجه‌ورجه می‌کردند، جایی که دانشجویان در تابستان تئاتر اجرا می‌کردند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
اجرای عدالت به شاهد نیاز دارد وگرنه عدالتی نیست. اما اگر به تماشای زجرکشی کسی بنشینیم، آن رخداد را تأیید کرده‌ایم و شریک جرمیم.
88
تئاتر دوستان دروغین دارد، و آنها تئاتر را در قلمرو تصنعی هنرهای زیبا به بند می‌کشند. باید تئاتر را از چنگ دوستان دروغینش درآوریم، اما وظیفه‌ای سنگین‌تر از این نیز داریم. بر ماست که از تئاتر در برابر دیدگاهی که آن را هنری بی‌ربط، ویژهٔ نخبگان، و رو به مرگ می‌داند، دفاع کنیم، هنری که می‌گویند تنها مشتی آدم بی‌مصرف تلاش می‌کنند آن را در فرهنگی صرفاً دمخور با فیلم و تلویزیون زنده نگه دارند.
88

حجم

۴۰۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

حجم

۴۰۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

قیمت:
۱۶۰,۰۰۰
۱۱۲,۰۰۰
۳۰%
تومان