کتاب بازیابی امر محسوس
معرفی کتاب بازیابی امر محسوس
کتاب بازیابی امر محسوس نوشته مجید اخگر است این کتاب هفت گفتار درباره زیباییشناسی است که نشر بیدگل آن را منتشر کرده است. هفت جستار به هم پیوستهی کتابِ حاضر به این مسائل میپردازند، و در این مسیر برخی از مفاهیم محوریِ هنر و زیباییشناسیِ دو سدهی اخیر مانند مفهوم طبیعت درون و بیرون، بیان و بیانگری، سوبژکتیویته یا نَفس فردی، بازنمایی و پیوند آن با واقعیت، ابداع یا نوآوری، و مقولاتی دیگر را مورد بحث قرار میدهند.
درباره کتاب بازیابی امر محسوس
برای آنان که با هنر سروکار دارند و کسانی که در مورد آن میاندیشند، «اهمیتِ» خاص هنر امری بدیهی به نظر میرسد. در کار بسیاری از متفکرانِ دویست و پنجاه سال گذشته، هنر و اثر هنری به عنوان محل رخنماییِ حقیقت و لحظهی گشایشی ظاهر میشود که حقیقتی که در جامعه، سیاست، و علومتجربی مدرن یافت نمیشود خود را در آن آشکار میکند: اثر هنری همچون تنها استثناء واقعیت سرتاسریِ کذب و کژنمایی و بیگانگی ظاهر میشود ــ لمحهی رستگاری در جهانی سراسر هبوط یافته. این در حالی است که سدههای متمادی کار هنری نیز فعالیتی متعارف و چیزی در ردهی مهارتها و صناعتهای دستی تلقی میشد، و کسی دعوی آن را نداشت که با پرداختن به هنر با مهمترین مسائل بشری سر و کار دارد.
گفتاری که هنر را به این معنای تازه فهم و صورتبندی کرد «زیباییشناسی» نام داشت، و هنری که همپای این جریان به وجود آمد، جریان هنر مدرن به معنای عام کلمه بود. اما این هنر و گفتار زیباییشناسی از پی چرخشِ «پستمدرنیستیِ» چند دههی اخیر از جهات مختلف محل حمله بوده است.
خواندن کتاب بازیابی امر محسوس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به هنر و پژوهش هنر پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب بازیابی امر محسوس
چرا هنر تا این میزان اهمیت دارد؟
کانت در نقد اول خود (نقد عقل محض) مسئلهٔ شناخت یقینیِ عالم پدیدارها یا همان قوانین حاکم بر طبیعت و ذهن انسان را مورد توجه قرار میدهد، و در نقد دوم (نقد عقل عملی) مسئلهٔ آزادی اخلاقی انسان را در برابر ضروریات طبیعت و قوانین حاکم بر آن. مسئلهای که به این ترتیب پیش میآید آن است که هرگونه امکان گذار یا انتقال میان این دو حوزه گویی از میان میرود، و چنانکه مشهور است، کار نقد سوم کانت (نقد قوهٔ حکم) که به مسئلهٔ چگونگی و امکان داوری یا حُکم چه در نسبت با زیبایی طبیعی و چه در نسبت با هنر (داوری زیباییشناختی) میپردازد، ایجاد آشتی میان این دو گسترهٔ جدا از یکدیگر است. مسئلهٔ نقد سوم، در واقع ناظر به تشخیص نوعی از غایتمندی یا هدفمندی در طبیعت و در اثر هنری است که نمیتواند تحت قوانینِ هدفمندی یا عقلانیتِ حوزهٔ شناخت قرار گیرد؛ یعنی غایتمندیای بدون غایتِ (هدف، کاربرد، مفهومِ) مشخص است. این غایتمندی بدون غایت قرار است که غایتمندی ظاهراً کور و بیفرجام حوزهٔ شناخت و آزادی مطلق اما بیمحتوای حوزهٔ اخلاق ــــ یا همان ضرورت و آزادی، علم و اخلاق، «هست» و «باید» ــــ را با یکدیگر آشتی دهد. در واقع، تجربهٔ زیباییشناختی از نظر کانت همانند یک تجربهٔ شناختیِ بدون محتواست: به جای آنکه به معرفت یا مفهومی در مورد این یا آن موضوع راهبر شود، نفسِ سازگاری قوای درونی انسان با قوانین حاکم بر عالم بیرون، نفسِ برای هم ساخته شده بودنِ انسان و عالم را که در حوزههای دیگر غایب است برایمان برجسته میسازد. ایدهٔ کانت در مورد کارکرد ترکیبگرِ حکم زیباییشناختی را میتوان به زبان غیرفنیتر به عنوان تلاشی برای امکان گذر از حوزهٔ واقعیتها و آنچه «هست» ــــ که موضوع شناختاند ــــ به حوزهٔ ضرورتها و احکام اخلاقی، یا آنچه برای یک زیست انسانی «باید» بدان پایبند بود ــــ که موضوع عقل عملی است ــــ درک کرد؛ زیرا اثر هنری هم از درونِ انسانی که از نظر کانت دارای آزادی و نبوغ است بیرون آمده و در نتیجه با عمیقترین تواناییهای او در پیوند است، و هم به نوبهٔ خود به عینیتی بدل شده که میتوان قانونمندیای را که در خدمت هیچ نوع هدف مشخصی نیست در آن مشاهده کرد. این کارکرد خاص و بسیار بااهمیتی که در زیباییشناسی برای هنر تعریف میشود، پس از کانت صورتبندیهای متفاوتی یافت؛ اما نکتهٔ مهم برای بحث ما آن است که تمامی این صورتبندیهای متفاوت را میتوان به عنوان پاسخهای مختلفی به مسئلهٔ جایگاه یا نقش خاص هنر و اثر هنری در جامعهٔ مدرن و در نسبت با روند عمومی زندگی مدرن درک کرد
حجم
۲۲۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه
حجم
۲۲۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه
نظرات کاربران
ممنونم از بیدگل و طاقچه 🌹