دانلود و خرید کتاب صوتی باشگاه مشت زنی
معرفی کتاب صوتی باشگاه مشت زنی
کتاب صوتی باشگاه مشت زنی رمان مشهور و محبوب نوشتهٔ چاک پالانیک با ترجمهٔ پیمان خاکسار و با صدای اشکان عقیلیپور است و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی باشگاه مشت زنی
فیلم فایت کلاب ساختهٔ دیوید فینچر را حتما دیدهاید؛ شاهکاری مدرن که اجازه نمیدهد یک لحظه چشم از فیلم بردارید. دیالوگهای جاندار و پرمحتوا در نقد دنیای سرمایهداری و بهتر بگوییم، در نقد همه چیز. این فیلم شاهکار از کتابی نوشتهٔ چاک پالانیک ساخته شده است. باید تصورش برایتان جالب باشد که چطور چنین محتوایی در قالب کتاب آمده است اما باید به شما بگوییم که باشگاه مشت زنی حتی از فیلمش هم جذابتر است و نکتهٔ مهمتر این است که پایان کتاب با پایان فیلم تفاوت دارد.
داستان کتاب صوتی باشگاه مشت زنی دربارهٔ مردی است که از بیخوابی رنج میبرد و با شخصی به نام تایلر که در حرفهٔ صابونسازی کار میکند آشنا میشود. آنها با هم تصمیم میگیرند یک باشگاه زیرزمینی راه بیندازند و قانونهایی هم برایش وضع میکنند.
در این باشگاه قرار است همه چیز حتی خودتان را نابود کنید و سپس از نو بسازید.
چاک پالانیک اولین رمانش را هیچوقت به ناشر نسپرد. دومین رمانش، هیولاهای نامرئی، را ناشران رد کردند چون بیشازاندازه آزارنده بود. پالانیک کتاب سومش باشگاه مشتزنی را شروع کرد. باشگاه مشتزنی در ابتدا یک داستان کوتاه چندصفحهای بود، اما بعدتر بسط داده شد و شکل یک رمان به خود گرفت. البته آن داستان کوتاه اولیه را بدون تغییر به عنوان بخش ششم کتاب استفاده کرد.
بعدها نوشت که قصدش از نوشتن باشگاه مشتزنی این بوده که ناشرش را حتی بیشتر از کتاب قبلی آزار دهد. ولی پیشبینیاش اشتباه درآمد و ناشر کتاب را چاپ کرد. کتاب موردتوجه منتقدان واقع شد و توانست چند جایزه از جمله بهترین رمان سال را از طرف منتقدان ایالت ارگون دریافت کند. کتاب چندی پس از انتشار توجه هالیوود را به خود جلب کرد و سرانجام در سال ۱۹۹۹ دیوید فینچر آن را به فیلم برگرداند. فیلم در هفتهٔ اول در رتبهٔ اول فروش قرار گرفت، اما به خاطر روایت پیچیدهاش درست فهم نشد و در نهایت شکست خورد. ولی پس از چند سال تبدیل به یک کالت شد. کتاب بعدی پالانیک خفگی هم موردتوجه واقع شد و این موفقیت تقریباً برای تمام کتابهایش تاکنون ادامه داشته است. خفگی داستان مردی است که برای تأمین هزینهٔ درمان مادرش به رستورانها میرود و هنگام غذا خوردن وانمود میکند که غذا در گلویش پریده و دارد خفه میشود. به این روش با آدمها ارتباط برقرار میکند و با جلب ترحمشان از آنها پول میگیرد.
کتابهای پالانیک تا قبل از لالایی، چه در شکل روایت و چه در درونمایه، شباهتهای زیادی بههم دارند. راوی تمام داستانها آدمهای حاشیهای جامعه هستند که با رفتار خودویرانگرانه در مقابل طرد شدنشان از اجتماع واکنش نشان میدهند. پالانیک از لالایی به بعد به نوشتن داستانهای ترسناک طنزآمیز گرایش پیدا کرد.
نقد تمسخرآمیز پالانیک از مصرفگرایی در کتاب باشگاه مشت زنی بیبدیل است. پالانیک این کتاب را در اوقات فراغتش، زمانی که تعمیرکار اتومبیل بود نوشت. در آن زمان هنوز نویسندهای حرفهای و محبوب نبود و حتی انتظار نداشت که کتابش را در قفسهٔ کتابفروشیها ببیند؛ چه برسد به اینکه دو جایزهٔ ادبی بگیرد و بزرگترین کمپانی تولید فیلم امریکا حقوق کتاب را بخرد و نقش تایلر دردن را هم برد پیت بازی کند. در واقع به گفتهٔ خودش، کتابی برای خوانده نشدن نوشته بود. ولی از آنجا که سرمایهداری آنتیتز خودش را هم بستهبندی میکند و به مخالف خودش میفروشد این آنارشی تمامعیار ادبی هم از بازی تجارت مصون نماند.
باشگاه مشتزنی به معنای واقعی کلمه امروزی است. روایتش همانقدر گسیخته و سراسیمه است که زندگی ما. هر کدام از ما تکهای از خودمان را در این کتاب پیدا میکنیم.
باشگاه مشتزنی را با تصادف بالارد مقایسه کردهاند. پالانیک و بالارد هر دو منتقد مصرفگرایی هستند. برعکسِ بالارد که نگاهش خشک و سبعانه است، پالانیک همهچیز را به استهزا میگیرد.
یکی از ایرادهایی که از کار پالانیک میگیرند عدم دقت در ارجاعات علمی کتابهایش است که البته بهنظر مترجم عمدی است. مثلاً هیچکدام از فرمولهایی که در باشگاه مشتزنی ارائه شده صحت علمی ندارند. بیشتر به شوخی شباهت دارند تا فرمول. بعضی دیگر نیز به او خرده میگیرند که ماجراهای غیرعادی کتابهایش فقط برای تکان دادن خواننده است. ولی او کتابهای خود را کمدی ـ رمانتیک توصیف میکند و در مصاحبهای با خبرنگار گاردین میگوید: «همیشه سعی میکنم به یک هدف متعالی برسم، به عشق، ولی با روشی کاملاً غیرقراردادی. با نمایش یک دنیا زشتی و پلشتی. برای رسیدن به قلهٔ عشق ماندگار باید از تمام این پلشتیها گذشت.»
شنیدن کتاب صوتی باشگاه مشت زنی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر فیلم فایت کلاب را دوست داشتهاید این کتاب صوتی را هم حتما بشنوید.
کتاب باشگاه مشتزنی در فهرست کتابهایی قرار دارد که به گفتهٔ منتقدان ادبی گاردین هر کس باید پیش از مرگش آن را بخواند.
درباره چاک پالانیک
چارلز مایکل پالانیک متولد ۲۱ فوریه ۱۹۶۲ نویسنده و مقالهنویس آمریکایی است. او پس از انتشار رمان باشگاه مشت زنی در سال ۱۹۹۶ که کارگردان معروف دیوید فینچر بر اساس آن فیلمی با همین نام را ساخت، شهرت پیدا کرد. محل زندگی او پورتلند، اورگن واشنگتن است. نوشتههای او به دو گروه تخیلی و غیرتخیلی تقسیم میشود. تا کنون بر اساس دو اثر او (باشگاه مشت زنی و خفگی) فیلم ساخته شده است. در ۹ مارس ۲۰۱۰ مقالهای به قلم او تحت عنوان مانند روزهای آخر عمرت زندگی کن در پایگاه اینترنتی Men's health (سلامت مردان) منتشر شد.
از آثار دیگر او میتوان از لالایی، جنزده، اسناف، کوتوله و محکوم نام برد.
بخشی از کتاب صوتی باشگاه مشت زنی
«امروز در روزنامهها نوشته بودند که شب قبل یک نفر درِ تمام اتاقهای طبقات دهم تا پانزدهم برج هاین را شکسته و از پنجرهٔ تکتک اتاقها بیرون رفته و روی نمای جنوبی ساختمان یک لبخند پنجطبقه نقاشی کرده و دو پنجره را بالای پوزخند نقاشیشده آتش زده و دو چشم آتشین بزرگ درست کرده تا وقت سحر از آن بالا نگاه خیره و زندهشان را به شهر بدوزند.
در عکس صفحهٔ اول روزنامه صورت نقاشیشده شبیه یک کدوتنبل عصبانی است. یک شیطان ژاپنی، اژدهای طمعی که از آسمان آویزان شده. دود هم شبیه ابروی جادوگرها یا شاخ شیطان است. مردم در حالیکه سرشان را عقب گرفته بودند فریاد میکشیدند.
این کار یعنی چه؟
چه کسی این کار را کرده؟ حتا وقتی که آتش را خاموش کردند چهره هنوز سر جایش بود. بدریختتر. چشمهای مردهٔ تهی به تکتک آدمهای خیابان خیره شده بودند.
هر روز از اینجور گزارشها بیشتر و بیشتر در روزنامهها چاپ میشد.
هر روز هم خبرها را میخوانی و میخواهی بدانی که آیا این یکی هم کار اعضای پروژهٔ میهم است یا نه؟
روزنامهها نوشتهاند که پلیس هنوز هیچ سرنخی پیدا نکرده. جوجهگانگستر یا موجود فضایی یا هر کس دیگری که این کار را کرده در حالیکه با اسپری رنگ سیاه از پنجره آویزان بوده میتوانسته خودش را به کشتن بدهد.
کار کمیتهٔ شرارت بوده یا کمیتهٔ حریق؟ صورت هیولا احتمالاً تکلیف آخر هفتهشان بوده.
شاید تایلر بداند. ولی اولین قانون پروژهٔ میهم این است که نباید دربارهٔ پروژهٔ میهم چیزی بپرسی.
تایلر میگوید به اعضای کمیتهٔ حملهٔ پروژهٔ میهم یاد داده که چه فرایندی در اسلحه منجر به شلیک گلوله میشود. کاری که تفنگ میکند متمرکز کردن نیروی انفجار در یک جهت مشخص است.
در آخرین جلسهٔ کمیتهٔ حملهٔ پروژهٔ میهم تایلر با خودش یک اسلحه و یک دفترچهتلفن آورد. آنها در زیرزمین محل برگزاری جلسات باشگاه مشتزنی در شنبهشبها دور هم جمع میشوند. هر کمیته در یک شب بهخصوص تشکیل میشود:
آتشسوزی دوشنبهها.
حمله سهشنبهها.
شرارت چهارشنبهها.
و بالاخره اطلاعات غلط پنجشنبهها.
هرجومرج سازمانیافته. اغتشاش با نظم اداری. هر اسمی دوست دارید رویش بگذارید. یک جور انجمن حمایتی.
سهشنبهشب کمیتهٔ حمله برای هفتهٔ بعد چند پیشنهاد داد و تایلر بررسیشان کرد و تکلیف آخر هفتهٔ اعضا را مشخص کرد.
آخر این هفته هر یک از اعضای کمیتهٔ حمله باید دعوایی راه بیندازد اما در آن پیروز نشود. ولی نه در باشگاه مشتزنی. دعوا راه انداختن سختتر از آن است که فکرش را میکنید. آدمهای خیابان هر کاری که از دستشان برمیآید میکنند تا از دعوا دوری کنند.»
زمان
۷ ساعت و ۵۳ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۵۹٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۷ ساعت و ۵۳ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۵۹٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این کتاب و رمان بمبه، ولی حیف با کتاب صوتی ش حال نکردم، صدای راوی اون دیونه گی خاص رو نداره به نظرم . به هر حال من عاشق چاک پالنیکم و باید بگم هم کتاب و هم فیلم هر
سپاس خدایی را که حنجره ای بی این زیبایی، آفرید.
عالی بود
صدای گوینده خیلی خوب بود منتها پیشنهاد میکنم اول فیلمش رو ببینید و بعد کتابش رو گوش بدین
تا وسطای داستان دیگه داشتم بی خیال میشدم که واقعا ورق برگشت و عالی ادامه پیدا کرد