دانلود و خرید کتاب رویاهای خطرناک لارن دیستفانو ترجمه بابک علوی
تصویر جلد کتاب رویاهای خطرناک

کتاب رویاهای خطرناک

امتیاز:
۴.۳از ۱۰۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب رویاهای خطرناک

کتاب رویاهای خطرناک داستانی فانتزی و ماجراجویانه از لارن دیستفانو با ترجمه بابک علوی است. همه ماجرا با یک ماجراجویی در خواب آغاز می‌شود. زمانی که پلام، دارای قدرت کنترل رویاها، در دردسر بزرگی گرفتار می‌شود.

انتشارات پرتقال با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب رویاهای خطرناک

اگر می‌توانستید رویاهایتان را کنترل کنید و در خواب‌هایتان به ماجراجویی‌های پر هیجان و خطرناک بروید، این کار را می‌کردید؟ ماجرای کتاب رویاهای خطرناک هم دقیقا همین است. در اصل پلام به همین دلیل توی دردسر افتاد. اما اجازه بدهید داستان را از اول شروع کنم:

موسسه براسمر، مدرسه‌ای است برای بچه‌های یتیمی که استعدادهای ویژه و متفاوتی دارند. تمام بچه‌های این موسسه یک توانایی خارق‌العاده دارند. اما توانایی پلام خیلی جذاب است: او می‌تواند رویاهایش را کنترل کند. پلام با دوستانش، وین، گوئندل و آرتم به رویاهایشان می‌روند و همیشه ماجراجویی‌هایی عجیب را پشت سر می‌گذارند. جنگیدن با هیولاها، انجام دادن ماموریت‌های خطرناک و ... همه چیز خوب پیش می‌رود تا شبی که پلام اخطار مرموزی دریافت می‌کند و فردایش، آرتم هم ناپدید می‌شود!

پلام، به همراه وین و گوئندل به دنبال دوستشان آرتم، سفر حیرت‌آور دیگری را آغاز می‌کنند. اما این ماجراجویی باعث می‌شود تا رازهای وحشتناکی درباره موسسه براسمر و اهدافش بفهمند..

کتاب رویاهای خطرناک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

رویاهای خطرناک برای تمام نوجوانان جذاب است. اگر به دنبال کتابی فانتزی و ماجراجویانه می‌گردید، این داستان یک گزینه عالی برای شما است.  

درباره لارن دیستفانو

لارن دیستفانو ۱۳ اکتبر ۱۹۸۴ متولد شد. او در نیوهون کانتیکات به دنیا آمد و در رشته زبان انگلیسی در کالج آلبرتوس ماگنوس (Albertus Magnus) تحصیل کرده است. لارن دیستفانو اولین کتابش را در سال ۲۰۱۱ و توسط سایمون و شوستر منتشر کرده است. 

بخشی از کتاب رویاهای خطرناک

پلام نفس‌زنان بیدار شد. آن طرف اتاق، گوییندل در تختش غلتی زد و دوباره سکوت برقرار شد. فاصله تخت‌هایشان بی‌انتها به نظر می‌رسید؛ دره عظیمی از تخته‌های چوبی و قالیچه‌ای با کناره‌های پوسیده.

آونگ ساعت بزرگ و ایستاده اتاق یکسره تاب می‌خورد و صفحه برنجی آن زیر نور ماه برق می‌زد.

تا چند ثانیه، پلام هنوز باور نکرده بود بیدار شده است. بعضی‌وقت‌ها، خواب‌ها گول‌زننده بودند. اطرافش را به دنبال چیزهای عجیب‌وغریب برانداز کرد؛ چهره‌ای در تاریکی یا انعکاس نور روی بدن عنکبوتی که با یک رشته تار باریک از سقف پایین می‌آمد. او همیشه روی پیدا کردن چنین نشانه‌هایی تمرکز می‌کرد. وقتی که بیدار بود با دقت محیط اطرافش را به خاطر می‌سپرد تا بتواند در رویاهایی که واقعی به نظر می‌رسند، تفاوت‌ها را پیدا کند. همین باعث شده بود هیچ‌وقت فریب خواب‌ها را نخورد.

همه‌چیز واقعی به نظر می‌آمد. پلام دستش را زیر بالشش برد تا دفتر رویاهایش را پیدا کند که جلد چرمی داشت. دفتر دقیقاً همان جایی بود که آخرین بار گذاشته بود.

نوشت: دارن می‌آن دنبالمون. چشم‌هایش را در تاریکی جمع کرده بود. نوک انگشتانش را روی گلویش گذاشت و با کمک تیک‌تیک ساعت آونگی، نبض و تعداد تنفس در دقیقه را اندازه گرفت. تمام علائم حیاتی و جزئیات خوابش را ثبت کرد؛ چون ممکن بود در دنیای بیداری، جزئیات خواب از یادش بروند. آخرین یادداشت را نوشت:

برای اولین بار از خواب پریدم.

وقتی کارش تمام شد، دفتر رویاها را بست و درِ آن را قفل کرد. کلید را مثل همیشه به گردنش آویزان کرد و دوباره دراز کشید. پروفسور نایامور حتماً می‌خواست درباره این موضوع بداند. شاگرد برتر، شجاع و قوی او جوری از خواب پریده بود که انگار کابوس دیدن ممکن بود واقعاً برایش وحشتناک باشد. البته قبلاً شنیده بود که بچه‌ها گاهی وسط کابوس‌هایشان از خواب می‌پرند؛ اما هیچ‌وقت درک نمی‌کرد وقتی یک کابوس هیچ آسیب واقعی‌ای به فرد وارد نمی‌کند، چطور ممکن است ترسناک باشد.

البته این جمله هیچ‌وقت برای آرتم اطمینان‌بخش نبود.

Hana
۱۴۰۰/۰۲/۰۱

مگه میشه این کتاب رو دوست نداشت؟ سرتاسرش تخیلی و دوست‌داشتنی بود. دختری که داخل یه شهر مصنوعی بزرگ شده بود و تا به حال از اون شهر که جنگل دورتادورش رو گرفته بود، بیرون نرفته بود. این دختر و

- بیشتر
𝒌𝒆𝒓𝒎 𝒌𝒆𝒕𝒂𝒃📚🕊️
۱۴۰۰/۰۱/۲۹

معرکه بود😍❤️👌 خیلی هیجانی و تخیلی بود😇🌿 دوست‌داشتنی بود و یکی از بهترین کتاب هایی بود که خوندم😘🌹👏👏👏

💜
۱۳۹۹/۱۲/۱۹

واییی باورم نمیشه خیلی منتظر این کتاب بودم که طاقچه بیاره و همینطور رفتم نسخه ی چاپی اش را گرفتم کتاب فوق الاده ای 🤩😍 همه‎ ی بچه‎ هایی که در موسسه‎ ی «براسمر» زندگی می‎ کنند، قدرتی خارق‎ العاده دارند.

- بیشتر
シ︎دختر کتابخونシ︎
۱۴۰۰/۰۷/۰۱

واااااااووووو این خیلی خاص و رویایی بود🤍درسته حجمش کم بود ولی ارزش خوندن داره👌🏻اگه به ژانر فانتزی علاقه دارین این کتاب و از دست ندین🙆🏼‍♀️

دانش‌آموز گم شده‌ی هاگوارتز
۱۴۰۰/۰۶/۰۶

کتاب فوق‌العاده قشنگی بود،😇 درباره چهار تا دوسته که به همراه چندنفر دیگه توی یه دنیای ساختگی زندگی می‌کنن... البته من نسخه چاپیه کتاب رو خوندم📚

Yuki
۱۴۰۰/۱۱/۲۸

🍭این کتاب درمورد ۴ تا دوست هست که رویاهای مشترک و عجیبی دارند که اتفاقات و ماجراهای این کتاب سرمنشا از همین رویاها میگیرد🌱 و فضای مرموز و خوفناکی را ایجاد میکند و شبیه به انیمه ها و سریال های

- بیشتر
کاربر 2229744
۱۴۰۰/۰۳/۱۸

وایی خیلی عالییی من که خیلی خوشم اومد

amirhosseinraei
۱۴۰۰/۰۱/۰۹

داستان کتاب خوب و جذاب بود در مورد اتفاقات عجیب در یک مرکز نگهداری از کودکان و نوجوانان با استعداد! در طول داستان شما جذب موضوع اون خواهی شد تقریبا بعد از عبور از صفحه ۱۰۰ به بعد داستان هیجانی

- بیشتر
B.A.H.A.R
۱۴۰۱/۰۶/۲۴

واووو یه داستان کوتاه و‌ جالب بود.. داستان چهار تا دوست که خواب های مشترکی میبینن و توی یک مدرسه شبانه روزی خیلی بزرگ هستن پیشنهاد میکنم بخونین💜😻

artemis_b16
۱۴۰۰/۰۹/۰۳

خیلی عالی! رده بندی سنی کتاب به نظرم باید یه مقدار بیشتر باشه. ترسناکه(تا حدی) و تعلیق فوق العاده ای داره. امکان نداره پایان هر فصل تنتون مور مور نشه و نرین سراغ فل بعدی! تنها ایرادش این بود که تکلیف

- بیشتر
بعضی‌وقت‌ها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
ژنرالیسم
بعضی‌وقت‌ها بقیه از اونی که بهتر از همه‌ست، خوششون نمی‌آد.
☆...○●arty🎓☆
«تنها بودن توی رویاها چه‌جوریه؟» ملیندا گفت: «به نظرم خیلی عادیه. هیچی واقعی نیست. هر کی و هر اتفاقی که می‌بینم تصورات خودمه. مثل اینه که دارم یه تئاتر رو کارگردانی می‌کنم. می‌دونم که همه‌چی باید تو کنترل من باشه؛ اما بعضی‌وقت‌ها، بازیگرها سر خود رفتار می‌کنن.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
نباید این کار رو بکنی. نباید خودت رو عقب بندازی تا بیشتر دوستت داشته باشن.
=o
واقعیت ممکن است از عجیب‌ترین رویاهایش هم عجیب‌تر باشد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
بعضی‌وقت‌ها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
مژده
در چند ساعت گذشته، فهمیده بود که واقعیت ممکن است از عجیب‌ترین رویاهایش هم عجیب‌تر باشد.
K.P
بعد از آن، کاری را کرد که تمام عمر به او گفته بودند انجامش ندهد. کاری که زمانی برای او معنی پایان دنیا را می‌داد. از مدرسه فرار کرد.
hasaneh
هیچ‌وقت درک نمی‌کرد وقتی یک کابوس هیچ آسیب واقعی‌ای به فرد وارد نمی‌کند، چطور ممکن است ترسناک باشد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
این یکی از ویژگی‌های شگفت‌انگیز رویاها بود. اجزای خیلی کوچک جهان که در بیداری از زیر نظر پلام رد می‌شدند، اینجا یکباره، خود را به‌زیبایی نشان می‌دادند.
رؤيا عطارزاده اصل
بعضی‌وقت‌ها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
K.P
بعضی‌وقت‌ها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
بعضی‌وقت‌ها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
B.A.H.A.R
نباید خودت رو عقب بندازی تا بیشتر دوستت داشته باشن.
☆...○●arty🎓☆
فهمیده بود که واقعیت ممکن است از عجیب‌ترین رویاهایش هم عجیب‌تر باشد.
Yuki
ترسیدن هیچ‌وقت مشکلی را حل نمی‌کرد.
مژده
بعضی حرف‌ها بهتر بود نگفته باقی بمانند.
zed.mim
بعضی حرف‌ها بهتر بود نگفته باقی بمانند.
Zeina🌸💕
آرتم بیچاره همیشه از موجوداتی که ممکن بود از سایه‌ها و تاریکی‌ها بیرون بیایند، وحشت می‌کرد و همین ترس، دلیل به وجود آمدن خیلی از هیولاهایی بود که در رویاهایشان با آن‌ها می‌جنگیدند.
B.A.H.A.R
آرزو می‌کرد که آدمی معمولی باشد. آرزو می‌کرد در خانه‌ای معمولی، با یک پدر و یک مادر معمولی زندگی کند که هر روز صبح او را از خواب معمولی‌اش بیدار کنند.
B.A.H.A.R

حجم

۱۰۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۱۰۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان