کتاب آنچه سینما هست!
معرفی کتاب آنچه سینما هست!
کتاب آنچه سینما هست! با عنوان فرعی «جستوجوی بازن و بار سنگین آن» نوشتهٔ دادلی اندرو دربردارندهٔ مانیفستی بر تعریف سینما است. نشر بیدگل این اثر را با ترجمهٔ مجید اخگر منتشر کرده است. نسخه الکترونیکی چاپ ششم این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آنچه سینما هست!
کتاب آنچه سینما هست! (What Cinema Is!: Bazin's Quest and Its Charge) به قلم یک نظریهپرداز و استاد مطالعات سینمایی نوشته شده است. این کتاب، مانیفستی بر تعریف سینما است. دادلی اندرو در این اثر (که در سال ۲۰۱۰ میلادی چاپ شده است) با طرح دوباره و روزآمدِ پروژهٔ «آندره بازن» (نظریهپرداز بزرگ فرانسوی) درمورد سینما، کوشیده از پیِ تحولات برآمده از «رسانههای نو» و تصویرپردازی دیجیتال، بار دیگر به پرسش از امکانات و معنای سینما در هزارهٔ جدید بپردازد. این نویسنده تلاش کرده نظریهٔ «رئالیستی» آندره بازن را از دام تنگنظریها و ذاتگرایی منسوب به آن نجات دهد و روایتی انعطافپذیر از آن ارائه دهد که قابلیت همسخنی با تحولات جدید سینما را داشته باشد، اما درعینحال امکان موضعگیری در قبال رویکردهایی را به ما ببخشد که همسو با تحولات اخیر، گاه پیوند سینما و امر واقعی را از اساس نادیده میگیرد و آن را در تصویرپردازی دستکاریشده و نوعی «انیمیشنِ واقع نما» تحلیل میبرد. دادلی اندرو بحث خود را نه بهصورت انتزاعی، بلکه با رجوع به فیلمهای برجستهٔ تاریخ سینما و بهویژه سینمای فرانسه و مباحث شکلگرفته پیرامون آنها (از جمله در دورههای مختلف نشریهٔ «کایه دو سینما») پیش میبرد. در این میان کانون تمرکز این نویسنده را دو فیلم پر کرده است که رابطهای معنادار میان آنها قائل میشود؛ «چهارصد ضربه» اثر «فرانسوا تروفو» و «سرگذشت شگفتانگیز اَملی پولن» اثر «ژان پیر ژونه». چاپ ششم این اثر پیش روی شماست.
خرید و دانلود کتاب آنچه سینما هست! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ کتاب آنچه سینما هست! را به دوستداران مطالعه در باب هنر و حرفهٔ سینما، تحولات تاریخ و نظریهٔ سینما، تحولات اخیر در حوزهٔ تکنولوژی دیجیتال و تأثیر آن بر ماهیت سینما، آندره بازن و نگرهٔ رئالیستی پیشنهاد میکنیم.
درباره دادلی اندرو
جیمز دادلی اندرو در ۲۸ ژوئیهٔ ۱۹۴۵ میلادی در آمریکا به دنیا آمد. دادلی اندرو یک نظریهپرداز و استاد مطالعات سینمایی است که از سال ۲۰۰۰ میلادی، استاد مطالعات سینما و ادبیات تطبیقی در دانشگاه ییل (در آمریکا) بوده و پیش از آن ۳۰ سال در دانشگاه آیووا تدریس کرده است. دادلی اندرو را یکی از اثرگذارترین پژوهشگران در زمینۀ نظریه، تاریخ و نقد سینما میدانند. تخصص او بیش از همه در سینمای جهان، نظریۀ سینما، زیباشناسی و سینمای فرانسه است؛ البته دربارۀ سینمای ژاپن و بهویژه آثار «کنجی میزوگوچی» هم نوشتههایی دارد. «آنچه سینما هست!» و «سانشوی مباشر» (با همکاری «کارول کاوانو») و «تئوریهای اساسی فیلم» کتابهایی به قلم او هستند.
در بخشی از کتاب آنچه سینما هست! میخوانیم
«سینما طی روندی بیسـتساله، از قواعد بازی تا چهارصد ضربه، هیروشیما عشق من و ازنفسافتاده (۱۹۶۰)، به خودآگاهی رسید. روسلینی و بازن بهعنوان میانجیهای این گذار ایفای نقش کردندـــکسانی که سرژ دنی آنها را «چهرههای واسط» نامید. اما این بلوغ علاوهبر جسارت و تبختر تردیدها و پرسشهایی نیز به همراه داشت، چیزی که در عنوان مجموعه مقالات بازن که در سرآغازِ موج نو چاپ شد نیز نمایان است: سینما چیست؟ بازن که اکراه داشت این نخستین هنر تکنولوژیکِ [تاریخ] را دقیقاً تعریف و تحدید کند، و حتی اکراه داشت که آن را هنر بنامد یا هریک از کاربردها یا ژانرهای آن راـــهرقدر هم پیشپاافتاده یا حاشیهای باشندـــکنار بگذارد، به این ترتیب سینما را بهصورت یک پرسشِ باز درآوردـــباز دربرابر جهانی که سینما همواره به نحوی از انحاء با آن سروکار دارد. باور او به اینکه سینمای «مدرن» در حال از میان برداشتنِ محدودههای سبک «کلاسیک» است نیز از همینجا نشئت میگیرد، و اینکه سینمای مدرن این کار را به کمک نوع خاصی از سینمای «آوانگارد» انجام میدهد که بازن حس میکرد در جستوجوی جهانهای وسیعتری برای نمایش، کندوکاو در قلمروهای سینماتوگرافیکِ جدیدی را آغاز کرده است. «کلاسیک»، «مدرن»، «آوانگارد»: این سه اصطلاح در عین سادگی و ابهامات خود، محدودههای کلیِ بحث و همچنین برخی قواعد آن را مشخص میکنند.
سینمای مدرن: میان کلاسیک و آوانگارد
اگر از بازن درمورد خاستگاه تحولی پرسش میشد که حس میکرد در اطرافش جریان دارد، در درجهٔ اول به فیلمبرداری، میزانسن، بازیگری یا تدوین اشاره نمیکرد، بلکه چیزی را پیش میکشید که آن را le sujet یا دستمایهٔ فیلم مینامید. مانند فرارسیدن بلوغ جنسی، رسانهٔ سینما نیز در میانهٔ دههٔ ۱۹۴۰ از درک این مسئله که به بلوغ رسیده است شگفتزده شد، پساز مواجههٔ تمامرخ با موضوعات و مقولاتِ چالشبرانگیزی که بهسختی میتوانست از روبهرو شدن با آنها شانه خالی کند. درواقع پیچیدگی موضوعاتِ کار بود که رنوار و ولز را به کنار گذاشتنِ کتاب قواعد نظامِ کلاسیک در قواعد بازی و همشهری کین واداشت. و بلافاصله پساز آن، جنگ سرتاسری در جهان آغاز شد. تعجبی نداشت که جنگ به شیوهٔ مدرن شیوههای مدرنِ بازنمایی را ایجاب کرد. [همراه با جنگ] فضا گسترش یافت، زمان فشرده شد، و هردوی این مقولات از نظر تصویری از محدودهٔ کنترل انسانی خارج شدند. امید دقیقاً به همین طریق، و بدون آنکه کار سازندهاش، مالرو، برخطا جلوه کند، به گواهِ نوعی انسانباوریِ قهرمانانه بدل شد، که از جملهٔ نخستین آثار شبهمستندی بود که سعی داشتند زندگی تحتشرایط مصیبتبار و وحشیانهای را که بسیاری از افراد در فاصلهٔ سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۵ از سر گذراندند (یا نتوانستند از سر بگذرانند)، بازنمایی کنند. از نظر بازن، جریان نئورئالیسم نیز که با کمخون و نابسنده به نظر رسیدنِ معیارهای استانداردِ فیلمنامهنویسی، فیلمبرداری و تدوین در نسبت با موقعیتِ پیشآمده برخی از جنبههای روزنامهنگاری [همعصر خود] و داستانهای خشن آمریکایی را اخذ کرده بود، درواقع محصول مستقیمِ ضرورتهای دوران جنگ و مقاومت به شمار میآمد.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
نظرات کاربران
مرسی