دانلود و خرید کتاب ‌‫خرس، خواستگاری، تاتیانا رپینا آنتوان چخوف ترجمه ناهید کاشی‌چی
تصویر جلد کتاب ‌‫خرس، خواستگاری، تاتیانا رپینا

کتاب ‌‫خرس، خواستگاری، تاتیانا رپینا

نویسنده:آنتوان چخوف
انتشارات:نشر جوانه توس
امتیاز:
۳.۹از ۲۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ‌‫خرس، خواستگاری، تاتیانا رپینا

آنتوان چخوف در این نمایشنامه زندگی یک زن شوهرمرده را با خلق فضایی طنزگونه به تصویر کشیده و روابط و موقعیت‌های انسان ها را، درموقعیتی طنز، به چالش می‌کشد و مانند دیگر آثارش، بی‌هویتی و کمرنگی هویت فرهنگی مردم جامعه آن زمان روسیه را به عنوان تم اصلی اثر با شیوه بیانی منحصر به‌فرد ارائه می دهد.

معرفی نویسنده
عکس آنتوان چخوف
آنتوان چخوف
روس | تولد ۱۸۶۰ - درگذشت ۱۹۰۴

آنتوان پاولویچ چخوف، در سال ۱۸۶۰، در شهر تاریخی و بندریِ «تاگانروگ» در جنوب روسیه به دنیا آمد و در سال ۱۹۰۴، درگذشت. با گذشت یک قرن از زندگی این نویسنده، او هنوز هم یکی از مهم‌ترین، چیره‌دست‌ترین و حرفه‌ای‌ترین داستان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان تاریخ ادبیات جهان است.

mobina
۱۳۹۶/۱۱/۱۳

توصیه میکنم خرس رو حتما بخونید من چون تئاترش رو اجرا کردم از برم کلی خوندمش اما بازم ازش زده نشدم شاید یک پرده رو ۱۰ بار اجرا کردم ولی بازم ازش زده نشدم

homa
۱۴۰۰/۱۰/۰۸

نه تنها این کتاب، بلکه تمام آثار چخوف از مقبولیت بالایی برخوردار است. خواندن ترجمه هر کتابی هم از خانم کاشی چی یک ریسک به حساب نمی‌آید و بسیار قلم خوبی دارند.

مهدی
۱۳۹۹/۰۳/۰۹

نمایش‌نامهٔ معمولی‌ای بود. اگه اسم چخوف روی کتاب نبود اصلاً سمتش نمی‌رفتم. دو نمایش‌نامهٔ اول، موقعیتِ طنزِ بامزه‌ای داشت. ایدهٔ تبدیلِ ناگهانیِ موقعیتِ خشم و غضب به عشق و دل‌باختن، جذاب و وسوسه‌برانگیزه. دو ستاره‌ای که دادم رو فقط به

- بیشتر
مهدی
۱۴۰۲/۰۴/۱۷

بهترین داستان این کتاب همان خرس بود وقت خودتون رو با بقیه اش تلف نکنید

AS4438
۱۳۹۹/۱۰/۲۷

۲ داستان اولش جالب بود، کتاب را بخاطر اسم چخوف خواندم ولی خیلی برایم جالب نبود، شاید درک من ازنمایشنامه کم است .

Dexter
۱۳۹۷/۱۱/۰۶

از خلاصش که خیلی خوشم اومد

کوزما: به چه دردی می‌خورد... همه‌اش بیهوده است. خادمکلیسا: چی؟ کوزما: همین مراسم ازدواج را می‌گویم... هر روز عقد می‌کنیم، غسل تعمید می‌دهیم و مراسم عزاداری برپا می‌کنیم. چه فایده‌ای دارد... خادم کلیسا: آیا تو چیز خاصی می‌خواستی؟ کوزما: نه چیزی نمی‌خواهم. همین‌طوری گفتم... ولی همه این‌ها بیهوده‌اند. هر روز می‌خوانند، بخور می‌دهند، قرائت می‌کنند. اما خدا نمی‌شنود. چهل سال است که این‌جا خدمت می‌کنم ولی حتی یک بار هم اتفاق نیافتاده که خدا صدای آن‌ها را بشنود... آخر این خدا کجاست، نمی‌دانم... همه این کارها بیهوده است... خادم کلیسا: بله، (گالش‌هایش را می‌پوشد.) آن‌قدر فلسفه‌بافی کن تا سرت گیج برود. (درحالی‌که گالش‌هایش سر و صدا می‌کنند، به راه می‌افتد.) خداحافظ! (خارج می‌شود.)
کاربر ۳۶۸۳۴۵۱
اسمیرنف: ببینید، شما خود را زنده به گور کرده‌اید ولی تجدید آرایش‌تان را فراموش نکرده‌اید؟!
amirhoseinseyyedzadeh
‫اسمیرنف: ببینید، شما خود را زنده به گور کرده‌اید ولی تجدید آرایش‌تان را فراموش نکرده‌اید؟!
amirhoseinseyyedzadeh
توهین مردها را داد! تساوی حقوق یعنی تساوی حقوق! تساوی باید در همه چیز رعایت شود! مرده شویشان را ببرند! باید دوئل کنیم!
Idaw

حجم

۴۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۷۸ صفحه

حجم

۴۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۷۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان