دانلود و خرید کتاب در ماگدا سابو ترجمه نصراله مرادیانی
تصویر جلد کتاب در

کتاب در

نویسنده:ماگدا سابو
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۱۰۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب در

«در» رمانی از ماگداسابو، نویسنده مجارستانی معاصر است.

این رمان که برگزیده جایزه ادبی فمینا در سال ۲۰۰۳ نیز شده است، روایتی است از اعتراف راوی داستان به قتل یک زن که از لحظه نخستین دیدرا راوی با او که امرنس نام دارد شروع می‌شود و ماجراهایی که میان آنها رخ داده را با جزئیات توصیف می‌کند.

در مقدمه کتاب می‌خوانید:

«اعتراف در دین من جایی ندارد، اعتراقی که به واسطه آن از زبان کشیش اقرار می‌کنیم که گناهکاریم، اعتراف به اینکه مستحق لعن و نفرین‌ایم، به این دلیل که خودخواسته ده فرمان را زیرپا گذاشته‌ایم، اعترافی که بعد از آن، بدون نیاز به توضیح یا ارائه جزئیات مسئول آمرزش می‌شویم. اما من می‌خواهم توضیح دهم، می‌خواهم این جزئیات را به زبان بیاورم. این کتاب را محض اطلاع خدا، که از سر ضمیرم آگاه است ننوشته‌ام و نه حتی محض خاطر ارواح مردگان یکسر بینا که هم شاهد زندگی‌ام در ساعات بیداری‌اند هم شاهد رویاهایم. من برای دیگران می‌نویسم. تا حالا با شهامت زندگی کرده‌ام و امیدم این است که همین‌طور هم بمیرم، شجاعانه و به دور از دروغ. اما برای ژنین چیزی باید رک و بی‌پروا اقرار کنم. امرنس را من کشتم. اما این واقعیت که قصدم نجات او بود، نه نابودی او چیزی را عوض نمی‌کند.»

ماگدا سابو در سال ۱۹۴۷ نخستین آثار خود را در قالب شعر منتشر ساخت؛ دو دفتر شعر با عنوان‌های بره و بازگشت به انسان که در ۱۹۴۹ جایزۀ باومگارتن را برای او به ارمغان آورد، اما در دوران حاکمیت رژیم کمونیستی، سابو را دشمن حزب کمونیست خواندند و این جایزه را بلافاصله از او پس گرفته شد. سابو اولین رمان خود را با نام فرسکو به سا ۱۹۵۸منتشر ساخت. در ۱۹۵۹رمان دیگری منتشر کرد با عنوان آهوبره. در همین سال جایزۀ یوژف آتیلا به او رسید. پس از این بود که بیش از پیش به نوشتن رمان پرداخت؛ از جمله خیابان کاتالین، داستانی قدیمی، در.

سابو درعین‌حال در زمینه‌های دیگری مثل ادبیات کودکان، نمایشنامه، داستان کوتاه و متون غیرداستانی قلم زده است. یکی از همین متون غیرداستانی نوشته‌ای است در رثای همسرش تیبور سوبوتکا که نویسنده و مترجم بود و در سال ۱۹۸۲ درگذشت. سابو یکی از اعضای آکادمی علوم اروپا بود و همچنین سرپرست سمینار الهیات کالونیستی. او سرانجام در همان شهر زادگاهش در حالی که کتابی به دست داشت در سال ۲۰۰۷ از دنیا رفت.

سیّد جواد
۱۳۹۸/۱۲/۲۹

کتاب ۲۴۵ از کتابخانه همگانی، این کتاب برای مخاطبین جدی ادبیات بسیار جذاب است و ممکنه برای دیگران کمی کسل کننده باشه. ترجمه هم خوبه. البته باید به طراحی متفاوت و جذاب جلد کتاب هم اشاره بکنم . متاسفانه چند سال

- بیشتر
lily
۱۳۹۹/۰۱/۰۳

داستان راجع به رابطه یک خانم خدمتکار با کارفرمایش که خانمی نویسنده است هستش.داستانِ انسانی که در اوج بیکسی، تنهایی و کنار آمدن با تمام ترس هایی که از کودکی با او بوده سعی میکنه با عزت نفس زندگی کنه

- بیشتر
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۴۰۰/۱۱/۱۱

نوشتن از کتاب در کار سختی است. کتابی خاص و متفاوت که به هیچ‌کدام از داستان‌هایی که تا به حال خوانده‌ام شباهتی نداشت. بسیاری این اثر را اتوبیوگرافی نویسنده مجاری، ماگدا سابو، می‌دانند. داستان کتاب در مورد نویسنده‌ای است که

- بیشتر
Ms.
۱۳۹۸/۰۲/۰۸

عمیق و درگیر کننده

ملکوت
۱۴۰۰/۰۴/۱۸

ارتباط بین دو زن از دو نسل متفاوت، از دو فرهنگ متفاوت، با زندگی و تفکر متفاوت! ولی ارتباطی عمیق از جنس اعتماد! "امرنس" عامی، بی‌سواد، قدیمی، عصبی، بی مذهب، بد دهن، لجباز و... است، ولی قابل اعتماد است! ویژگی

- بیشتر
mostafa
۱۳۹۹/۰۱/۲۷

متن و ترجمه روان شخصیت‌محور راوی اول شخص کاراکتر محوری (امرنس) جذاب پرداخت خوب رابطه دو شخصیت اصلی از جهت دراماتیک، کم افت و خیز

fateme
۱۴۰۰/۰۵/۲۱

همونطور که دوستان هم گفتن کتاب درمورد رابطه یک زن نویسنده با خدمتکارشه ، و هرچیز بیشتری بگم، حتی درمورد کیفیت این رابطه، داستانو لو میده و شمارو از کشفیات بیشتر محروم میکنه. خیلی جذاب و دوست داشتنی بود.هم خود داستان

- بیشتر
Safura Zavaran Hosseini
۱۴۰۰/۰۱/۰۵

در واقع اگر می‌شد به کتاب سه و نیم ستاره می‌دادم. داستان حول ارتباط راوی و شخصیتی خاص و تاثیرگذار به نام امرنس می‌گذرد. مهم‌ترین مشکل کتاب اشکالات تایپی فراوان آن و کار نکردن لینک‌های پانویس‌هاست.

fateme
۱۳۹۹/۰۱/۲۲

کتاب برای همه جذاب و پرکشش نیست، یه جورایی نویسنده زیادی کشش داده، داستان حول محور معرفی یک شخصیت خود ساخته اس

ف
۱۴۰۰/۰۲/۱۴

یک کتاب متفاوت. شخصیت اول کتاب پیشخدمت یک خونه ست که خانم خونه راوی زندگیشه. من خیلی کتاب رو دوست داشتم و با پیشخدمت احساس نزدیکی میکردم. از اون رمان های داستانی آروم و غمگین

اتفاقاتی که از سر می‌گذرانی از تو چنان آدم زیرکی می‌سازد که آرزو می‌کنی‌ای کاش دوباره بتوانی خنگ باشی، خنگِ به تمام معنا.
fateme
مؤمن‌بودن چقدر آسان است وقتی از کلیسا برگردی و ببینی غذایت آماده منتظر توست.
نازنین بنایی
من فقط روی کاغذ می‌دانم چه بگویم. توی زندگی واقعی برای پیدا کردن جمله مناسب مشکل دارم.
mj94
او تنها بود. کی تنها نیست؟ می‌خواهم بدانم. و این شامل حال آنهایی هم می‌شود که کسی را دارند اما متوجه تنهایی‌شان نیستند
manik
عاقبتِ همه مُرده‌ها یکی است. آدم مُرده هیچ است.
پویا پانا
مؤمن بودن چقدر آسان است وقتی از کلیسا برگردی و ببینی غذایت آماده منتظر توست.
Bluenight
دانشجو که بودم از شوپنهاور نفرت داشتم. بعدها بود که به تدریج به عمق‌این اندیشه اش پی بردم که هر رابطه‌ای که پای عواطف فردی را به میان بکشد آدم را در معرض خطر قرار می‌دهد و هرچه اجازه دهم آدم‌های بیشتری نزدیکم شوند، بر تعداد راه‌هایی که می‌شود به من آسیب رساند افزوده می‌شود.
پویا پانا
هر دو در اشتباه بودیم: هم او که به من اعتماد کرد و هم من که زیادی خودم را درستکار می‌دانستم.
n re
بیشتر اوقات وقتی ما از خدا چیزی می‌خواهیم توجهی بهمان نمی‌کند، ولی بدون استثنا، چیزهایی را که هراس به دل ما می‌اندازد اجابت می‌کند.
mahii
البته آدم به‌این راحتی نمی‌میرد، ولی‌این طور بگویم، چیزی شبیه مُردن بود. بعدش اتفاقاتی که از سر می‌گذرانی از تو چنان آدم زیرکی می‌سازد که آرزو می‌کنی‌ای کاش دوباره بتوانی خنگ باشی، خنگِ به تمام معنا.
Bluenight
من هیچ کسی را نمی‌خواهم، مگر‌اینکه تمام وکمال مال من باشد. ولی تو می‌خواهی همه را توی جعبه‌ای بگذاری و هروقت لازمشان داشتی بیرونشان بکشی:‌این دوست دخترم است،‌این پسرعموم و‌این مادرخوانده پیرم.‌این عشقم است،‌این دکترم است و‌این گل خشکیده لای کتاب از جزایر رُدس (۴۹) آمده. خواهش می‌کنم کاری به من نداشته باش. فقط وقتی دیگر توی‌این دنیا نیستم، گهگاهی به قبرم سر بزن، همین کافی است.
علی
اگر کسی را نداری که وقتی خانه می‌آیی خوشحالی کند، بهتر است اصلاً زندگی نکنی.
شراره
زندگی به‌زحمت مثل قطاری کُند ترق‌ترق‌کنان پیش‌می‌رفت.
Aysan
بنیان جهان من کتاب‌ها بودند، واحد اندازه گیری ام کلمات تایپ شده
🌼بابونه🌼
کشیش‌ها همه دروغ گویند؛ دکترها جاهل و پول پرست؛ وکلا اهمیت نمی‌دهند وکالتِ چه کسی را به عهده بگیرند، قربانی یا جنایتکار؛ مهندس‌ها پیش پیش حساب می‌کنند ببینند چطور می‌توانند کپه‌ای از مصالح برای خانه خودشان بردارند؛ و نیروگاه‌ها و کارخانه‌ها و نهادهای آموزشی عظیم همه پُر است از کلاه بردار.
پویا پانا
آدم می‌تواند از روی شَم بگوید اگر کسی گُل بود کدام گُل می‌بود
n re
بزرگ‌ترین هدیه‌ای که می‌شود به کسی داد‌این است که از درد و رنج نجاتش بدهی
hamtaf
«می‌خواهند صلح برقرار شود. تو باور می‌کنی؟ من که باور نمی‌کنم، چون دراین‌صورت کی سلاح‌ها را می‌خرد و آن موقع دیگر برای اعدام‌ها و چپاول چه دستاویزی خواهند داشت؟ و ضمناً اگر تا حالا صلح جهانی برقرار نشده، چرا عدل الان باید برقرار شود؟»
Mary gholami
کسانی به کلیسا می‌روند که کار بهتری از دستشان‌برنمی‌آید.
AmirHossein
تو برای هزاران چیزی که بلدی آموزش دیده‌ای، ولی نمی‌دانی آن چیزی که واقعاً اهمیت دارد چیست.
کاربرm-jamali

حجم

۳۷۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۷۶ صفحه

حجم

۳۷۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۷۶ صفحه

قیمت:
۱۹۸,۰۰۰
۱۳۸,۶۰۰
۳۰%
تومان