دانلود و خرید کتاب ذرت سرخ مو یان ترجمه ناصر کوه‌گیلانی
تصویر جلد کتاب ذرت سرخ

کتاب ذرت سرخ

نویسنده:مو یان
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ذرت سرخ

ذرت سرخ نام رمانی از نویسنده توانای چینی، مو یان است. او این اثر را با الهام از زندگی زحمت‌کشان مزارع ذرت سرخ در کشورش نوشته است.

ذرت سرخ داستان زندگی دهقانی است در شهری کوچک، در دههٔ ۱۹۳۰ و دورهٔ جنگ چینیان با متجاوزان ژاپنی. این رمان ترکیبی است از رئالیسم، افسانه و تخیل و نقطهٔ اوج کارنامهٔ مو یان به شمار می‌رود.

این کتاب از پنج بخش تشکیل شده که چند دههٔ پُرتلاطم از قرن بیستم را در گائومی به تصویر می‌کشد و به موضوعاتی از قبیل راهزنی، اشغال چین به دست ژاپنی‌ها و شرایط دردناک کارگران بی‌چیز مزرعه‌ها می‌پردازد.

طنز، جنگ، تداوم زندگی، ذرت و رندی چنان در هم بافته شده‌اند که از نخستین صفحات کتاب تا پایان همیشه با خواننده همراه‌اند. طنزِ گزنده و منحصربه‌فردش حتی به خانوادهٔ خود نویسنده هم رحم نکرده است.

تعدادی از شخصیت‌های داستان همان‌طور که زندگی می‌کنند می‌میرند. مرگ‌شان در زندگی کوتاه‌شان پیش‌انگاری می‌شود و آن‌ها با مرگ اسطوره می‌شوند.

هر فرهنگی نمادی مشابه ذرت سرخ دارد. برای نمونه می‌توان درخت زیتون فلسطینی، درخت افرای کانادایی، بوتهٔ پنبه در جنوب امریکا را نام برد. ولی هیچ‌کدام کاملاً مشابه ذرت خوشه‌ای چینی در داستان بلند مو یان نیست که غذا، نوشیدنی و سرپناه باشد. افزون بر این، زیبایی‌شناختی تمام‌وکمالی در آن وجود دارد. 

«کشتزارهای پهناور ذرت سرخ مانند دریایی مواج از خون می‌شدند: قدکشیده و متراکم، شکوهمند، بی‌اعتنا و باوقار، با کمال فریبندگی سودایی و دوست‌داشتنی، پُرآشوب.» این مزارع حلقهٔ اتصال اصلی و بنیادینِ قصه‌ای ازهم‌گسسته، درعین‌حال وابسته به آوارگی‌ها و خون‌ریزی‌های بی‌شمار است.

ژانگ ییمو فیلم ذرت سرخ را که نامزد اسکار شد فقط برمبنای دو فصل اول کتاب ساخته است. این فیلم جایزهٔ خرس نقره‌ای جشنوارهٔ فیلم برلین را برد و موجب افزایش شهرت مو یان در غرب شد.

 خواندن کتاب ذرت سرخ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به رمان‌های تاریخی و اجتماعی را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم.

 درباره مو یان

نام اصلی مو یان «گوان مویه» است. او در پنجم مارس ۱۹۵۵ در گائومی از استان شاندونگ در شرق چین، در خانواده‌ای کشاورز، به دنیا آمد. در دوازده‌سالگی به دلیل وقوع انقلاب فرهنگی چین، درس و مدرسه را رها کرد و به کار در مزرعه و سپس کارخانه پرداخت و در ۱۹۷۶ به ارتش آزادی‌بخش خلق پیوست.

واژهٔ مو یان به زبان چینی یعنی «حرف نزن». خود او در سخنرانی دانشگاه هنگ‌کنگ، در مورد نام مستعارش گفته بود «زمانی که نخستین رمانم را نوشتم این نام را برگزیدم، چرا که در چین به رُک‌گویی معروف بودم و کسی از این کار من خوشش نمی‌آمد.» در سخنرانی دیگری در ۲۰۱۱، در دانشگاه برکلی کالیفرنیا، دربارهٔ نام مستعار خود گفت «در آن سال‌ها در چین حالت عادی وجود نداشت. همه‌چیز ناآرام بود. از همین رو، پدر و مادرم به من گفتند در خارج از خانه مواظب حرف زدنم باشم یا اصلاً حرف نزنم.»

او به زبان ماندارین می‌نویسد و یکی از سرشناس‌ترین نویسندگان معاصر چین است. تابه‌حال یازده داستان بلند و صد داستان کوتاه از او منتشر و آثارش به ژاپنی و اکثر زبان‌های اروپایی ترجمه شده است. فروش کتاب‌های مو یان در ایالات متحدهٔ امریکا قابل‌توجه بوده است. مترجم اکثر آثار او به انگلیسی هاوارد گُلدبلت است.

اولین داستان کوتاهش در ۱۹۸۱ در مجله‌ای منتشر شد. در ۱۹۸۵ با انتشار داستان بلند هویج شفاف۵، جایگاه خود را به عنوان نویسنده تثبیت کرد. کودکی، روستا، فقر، گرسنگی و آموزش نظامی موضوعات اصلی داستان‌های او هستند که از زندگی شخصی‌اش مایه می‌گیرند؛ این موارد به‌خوبی در رمان ذرت سرخ (۱۹۸۶) دیده می‌شود. جمهوری شرابِ (۱۹۹۲) او به علت انتقاد تند از جامعهٔ معاصر چین اثری مخالف حکومت ارزیابی شده است. سینه‌های بزرگ و کفل‌های پهن (۱۹۹۶) و زندگی و مرگ مرا از پا درمی‌آورد۸ (۲۰۰۶) طنزهای سیاهی هستند که زندگی روزمره و تحولات خشن جمهوری نوپای خلق را به چالش کشیده‌اند. مرگ چوب صندل (۲۰۰۱) داستان بی‌رحمی انسان‌هاست در امپراتوریِ روبه‌زوال و آخرین رمان مو یان، قورباغه‌ها ۱۰ (۲۰۰۹)، به سیاست تک‌فرزندی در چین می‌پردازد.

 بخشی از کتاب ذرت سرخ

سپاهیان همراه با آفتاب سرخ که مه را شکافته بود و بر آن‌ها می‌تابید، در یک ستون در ساحل رودخانه ظاهر شدند. مثل بقیه، نصف صورت پدرم سرخ بود، نصف دیگرش سبز و مثل بقیه به مهی نگاه می‌کرد که روی رودخانهٔ آب‌سیاه محو می‌شد. یک پل سنگیِ چهارده‌پایه‌ای بخش‌های جنوبی و شمالی بزرگراه را به هم وصل می‌کرد. پل چوبی اصلی در جای خود، در بخش شرقی، باقی بود. سه چهارتا از ستون‌هایش، تیرک‌های قهوه‌ای، در رودخانه قرار داشت و جریان آب کف سفید آن را مسدود کرده بود. سرخی‌ها و سبزی‌های رودخانه، از میان مهی که رفته‌رفته از شدتش کاسته می‌شد و به طور ترسناکی غم‌انگیز می‌نمود، از کنارهٔ رودخانه بیرون زده بود. منظرهٔ جنوب، چشم‌اندازی بی‌پایان از ذرت بود، هموار و صاف و بی‌حرکت، دریایی گسترده از سرخیِ تند؛ انبوهی که در سایهٔ فکری متعالی به هم پیوسته و به یک پیکره بدل شده بود. پدر آن موقع کوچک‌تر از آن بود که بتواند چنین چشم‌انداز غرقِ شکوفه‌ای را شرح دهد؛ این کار من است.

ذرت‌ها و مردان منتظر فرارسیدن زمان تبدیل شکوفه به میوه بودند.

بزرگراه به سمت جنوب امتداد یافته بود، نوار باریکی از جاده که در نهایت مزارع ذرت آن را فروبلعیده بودند. در دورترین نقطه، جایی که ذرت با گنبد آسمانِ پریده‌رنگ در هم می‌آمیخت، طلوع منظره‌ای سنگین و غم‌زده داشت که تکان‌دهنده می‌نمود.

MaryLu521
۱۴۰۱/۰۹/۱۹

این کتاب راجع به داستان یک خانواده چینی در جنگ چین و ژاپن هست که شغلشون تولید شراب ذرت سرخ خوشه ای هست و زندگی دو نسل رو روایت کرده: مادربزرگ و پدربزرگ راوی، و یکی پدرش و مادرش. و داستان

- بیشتر
fateme
۱۳۹۹/۱۲/۰۳

ابتدای کتاب یکم روون نیست ، اما ادامش بینظیره .

Sana
۱۴۰۲/۰۹/۱۳

کتاب در مورد جنگ ژاپن و چین و زندگی یک خانواده چینی هست. اوایل کتاب گیرا و روان نیست و شاید شخصیت ها و زمان ها کمی گنگ باشه اما هرچه جلوتر می‌ره جالب تر میشه و ملموس تر. کتاب

- بیشتر
Mohhamad201
۱۴۰۰/۰۱/۲۰

باز هم نمونه دست دوم از شخصیت های انقلابی وداستان های رئالیست جادویی آمریکای لاتین که اینبار شخصیت مرکزی از بطن رمان جدا شده و ملموس تر و زمینی تر شده که این میتونه در عین جذابیت نقطه ضعف باشه

- بیشتر
جوون‌ها نباید پیرها رو دست بندازن، چون گل‌ها همیشه شکوفا نیستن.
نسیم رحیمی
زن و شوهر، تو شادی و غم با همن. با مرغ ازدواج بکن و توی مرغدونی شریک شو، با سگ ازدواج کن و توی سگدونی شریک شو
نسیم رحیمی
حیات انسانی به کوتاهی زندگی یک سبزهٔ پاییزی است؛ پس در زندگی چه چیزی برای ترس از خطر کردن وجود دارد؟
زهرا موحد
به تصور پدر، یک مرد در لحظهٔ مرگ ناگهان احترام همهٔ مردان دیگر را جلب می‌کند.
Soheyla
قوی‌ترین بادها هم عاقبت متوقف می‌شوند، خانواده‌های متشنج هم عاقبت به آرامش می‌رسند.
نسیم رحیمی
انسان‌ها به خاطر پول کشته می‌شن و پرنده‌ها به خاطر غذا. جوون‌ها نباید پیرها رو دست بندازن، چون گل‌ها همیشه شکوفا نیستن. هر آدمی باید بدونه چه موقع تسلیم دیگران شه. این نشونهٔ ضعف نیست، بعداً به نفع آدم تموم می‌شه...»
زهرا موحد
قهرمانان قهرمان،‌ زاده می‌شوند، کسی آن‌ها را نمی‌سازد. ویژگی‌های قهرمانی در رگ‌های فرد وجود دارد و مثل انرژی‌ای نهفته آماده است تا به عمل تبدیل شود.
نسیم رحیمی
بعضی اوقات فکر می‌کنم بین انحطاط انسانیت و افزایش ثروت و رفاه رابطه‌ای وجود دارد. ثروت و رفاه چیزهایی هستند که مردم به دنبالش هستند، اما غالباً به قیمت بی‌شخصیت شدن خود آن‌ها را به دست می‌آورند.
زهرا موحد
شمشیرهای‌تان را به سوی سرِ ژاپنی‌ها بچرخانید! ذرت سرخ است، ژاپنی‌ها از شرق می‌آیند. خاک‌مان را لگدکوب می‌کنند و مادربزرگ دومم را بی‌آبرو برادران میهن‌پرست، هر کجا که هستید، روز پایداری امروز است!
نسیم رحیمی
نخستین عنصر عشق ــ افراط ــ از عذابی دل‌آزار تشکیل شده است: خون میان روده‌ها و شکم جریان می‌یابد و مثل مدفوعی به غلظت قیر از بدن خارج می‌شود. دومین عنصر ــ سنگدلی ــ متشکل است از خُرده‌گیری بی‌رحمانه: دو طرف رابطهٔ عاشقانه خواستار زنده‌زنده پوست کندن دیگری، از لحاظ جسمی و روحی، هستند. هر دو می‌خواهند رگ‌ها، ماهیچه‌ها و اندام‌های درهم‌پیچیدهٔ داخلی دیگری را، که قلب را هم شامل می‌شود، بدرند. سومین عنصر ــ بی‌اعتنایی ــ مرکب از سکوتی سنگین و طولانی است: احساسات سرد چهرهٔ عشاق را منجمد می‌کند. دندان‌های‌شان به‌شدت به هم می‌خورد، طوری که هر قدر هم تشنهٔ صحبت کردن باشند از انجامش عاجز می‌شوند.
نسیم رحیمی
عشق چیست؟ هر کسی جواب خودش را دارد، اما این احساس اهریمنی برای مردان دلیر و زنان دوست‌داشتنی و شایستهٔ بی‌شماری عاقبتی ناخوشایند رقم زده است
نسیم رحیمی
«آقایون، ما کاری نکردیم که به شما آسیب برسونیم و دشمنی هم با شما نداریم. مشکل‌تون اگه پول یا غذاست، فقط کافیه اشاره کنید؛ نیازی به استفاده از اسلحه نیست.»
نسیم رحیمی
«فرمانده، هیچ‌کسی فراتر از قانون نیست، حتی اگه شاهزاده باشه.»
Soheyla
در شرایط عادی، نیروی اصول اخلاقی است که خوی حیوانی درون ما را، که زیر ظاهری فریبنده پنهان شده است، مهار می‌کند. جامعهٔ باثبات و آرام میدان تمرین انسانیت است، درست مثل حیوانات اسیر قفس، که از خشونت غیرقابل‌پیش‌بینی حیات‌وحش جدا می‌شوند و در طول زمان تحت‌تأثیر رفتار به اسارت درآورندگان خود قرار می‌گیرند.
زهرا موحد
خوشه‌های ذرت بی‌رحمانه شلاقش می‌زدند، هُلش می‌دادند و پوستش را می‌خراشیدند، حتی ریشخندش می‌کردند. چشم‌هایش نیمه‌باز بود و نفرت و کلافگی‌اش از ساقه‌هایی که با خم‌وراست شدن‌شان چهرهٔ خوشایندش را مجروح می‌کردند مشخص بود.
زهرا موحد
خاک سیاه زادگاهم همیشه حاصل‌خیز و بارور بود و مردمی که روی آن کار می‌کردند نجیب، مصمم و بلندپرواز بودند.
ننه قمر
تو کودکی بینوا، آسیب‌پذیر، بدگمان، متعصب و لجباز هستی که شرابِ زهرآگین روحش را افسون کرده است؛ به رودخانهٔ آب‌سیاه برو و سه روز و سه شب را در آب‌هایش سپری کن ــ یادت باشد، نه یک روز کم‌تر نه یک روز بیش‌تر ــ تا روح و جسم خویش را پاک کنی؛ سپس می‌توانی به دنیای واقعی خودت برگردی. افزون بر یانگِ کوه اسب سفید و یینِ رودخانهٔ آب‌سیاه، ساقهٔ سرخ و اصیل ذرتی هم هست که، اگر لازم باشد باید برای یافتنش همه‌چیز را قربانی کنی. وقتی آن را یافتی آن‌قدر از آن استفاده کن تا دوباره وارد دنیای خاربُن‌های انبوه و درندگان وحشی شوی. این طلسم تو است، نشان مقدس و باشکوه خانوادهٔ ما و نمادی از روحیهٔ دلاوری ولایتِ گائومیِ شمال‌شرقی!
MaryLu521
«کی راهزنه؟ کی راهزن نیست؟ کسی که با ژاپنی‌ها می‌جنگه قهرمان ملیه. پارسال سه‌تا نگهبان ژاپنی رو کشتم و سه‌تا تفنگ خودکارشون رو غنیمت گرفتم. تو که راهزن نیستی، تا حالا چندتا ژاپنی رو کشتی؟ تو حتی یه مو از کلهٔ یه ژاپنی نتونستی بکنی!» فرمانده لِنگ نشست و سیگاری روشن کرد. پدر از فرصتِ پیش‌آمده استفاده کرد تا پارچ شراب را به مادربزرگ بدهد. وقتی مادربزرگ پارچ را از پدر گرفت، رنگ چهره‌اش تغییر کرد. با نگاه خشم‌آلود به پدر، سه پیاله را پُر کرد. مادربزرگ گفت «خون عمو آرهات توی این شرابه. اگه آدم‌های شریفی باشید می‌خورینش، بعد می‌رید بیرون و ستون ژاپنی‌ها رو نابود می‌کنین. بعد از اون، مرغ‌ها به راه خودشون می‌رن و سگ‌ها به راه خودشون. آب چاه با آب رودخونه مخلوط نمی‌شه.»
MaryLu521
«وظیفهٔ جنگجوها مقاومت، گرسنگی کشیدن و یخ زدنه؟ نه، ما باید انعطاف‌پذیر و زیرک باشیم. استقامت باید یکی از راهکارهای ما باشه. تنها راهی که ما رو توی جنگ مقاومت پیروز می‌کنه حفظ قدرت‌مونه.»
نسیم رحیمی
بعضی اوقات فکر می‌کنم بین انحطاط انسانیت و افزایش ثروت و رفاه رابطه‌ای وجود دارد. ثروت و رفاه چیزهایی هستند که مردم به دنبالش هستند، اما غالباً به قیمت بی‌شخصیت شدن خود آن‌ها را به دست می‌آورند.
نسیم رحیمی

حجم

۴۶۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۴۶۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان