دانلود و خرید کتاب قمارباز فئودور داستایوفسکی ترجمه جلال آل احمد
تصویر جلد کتاب قمارباز

کتاب قمارباز

انتشارات:انتشارات گیوا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۵از ۳۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب قمارباز

کتاب قمارباز یکی از مشهورترین آثار داستانی فئودور داستایفسکی نویسنده روس است. قمارباز، داستان حریص بی‌درمان مردی به قمار است. مردی که با هربار برنده شدن حرصش بیشتر می‌شود و آنقدر پشیمان نمی‌شود که همه چیز به خطر می‌افتد.

فئودور داستایفسکی کتاب قمارباز را با نگاه به زندگی خودش نوشته است. زمانی که فرصتی برای پرداخت بدهی‌هایش نداشته است. این اثر را با ترجمه‌ از جلال آل‌احمد منتشر شده است.

درباره‌ کتاب قمارباز

رمان قمارباز نگاهی به حرص و اعتیاد بی‌پایان به قمار دارد، وقتی که فرد آنقدر در قمار غرق می‌شود که راهی برای نجات خودش نمی‌بیند و بیشتر دست و پا می‌زند.

شخصیت اصلی رمان قمارباز، مردی به‌نام الکسی ایوانویچ است. الکسی به عنوان معلم سرخانه‌ وارد خانواده‌‌ای اشرافی می‌شود. خانواده‌ای بزرگ و آبرومند که تمام ثروت و اموال خود را از دست داده‌اند و با امید به ارثی بزرگ زندگی می‌کنند که قرار است بعد از مرگ عمه ژنرال به آنها برسد.

الکسی کم‌کم عاشق خواهر زن ژنرال، پولینا می‎‌شود. اما پولینا با بی‌رحمی و بی‌‎توجهی با او رفتار می‌‎کند. با این حال وقتی الکسی به پول نیاز دارد، پولینا می‌دهد تا قمار کند. بار اول الکسی شانس می‌آورد. شهوت برنده شدن او را به سمت قمارهای دوباره و دوباره می‌‌برد تا حدی که تمام پول خود را از دست می دهد.

هم‌زمان عمه هم که همه منتظر مرگ او هستند از راه می‌رسد. عمه که تازه با جذابیت قمار آشنا شده است تمام ثروت خود را در قمار می‌‎گذارد. گویی قمار آخرین راه نجات همه است.

فئودور داستایفسکی در شخصیت‌پردازی استادی بی‌نظیر است بار دیگر در کتاب قمارباز هم این موضوع را نشان می‌دهد.

کتاب قمارباز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب قمار باز برای دوست‌داران ادبیات روسیه، جذاب است. اگر دوست دارید آثار نویسندگان مشهور را بخوانید، از خواندن قمارباز لذت خواهید برد.

درباره‌ فئودور داستایفسکی

فیودار میخاییلوویچ فرزند دوم خانواده داستایِفسکی در ۳۰ اکتبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۴۳ با درجهٔ افسری از دانشکدهٔ نظامی فارغ‌التحصیل شد و شغلی در ادارهٔ مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. اما در سال ۱۸۴۹ به جرم براندازی حکومت دستگیر شد. حکم اعدام او مشمول بخشش شد و در عوض او چهار سال در زندان سیبری زندانی بود و بعد از آن نیز با لباس سرباز ساده خدمت می‌کرد. بهترین کتاب های داستایوفسکی رمان‌هایش: ابله، قمارباز، برادران کارامازوف و جنایت و مکافات هستند. داستایفسکی در۵۹ سالگی در ۹ فوریه ۱۸۸۱ در سن پترزبورگ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب قمارباز

وقتی با بچه‌ها برای شام برگشتم به کسانی برخوردم که دسته جمعی راه افتاده بودند و نمی‌دانم به دیدن کدام یک از ویرانه‌های باستانی اطراف می‌رفتند؛ با دو تا کالسکه باشکوه و رفیع و با اسب‌های عالی، مادموازل بلانش با ماریا فیلیپوونا و پولینا یک کالسکه را اشغال کرده بودند و آن مردک فرانسوی و آن انگلیسی و ژنرال در دنبال آنها با اسب می‌رفتند. عابران می‌ایستادند و کوکبه‌ی آنها را تماشا می‌کردند. هیمنه‌ی آنها تأثیر خودش را کرده بود ولی ژنرال، آدمی نبود که بتواند از آن سودی ببرد. من حساب کرده بودم که با چهار هزار فرانکی که از این سفر برایشان آورده بودم و با آن چه خودشان توانسته بودند قرض کنند باید الان هفت تا هشت هزار فرانک داشته باشند و این برای مادموازل بلانش خیلی کم بود.

مادموازل بلانش نیز به اتفاق مادرش در مهمان‌خانه‌ی ما منزل گرفته بود.

مردک فرانسوی هم همینطور. گارسون‌ها او را میوسیولو کنت، خطاب می‌کردند. مادر مادموازل بلانش هم مادام لاکنتس خطاب می‌شد. آخر هم آنها کنت و کنتس بودند.

من کاملا شک داشتم که موسیولو کنت در موقع شام مرا به جا بیاورد.

ژنرال هم طبق معمول، هیچ در فکر معرفی کردن من نبود و یا اقلا در فکر این نبود که اسم مرا برای او بگوید و مسیولو کنت هم، که در روسیه مدتی اقامت کرده بود، می‌دانست که یک آموزگار در نظر روس‌ها چه شخصیت کوچکی است. ولی گذشته از این‌ها او مرا خوب می‌شناخت. اما راستش را بخواهید آن‌ها هرگز منتظر نبودند که مرا سر میز ببینند. فکر می‌کردم که ژنرال فراموش کرده است دستورهای لازم را بدهد وگرنه بی‌شک مرا هم به میز مهمانان دعوت می‌کردند. من خودم، خودم را معرفی کردم؛ گر چه این کار برایم به قیمت یک نگاه ناراضی ژنرال تمام شد و ماریا فیلیپوونای مهربان فورا یک صندلی به من نشان داد. ملاقات با مستر آستلی، مرا از موقعیت دشواری که داشتم نجات داد و خواه‌ناخواه، من دیگر خودم را شریک در جمع آنها می‌دیدم.

این مستر استی یک انگلیسی اصیل بود. من با او در پروس قبل از این که به کسان خود بپیوندم، آشنا شده بودم. آنجا مقابل یکدیگر منزل گرفته بودیم.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
۵,۰۰۰
۵۰%
تومان