دانلود کتاب صوتی شوهر حسود با صدای اشکان عقیلی‌پور + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی شوهر حسود

دانلود و خرید کتاب صوتی شوهر حسود

معرفی کتاب صوتی شوهر حسود

کتاب صوتی شوهر حسود (و «رمانی در نه نامه») نوشتهٔ فیودور داستایفسکی و ترجمهٔ سبحان اسماعیلی سیگارودی است. گویندگی این کتاب صوتی را اشکان عقیلی پور و نیما منصوریان و الهه احسانی انجام داده‌اند و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی دو داستان طنز کلاسیک از روسیه.

درباره کتاب صوتی شوهر حسود

کتاب صوتی شوهر حسود (و «رمانی در نه نامه») حاوی دو داستان کلاسیک روسی است که به قلم یکی از بزرگ‌ترین نویسنده‌های جهان نوشته شده است. فیودور داستایفسکی در این دو داستان، نقد و طنز اجتماعی پررنگ و چشمگیری را به هم آمیخته است. داستایفسکی در این داستان‌ها، قریحۀ طنزپرداز و نگاه نقادانۀ خود به جامعه و نیز دغدغه‌ها و اضطراب‌ها و تشویش‌های انسانی و روان‌شناختی را به نمایش می‌گذارد. دو داستانِ کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» قصه‌هایی طنزآمیز و نقادانه‌اند که در عین نقد جامعه‌ای که داستایفسکی در آن می‌زیست، مسائلی را پیش می‌کشند که هر انسانی فارغ از زمان و مکان، با آن‌ها آشنا و چه‌بسا به‌نحوی با درگیر است. گفته شده است که داستایفسکی در داستان «شوهر حسود»، از بعضی تکنیک‌های نمایش موسوم به «وودویل» استفاده کرده که نوعی نمایش مفرح و سرگرم‌کننده بوده است.

شنیدن کتاب صوتی شوهر حسود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ روسیه و قالب داستان طنز پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فئودور داستایفسکی

فیودور میخایلوویچ داستایوسکی در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. او نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصربه‌فرد آثار او، روان‌کاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت‌های داستان است. بسیاری او را بزرگ‌ترین نویسندۀ روان‌شناختی جهان به شمار می‌آورند. داستایوفسکی ابتدا برای امرار معاش به ترجمه پرداخت و آثاری چون «اوژنی گرانده» اثر بالزاک و «دون کارلوس» اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد؛ سپس به نگارش داستان و رمان پرداخت. بیشتر داستان‌های داستایفسکی، سرگذشت مردمی عصیان‌زده و بیمار و روان‌پریش است. در بیشترِ داستان‌های او، مثلث عشقی دیده می‌شود؛ به این معنی که زنی در میان عشق دو مرد یا مردی در میان عشق دو زن قرار می‌گیرد. در این گره‌افکنی‌ها است که بسیاری از مسائل روان‌شناسانه (که امروز تحت‌عنوان روانکاوی معرفی می‌شود) بیان شده است. منتقدان، این شخصیت‌های زنده و طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آن‌ها را ستایش کرده‌اند.

رمان‌ها و رمان‌های کوتاه این نویسنده عبارتند از: (۱۸۴۶) بیچارگان (یا «مردمان فرودست»)، (۱۸۴۶) همزاد، (۱۸۴۷) خانم صاحبخانه/ بانوی میزبان، (۱۸۴۹) نیه توچکا (ناتمام)، (۱۸۵۹) رؤیای عمو، (۱۸۵۹) روستای استپان چیکو، (۱۸۶۱) آزردگان/ تحقیر/ توهین‌شدگان، (۱۸۶۲) خاطرات خانهٔ اموات، (۱۸۶۴) یادداشت‌های زیرزمینی، (۱۸۶۶) جنایت و مکافات، (۱۸۶۷) قمارباز، (۱۸۶۹) ابله، (۱۸۷۰) همیشه شوهر، (۱۸۷۲) جن‌زدگان، (۱۸۷۵) جوان خام، (۱۸۸۰) برادران کارامازوف.

داستان‌های کوتاه و بلند او نیز عبارتند از: در پانسیون اعیان، (۱۸۴۶) آقای پروخارچین، (۱۸۴۷) رمانی در نه نامه، (۱۸۴۸) شوهر حسود، (۱۸۴۸) همسر مردی دیگر، (۱۸۴۸) همسر مردی دیگر و شوهر زیر تخت (تلفیقی از ۲ داستان قبلی)، (۱۸۴۸) پولزونکوف، (۱۸۴۸) دزد شرافتمند، (۱۸۴۸) درخت کریسمس و ازدواج، (۱۸۴۸) شب‌های روشن، (۱۸۴۹) قهرمان کوچولو، (۱۸۶۲) یک داستان کثیف/ یک اتفاق مسخره، (۱۸۶۵) کروکدیل، (۱۸۷۳) بوبوک، (۱۸۷۶) درخت کریسمس بچه‌های فقیر، (۱۸۷۶) نازنین، (۱۸۷۶) ماریِ دهقان، (۱۸۷۷) رؤیای آدم مضحک، دلاور خردسال، قلب ضعیف (۱۸۴۸)، بوبوک (۱۸۷۳).

مقاله‌های او عبارتند از: Winter Notes on Summer Impressions (۱۸۶۳) و یادداشت‌های روزانهٔ یک نویسنده (۱۸۷۳–۱۸۸۱)،

ترجمه‌های او عبارتند از: (۱۸۴۳) اوژنی گرانده (انوره دو بالزاک)، (۱۸۴۳) La dernière Aldini (ژرژ ساند)، (۱۸۴۳) Mary Stuart (فریدریش شیلر) و (۱۸۴۳) Boris Godunov (الکساندر پوشکین)،

فئودور داستایفسکی نامه‌های شخصی و نوشته‌هایی را که پس از مرگش منتشر شده، در کارنامۀ نوشتاری خویش دارد. او در ۹ فوریهٔ ۱۸۸۱ درگذشت.

بخشی از کتاب صوتی شوهر حسود

«ایوان آندریویچ، پس از هوار شدن بر تئاتر، یک آن لژهای طبقۀ دوم را از نظر گذراند و وای! قلبش از تپش ایستاد؛ زن این‌جا بود! در لژ نشسته بود! ژنرال بابینیتسین نیز همراه همسر و خواهر همسرش این‌جا بودند. آجودانِ ژنرال که جوان زبر و زرنگی بود نیز حضور داشت. یک نظامی دیگر هم بود... ایوان آندریویچ تمام دقتش، تمام قدرت چشمانش را به کار گرفت، اما... افسوس! فرد نظامی که مکارانه پشت آجودان مخفی شده بود و قابل شناسایی نبود.

زن این‌جا بود، در حالی که گفته بود اصلاً به این‌جا نخواهد آمد! این همان رفتار دوگانه‌ای بود که از چندی پیش مدام از گلافیرا پترُونا سر می‌زد و ایوان آندریویچ را دیوانه کرده بود. ظاهراً همین افسر جوان موجب سرخوردگی عمیق او شده بود. درمانده خود را روی صندلی انداخت. فکر می‌کنید چرا؟ موضوع بسیار ساده است...

صندلی ایوان آندریویچ دقیقاً کنار لژهای طبقۀ اول بود و از قضا لژِ خیانتکار طبقۀ دوم درست بالای صندلی او بود و از این رو برایش جای تأسف بسیار داشت که قادر به دیدن هیچ‌چیز از آنچه در بالای سرش می‌گذرد نیست. از این رو مثل سماور از عصبانیت می‌جوشید.»

کاربر ۵۳۲۱۵۸۰
۱۴۰۳/۰۳/۰۶

داستاویسکی عزیز اگر در این قرن زنده بودی چه میشد

Aydin
۱۴۰۳/۰۸/۲۱

داستانی کوتاه و زیبا که با بیانی طنز به نقد یک سری مسائل زمان نویسنده میپردازه. اجرا هم عالی بود

کاربر 1103534
۱۴۰۳/۰۸/۱۶

من که حتی نتونستم تا آخر گوش بدم. به نظرم واقعا جالب نبود.و خیلی متن ضعیفی داشت.

زمان

۲ ساعت و ۵۸ دقیقه

حجم

۴۰۹٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۲ ساعت و ۵۸ دقیقه

حجم

۴۰۹٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۶۱,۰۰۰
۳۰,۵۰۰
۵۰%
تومان