دانلود و خرید کتاب خودشیفته‌‌ ای که می‌‌ شناسی جوزف بارگو ترجمه کورش کامیاب
تصویر جلد کتاب خودشیفته‌‌ ای که می‌‌ شناسی

کتاب خودشیفته‌‌ ای که می‌‌ شناسی

معرفی کتاب خودشیفته‌‌ ای که می‌‌ شناسی

خودشیفته‌ای که می‌ شناسی یا دفاع از خود در برابر خودشیفته‌های حاد اثری از جوزف بارگو است که با ترجمه کوروش کامیاب در مجموعه خوب زیستن نشر کرگدن به چاپ رسیده است.

ارسطو معلم اول به پیروی از استاد استادش، سقراط، زندگی خوب را زندگی همراه با تأمل و معرفت و فضیلت می‌دانست. 

اگر به تبع این متفکران و مانند برخی معاصران، فلسفه را نوعی راه و رسم زندگی بدانیم، آن‌گاه یکی از کارهای لازم این خواهد بود که فلسفه را از فعالیتی صرفاً «دانشگاهی» به فعالیتی «روزمره» تبدیل کنیم، فلسفۀ عملی را از حاشیه به متن بیاوریم و به‌قول لویناس از وجود به‌سوی موجود حرکت کنیم، به‌سوی انسانی که گوشت و خون دارد؛ انسانی که اگر هبوط کرده، به آسمان نرفته، بلکه به زمین آمده با تمام پیامدهای این وضع: «من انسان‌ام. پس هیچ چیز انسانی با من بیگانه نیست».

افزون بر این، اگر دغدغۀ نهاییِ فلسفه، خوب زیستن است، آن‌گاه دلیلی ندارد خوب زیستن فقط در چارچوب فلسفه تعریف شود. همچنان که دلیلی ندارد خوب زیستن فقط در چارچوب روان‌شناسی تعریف شود. تکاپو برای خوب زیستن مهم‌تر از آن است که فقط به فیلسوفان یا فقط به روان‌شناسان سپرده شود: کتاب‌های مقدس حکمت‌های فراوانی در این‌باره دارند، کما اینکه هنر و ادبیات منابعی بی‌بدیل برای درس‌های زندگی‌اند. برای خوب زیستن باید از نیروی حکمت و خردمندی کمک بگیریم، حکمتی که نه مرز میان رشته‌ها را می‌شناسد نه مرز میان سرزمین‌ها را، نه مرز میان زبان‌ها و نه مرز میان فرهنگ‌ها را.

اما خوب زیستن چیست و چگونه می‌توان در مسیر آن قدم برداشت؟ این‌ سؤالِ‌ مهم و بزرگی است که درباره‌اش بسیار نوشته‌اند. آیا خوب زیستن، زیستن در آسایش و رفاه است؟ یا خوب زیستن زیستنی است که ارزشش را داشته باشد؟

مجموعۀ «خوب زیستن» در پی طرح چنین سؤالاتی است و این سؤالِ مهم که چگونه می‌توانیم زندگی‌ را عمیق‌تر، همچون یک اثر هنری و به‌منزلۀ خلق خویشتن بفهمیم. این مجموعه دعوتی است به فلسفۀ عملی، پرورش و ارتقای هوش عاطفی، انعطاف‌پذیری روانی و زندگی همراه با حضور و تأمل؛ این مجموعه دعوتی است به خوب زیستن.

 درباره کتاب خودشیفته‌‌ ای که می‌‌شناسی

در سال‌های اخیر، استفادۀ بیش از اندازه از واژۀ «خودشیفتگی» وزن و معنی را از این واژه گرفته است. در فرهنگ امروز که مردمانش به وسواس سلفی گرفتن دچارند و فشار رسانه‌های اجتماعی آن‌ها را به پیش می‌راند، خودشیفتگی کم‌وبیش هم‌معنی «تکبر و غرور» شده است.

یاد کردن از کسی به‌عنوان «خودشیفته» تبدیل شده به تشخیص غیر‌حرفه‌ای باب روز و محبوب کارشناسان و گزارشگران رسانه‌ها که مشتاقانه آن را دربارۀ فلان آدم مشهوری که به‌تازگی درگیر ماجرای رسوایی شده یا بهمان سیاست‌مداری که هنگام عملی ناپسند در تله افتاده به کار می‌برند. 

بیشتر آدم‌ها از این واژه به‌عنوان توهین استفاده می‌کنند، با آن می‌خواهند کسانی را که به نظرشان زیادی خودبزرگ‌بین می‌رسند کِنِف کنند. این واژه را برای اشاره به مردان و زنان از هر گروه اجتماعی به کار می‌بریم، از هنرپیشگان معروفی که جلوی چشم مردم رفتار ناپسندی از آنان سر زده تا دوستانی که مدام عکس‌های خوش‌نمای خود را در اینستاگرام می‌گذارند.

این روزها گویی تقریباً همه خودشیفته‌اند.

وقتی این برچسب را به این همه آدم می‌زنید، معنی‌اش گنگ می‌شود و بیش از اندازه تعمیم می‌یابد. اشاره کردن به کسی به‌عنوان «خودشیفته» تبدیل شده به کلیشه، و آن‌چنان رایج شده‌است که دیگر فکر نمی‌کنیم واقعا معنی‌اش چیست.

هدف این کتاب رهانیدن مفهوم خودشیفتگی از این معنای کلیشه‌ای آن و روشن کردن ماهیت پیچیدۀ آن است. خودشیفتگی طیفی از حالت‌های ممکن را شامل می‌شود، از عزت‌نفس سالم و طبیعی بگیرید تا خودشیفتگی بیمارگونه. فصل ۱، ویژگی‌های اختلال شخصیت خودشیفته بنا به تعریف انجمن روان‌پزشکی آمریکا را بررسی می‌کند. (تشخیص بالینی که فقط ۱ درصد از جمعیت کل کشور را شامل می‌شود). اما بیشتر کتاب اختصاص دارد به آدم‌هایی که نویسنده از آنان با عنوان «خودشیفته‌های حاد» یاد می‌کند. آنان عدد حیرت‌انگیز ۵ درصد از جمعیت کشور آمریکا را تشکیل می‌دهند.

آنان به آستانۀ تشخیص ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نمی‌رسند، ولی از جنبه‌های مهمی با خودشیفته‌های معمولی که کمی بیش‌از اندازه خود را خوب و بی‌عیب تصور می‌کنند فرق دارند. خودشیفته‌های حاد نه‌تنها آدم‌هایی خودپسند و اعصاب خرد‌کن، بلکه ... خطرناک‌اند.

 خواندن کتاب خودشیفته‌ای که می‌شناسی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به کتاب‌های روان‌شناسی و فلسفۀ زندگی مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب خودشیفته‌ای که می‌شناسی

اصلاً تعجبی ندارد که بسیاری از خودشیفته‌های حاد در تقریباً تمام حیطه‌های زندگی‌شان، خواه ورزش، خواه عالم تجارت یا محیط اجتماعی که در آن زندگی می‌کنند، حسابی اهل رقابت هستند. آنان نیاز دارند که در مسابقات ورزشی برنده باشند، در هر رشته‌ای که فعالیت می‌کنند رقبا را نابود کنند یا حس کنند ثروتمندتر، محبوب‌تر، جذاب‌تر یا تحسین برانگیزتر از دیگران هستند - یعنی در زندگی‌شان «برندۀ» میان جمع باشند. حوزۀ فعالیتشان هرچه باشد، پیروزی در رقابتْ احساسی واهی را دربارۀ خودشان تقویت می‌کند: آنان برندگانی هستند که ثابت می‌کنند از بازندگان مغلوب برترند و نیازمندند که این را مدام ثابت کنند، بارها و بارها.

از نظر خودشیفته‌های حاد، آدم‌ها فقط دو دسته‌اند: فرا‌دست و فرودست. آنان معمولاً «مردم دنیا را به آدم‌های مشهور، ثروتمند و بزرگ در یک سو، و آدم‌های ʼمیان مایۀ’ پست و بی‌ارزش در سوی دیگر تقسیم می‌کنند». از این می‌ترسند که عضو گروه نخست نباشند و «در شمار ʼمیان‌مایه’‌ها قرار گیرند، که منظورشان از این واژه معنی عادی آن یعنی ʼمیانه‌حال’ نیست، بلکه بی‌ارزش و پست را در نظر دارند». این تقسیم جهان به دو دسته از آدم‌ها، برنده‌ها و بازنده‌ها، جهان‌بینی آدم خودشیفته را تعریف می‌کند، و به همین دلیل، در بحثمان بارها و بارها با این دو واژه روبه‌رو خواهیم شد.

درست همان‌طور که یک کمدین برای با‌نمک جلوه کردنِ خود شاید به آدمی جدّی متکی باشد، خودشیفتۀ حاد از آدم بازنده به‌عنوان نوعی آشکار‌ساز برای خودپندارۀ برنده‌اش بهره‌برداری می‌کند. با نخوت و منش متکبرانه‌اش - من از تو بهترم - آدمی دیگر را به پذیرفتن نقشی مکمل و فرودست خودش مجبور می‌کند و هرچند شاید آشکار نباشد، او به آن آدم نیاز دارد : وقتی پای رقابت به میان آید، یک نفر دیگر باید ببازد تا او برنده شود. خلاصه، خودشیفتۀ حاد به قیمت خواروخفیف کردن یک نفر دیگر خودپنداره‌اش را تقویت می‌کند.

بسیاری از خودشیفته‌های حادْ قلدرمآب هم هستند. آنان در قلمرو اجتماعی رقابت‌جویی می‌کنند و احساس بازنده بودن در میان جمع را در قربانیانشان پدید می‌آورند. این رفتارها معمولاً در دورۀ راهنمایی به چشم می‌خورد، وقتی که بچه‌ها از محیط نسبتاً امن مدرسۀ ابتداییِ نزدیک خانه وارد دنیایی به‌مراتب بزرگ‌تر می‌شوند که در آن تقریباً هیچ‌کس از موقعیت خود در میان جمع مطمئن نیست. قلدرمآب‌ها دنبال بازنده‌هایی می‌گردند که بتوانند با تکیه بر تهدید جسمی و عاطفی بر آنان چیره شوند و وجهۀ خودشان را با قربانی کردن آنان بالا ببرند.

nasim70k
۱۴۰۱/۰۵/۱۸

قیمت نسخه الکترونیک باید اینقدر بالا باشه آیا!!!؟ الان کتاب چاپی رو دارن بین شصت تا هفتاد فروش میدن

hosna
۱۴۰۱/۰۶/۰۴

قیمتش خیلی گرونه خب چرا باید با این قیمت نسخه الکترونیکی خرید

mohammad mohammadian
۱۴۰۱/۰۶/۲۶

با سلام لطفا قیمت کتاب را متعارف نمایید ممنون

summy
۱۴۰۱/۱۱/۲۹

من حتما کتاب رو تهیه میکنم ..به عنوان یه پیشنهاد اینو میگم که ای کاش عنوان انگلیسی کتاب رو اضافه کنید توی نسخه های epub نسخه انگلیسی که ازش ترجمه صورت گرفته ذکر نمیشه ...ولی pdf ها همون اول کتاب

- بیشتر
farzaneh
۱۴۰۳/۰۶/۱۲

حتما مطالعه کنید برای شناخت خود و دیگران بسیار مفید هست

کاربر 8653611
۱۴۰۳/۰۴/۰۴

بسیار عالی بود

کاربر ۳۹۲۷۷۱۲
۱۴۰۱/۰۸/۱۸

عالی و بی نظیر

طرف شدن با خودشیفته‌ای که می‌شناسید چگونه بیشتر وقت‌ها به معنی پیکار با نقاط ضعف ناشی از خودشیفتگی خودتان است. وقتی برنده‌ای خودخوانده احساس بازنده بودن در شما پدید می‌آورد، شما نیز گاهی می‌کوشید ورق را برگردانید تا خودتان را سرپا نگه دارید. شاید به‌نوعی تدافعی و جبهه‌گیرانه رفتار کنید که بعداً نتیجه‌اش فقط پدید آمدن احساسی بدتر نسبت به خودتان باشد. چه‌بسا به حسادتتان مجال بروز بدهید یا حرف دلتان را با تحقیر آن آدم بر زبان آورید، و در عین حال در تمام این رفتارها احساس کنید که حق به جانب شما است و عذر موجهی دارید.
mohxmad
طرف شدن با خوی و خصلت‌های خودشیفته‌وارِ دیگران بیشتر وقت‌ها معنایش طرف شدن با خودشیفته‌ای است که بهتر از همه می‌شناسیدش اما شاید کمتر از همه او را فهمیده‌اید. خودشیفته‌ای که در آینه روبه‌روی شماست.
mohxmad
وقتی خودشیفتۀ حادی که از نزدیک می‌شناسیدش طوری رفتار می‌کند که گویی شما ابله، فرودست و درخور تحقیر هستید، احتمالاً احساس آزردگی و عصبانیت خواهید کرد و چه‌بسا همدلی کردن با کسی که دارد به شما حمله می‌کند چالشی فراتر از توان آدمی به نظر برسد. رسیدن به درک خردورزانه شاید تنها کاری باشد که از عهده‌اش برآیید، اما برای همین هم‌باید سخت جدّ و جهد کنید، نه اینکه برای محافظت از خودتان متقابلاً دست به حمله بزنید و به خشمتان مجال بروز بدهید.
کاربر ۵۹۳۳۲۷۲
هرچند ظواهر امر عکس این را نشان می‌دهد، اما شخصیت هم‌وابسته در جریان مراقبت از طرف مقابل غالباً نیازهای مهم خودش را ارضا می‌کند
mohxmad
خودشیفته در عالم مادّیات مدونا، پس از مشهور شدن، می‌گفت «تمام ما در زندگی خود به‌نحوی از چیزی زخم خورده‌ایم، و بعد بقیۀ عمرمان را صرف وا کنش نشان دادن به آن یا طرف شدن با آن یا تبدیل آن به چیزی دیگر کرده‌ایم»
niloufar en
چگونه برای ادامه زندگی مشترکمان تصمیم بگیریم؟
آلن دو باتن
در جستجوی کودک فراموش شده
آلیس میلر
درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی
پل ای. فلکسمن
موانع دلبستگی و صمیمیت
لیندا کاندی
طرحواره درمانی برای زوج ها
چیارا سیمونه دی فرانچسکو
دروغ هایی که به خودمان می گوییم
جان فردریکسون
ارزیابی اختلالات شخصیت براساس راهنمای تشخیصی روان پویشی (PDM)
محمدامین شریفی
وقتی بدن نه می گوید
گابور ماته
روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه ای
آلن ج. فرانکلند
فنون روان پویشی
کارن مارودا
بازداری ها، نشانگان و اضطراب
زیگموند فروید
روان درمانی پویشی به زبان ساده
پاتریشیا هیوز
تکنیک های شناختی برای افزایش عزت نفس
متیو مک کی
روان درمانی تحلیلی؛ راهنمای بالینی
دبورا کابانیس
درآمدی نو بر روان کاوی
آنتونی بیتمن
سیر عشق
آلن دوباتن
ارزیابی تعارض‌ها بر اساس تشخیص روان‌پویشی عملیاتی‌شده OPD-2
محمد امین شریفی
چگونه در روابط، بزرگسال باشیم؟
دیوید ریکو
همسران هوشیار
رابین والسر

حجم

۳۲۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۳۲۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۱۶۰,۰۰۰
۱۴۴,۰۰۰
۱۰%
تومان