دانلود و خرید کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم شرلی جکسون
تصویر جلد کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم

کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم

انتشارات:انتشارات آگه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم

کتاب کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم، آخرین و کوتاه‌ترین رمان شرلی جکسون، از مهم‌ترین داستان‌نویسان آمریکایی است. ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم، داستان زندگی دو خواهر جانورخو با شخصیت‌های دوگانه است که ارتباطشان را با دنیای واقعی از دست داده‌اند.

کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم را با ترجمه‌ای روان و عالی از رضا اسکندری آذر بخوانید و چند روزی را در دنیای عجیب و جذاب شرلی جکسون مهمان باشید. 

درباره‌ی کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم

کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم، یکی از بهترین و برجسته‌ترین آثار شرلی جکسون است. او در طول زندگی‌اش با مشکلات روانی و بیماری‌های زیادی دست و پنجه نرم کرد. یکی از مشکلات انزواطلبی او بود که بازتاب کامل آن را می‌توانیم در داستان ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم ببینیم. کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم از زندگی دو خواهر روایت می‌کند. دو خواهر با شخصیت‌های متفاوت که هرکدام یک بعد از ابعاد انسانی را به نمایش می‌گذارند. تاریک و روشنی وجود انسان. خانه‌ای که در کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم توصیف می‌شود، باید خانه‌ای تسخیر شده باشد و همیشه همسایه‌ها و روستاییان مزاحمی هم داشته باشد. 

کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم روایتی از زندگی این دو خواهر است. پر از رویدادهایی عجیب و غیرقابل باور. پر از اتفاقاتی که جنگ میان خیر و شر را به نمایش می‌گذارد و پر از جزئیاتی که خواندن و درک کردنشان، به جذابیت کتاب اضافه می‌کند. 

کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر از خواندن رمان‌های خارجی لذت می‌برید، کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم یک انتخاب عالی برایتان به شمار می‌رود. کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم برای کسانی که دیگر آثار شرلی جکسون را خوانده و دوست‌داشته‌اند نیز، رمانی جالب است. 

درباره‌ی شرلی جکسون 

شرلی هاردی جکسون در ۱۴ دسامبر ۱۹۱۶ در سان‌فرانسیسکو، کالیفرنیا به دنیا آمد. معروف‌ترین اثر شرلی جکسون داستان کوتاه لاتاری است که برای اولین بار در مجله نیویورکر به چاپ رسید و از مشهورترین داستان‌های کوتاه قرن بیستم است. او جوایز بسیاری را برای آثارش از آن خود کرد. جایزهٔ اُ. هِنری (در سال ۱۹۴۹ برای داستان لاتاری) و جایزهٔ ادگار آلن پو (در سال ۱۹۶۱ برای داستان لوئیزا، لطفاً به خانه برگرد). شرلی جکسون با سبک خاص نوشتن خود که جنایی و معماگونه و در ژانر وحشت است، تاثیر بسیاری بر نویسندگان مشهور این سبک بعد از خود گذاشت. استیفن کینگ و ریچارد متیسون از جمله نویسندگانی بودند که او را الگوی کار خود قرار دادند. در سال ۲۰۰۷ جایزه «شرلی جکسن» توسط بنیاد وی تأسیس شد.

شرلی جکسون در ۸ اوت ۱۹۶۵ در سن ۴۸ سالگی در نورت بنینگتون، ورمانت به علت نارسایی قلبی از دنیا رفت. 

بخشی از کتاب ما یک عمر قلعه‌نشین بوده‌ایم

از یک‌چیز سر درنمی‌آوردم: مردم دهکده که در خانه‌های کوچک کثیف‌شان برِ بزرگراه اصلی یا آن‌ور در کریک‌رُد زندگی می‌کردند با دیدن کلارک‌ها و کارینگتون‌ها در اتومبیل‌هاشان لبخند می‌زدند و دست تکان می‌دادند و با جنباندنِ سر سلام می‌کردند؛ اگر هلن کلارک برای خرید یک قوطی سس گوجه‌فرنگی یا یک پوند قهوه که آشپزش فراموش کرده بود بخرد به خواربارفروشی اِلبِرت می‌آمد، همه به‌اتفاق به‌ش می‌گفتند «صبح‌به‌خیر» و این را هم می‌گفتند که هوا امروز خیلی بهتر شده. عمارت کلارک‌ها در مقایسه با عمارت بلک‌وود نوسازتر بود، اما نه زیباتر. پدر ما اولین کسی بود که در این دهکده پیانو به خانه‌اش آورد. کارینگتون‌ها مالک کارخانهٔ کاغذسازی بودند، اما بلک‌وودها مالک تمام زمین‌های بین بزرگراه و رودخانه. خانوادهٔ شِپِرد در اُلْدمانتِن تالار اجتماعات دهکده را ساختند، تالاری سفید و نوک‌تیز که روی چمن‌های سبز بنا شده بود و یک توپ جنگی جلویش داشت. زمانی صحبت از آن بود که قوانین محدوده‌بندی را در دهکده اجرا کنند، آلونک‌های کریک‌رُد را خراب کنند و تمام دهکده را متناسب با معماری تالار اجتماعات از نو بسازند، اما هیچ‌کس پا پیش نگذاشت؛ شاید فکر می‌کردند اگر این کار را بکنند، ممکن است اعضای خانوادهٔ بلک‌وود هم بخواهند در جلسات دهکده شرکت کنند. روستاییان جواز شکار و ماهی‌گیری را در جلسات تالار دریافت می‌کردند، و یک‌بار در سال، کلارک‌ها، کارینگتون‌ها و شپردها در جلسات شرکت می‌کردند و با حالتی خشک و رسمی به برچیدن حیاطِ پر از آشغال هارلِر از خیابان اصلی و برداشتن نیمکت‌های جلوِ فروشگاه بزرگ رأی می‌دادند، و اهالی دهکده نیز هرسال با حالتی سرخوش و شاد ــ و با تعداد بیش‌تر ــ رأی مخالف می‌دادند. بعد از تالار اجتماعات، در سمت چپ، بلک‌وودرُد قرار دارد که راهِ رسیدن به خانه است. این مسیر چرخی دایره‌وار دور املاک وسیع بلک‌وود می‌زند و قدم‌به‌قدمِ بلک‌وودرُد را پدرمان حصار سیمی کشیده است. کمی بعد از تالار اجتماعات تخته‌سنگ بزرگ سیاهی قرار دارد. تخته‌سنگ علامت ورود به مسیری است که در آغازش قفل دروازه را باز می‌کنم و پشت سرم دوباره می‌بندم، وارد درخت‌زار می‌شوم و دیگر در خانه هستم.

مردم دهکده همیشه از ما متنفر بوده‌اند.

fatemeh
۱۴۰۰/۰۵/۰۱

بی نظیر...

چند دقیقهٔ دیگر از من می‌خواست میز را در اتاق غذاخوری برای سه نفر بچینم و بعد از صرف شام دیگر شب شده بود و ما کنار یک‌دیگر در آشپزخانهٔ گرم می‌نشستیم، در حالی‌که در پناه دیوارهای خانه محافظت می‌شدیم و هیچ‌کس از بیرون غیر از کمی نور چیزی از زندگی‌مان نمی‌دید.
fatemeh
«او هیچ نمی‌دانست این آخرین روز بقایش بر روی کرهٔ خاکی‌ست. به گمان‌ام اگر می‌دانست کمی سکوت را رعایت می‌کرد.
reza

حجم

۱۷۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۷۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان